اخیرا یکی از طلاب حوزه علمیه قم که در معرفینامهی صفحهاش دکترای علوم سیاسی درج شده درباره آیتﷲ مصباح یزدی توئیتی منتشر کرده که مورد توجه قرار گرفتهاست. این توئیت شامل دو بخش تحلیل و خبر است. در بخش تحلیل وی مدعی شدهاست«آیتﷲ مصباح انسان متفکری است اگرچه سالها معاندان و مخالفان نظام بیشترین بهره را از نظراتش بردهاند و بسیاری از انحرافات سه دههی اخیر نظام ثمرهی ایدههای متحجرانه او بود».
اما در بخش بعد از وقایع تاریخی خبر دادهاست« او انقلابی نبود و پس از امام انقلابی خوانده شد»
قاعدتا هرکس میتواند براساس مستنداتی که دارد تحلیلهای خود را ارائه دهد. اگرچه تویئتر بخاطر محدودیتهای خاص خود امکان ارائه مطالب و مستندات مشروح را ندارد اما انتظار میرود نویسنده از طریق سایر رسانهها و با توجه به پیامهای زیادی که ذیل توئیت فوق آمدهاست مستندات تحلیل خود را ارائه دهد که پس از چهار روز محقق نشدهاست.
اما در بخش خبر دربارهی یک گزارهی تاریخی باتوجه به اینکه مانند گزاره قبلی هیچ مستندی ارائه نشدهاست به صورت خلاصه بیان چند نکته ضروری است:
- این ادعا که اساسا آیتﷲ مصباح یزدی پیش از انقلاب هیچ نقشی و فعالیتی در نهضت نداشتهاست نخستین بار پس از دوم خرداد مطرح شد. تعدادی از این ادعاها توسط سردبیران و نویسندگان مختلف روزنامهها مطرح شد که گاه با تعریض و تمسخر همراه بود. این افراد نه استنادی برای ادعاهای خود داشتند و نه در فضای پیش از انقلاب حوزه علمیه حضور داشتند.
اما تعدادی دیگر توسط روحانیون مبارز و فعال در نهضت بیان شدهاست. مانند آقایان عبائی خراسانی، محتشمیپور، سیدحسین موسوی تبریزی و منتجبنیا. استناد این افراد همگی بر حافظه تاریخی خود و مشاهدات یا مسموعات است. این افراد یا مدعی «هیچگونه سابقه انقلابی» هستند یا اینکه«سابقه انقلابی آیتﷲ مصباح در حد امضای چند بیانیه است و پس از سال ۴۲ سرخورده شده و از مبارزه کنار کشید»
- اما در مقابل این ادعاهای که مستند به «حافظهی تاریخی» و یا اینکه «ما همراه امام بودیم و ایشان را ندیدیم» اسناد مختلفی از ساواک یا خاطرات علما وجود دارد که عملا آنها را نقض میکند. این مستندات نشان دهندهی فعالیت آیتﷲ مصباح در چند محور است:
الف: امضای بیانیههای جامعه مدرسین:بررسیها نشان میدهد آیتﷲ مصباح یزدی پس از مرحوم آیتﷲ خلخالی بیشترین امضاها را در بیانیههایی که دستهجمعی و دارای نام است داشتهاست. جهت مشاهده و مقایسه بیانیههای جامعه مدرسین میتوانید به مجموعه ۸ جلدی «جامعه مدرسین از آغاز تاکنون» تالیف «سیدمحسن صالح» مراجعه کنید.
ب: انتشار نشریات انقلابی: آیتﷲ مصباح یزدی ابتدا در انتشار نشریه بعثت با مرحوم آیتﷲ هاشمی رفسنجانی همکاری داشت و بعد از آن نشریهی انتقام را با همت و تلاش خود و همکاری چند نفر از دیگر علما منتشر کرد. این نشریه که به تعبیر سایر علما بسیار تند بود در چند شماره ومخفیانه منتشر شد. میتوانید به کتاب «اسناد نهضت اسلامی ایران» تالیف مرحوم استاد سیدهادی خسروشاهی مراجعه کنید.
ج: اتهام برگزاری جشن نیمهشعبان علیرغم نهی حضرت امام خمینی در موسسه دارالتبلیغ: این ادعا را نخستین بار آقای محتشمیپور مطرح کردند. برای این ادعا نه تنها سندی ارائه نشده بلکه مشاهدهی عینی ایشان هم نبوده و در حد مسموعات است. در پاسخ به این ادعا آیتﷲ رضا استادی در نامهای با تیتر «کمحافظگی و دروغ» قویا این اتهام را تکذیب کردند. میتوانید به روزنامه رسالت ۸ شهریور ۷۸ مراجعه کنید.
د: پس پیروزی انقلاب آیتﷲ مصباح یزدی به نمایندگی از سوی جامعه مدرسین در شورای عالی انقلاب فرهنگی حضور یافت تا مسئلهی بازگشائی دانشگاهها و تدوین ساختار دروس دانشگاهی منطبق با مبانی اسلامی را تدوین نماید. همچنین دهها جلسه سخنرانی نقد و بررسی افکار التقاطی در مراکز مختلف برگزار نمود که برخی از آنان در قالب مناظره با سران این جریانها از طریق تلویزیون پخش شد. برگزاری دورههای مختلف تخصصی طلاب در قالب موسسه در راه حق و تشکیل مرکز همکاری حوزه و دانشگاه از جمله فعالیتهای ایشان در دوران حیات امام خمینی(ره) است که ایشان شخصا از موسسه در راه حق حمایت مالی و معنوی داشتند. میتوانید به کتاب «گفتمان مصباح» تالیف رضا صنعتی مراجعه کنید.
این یادداشت تلاش داشت به صورت خلاصه و مستند به ادعاهای مطرح شده پاسخ دهد. ادعاهایی که به جز «شنیدهها» و «ما که ندیدیم»! مدرکی ندارد.
به نظر میرسد نگارندهی توئیت بخاطر تقابل سیاسی با جریان همفکر آیتﷲ مصباح حتی بدیهیترین مستندات تاریخی را انکار کردهاست. توصیه بنده به این دکتر علوم سیاسی آن است که در نقد شخصیت سیاسی افراد احساسات را کنار گذاشته و از روشهای درست استفاده کند. شما میتوانید به موضعگیریهای سیاسی آیتﷲ مصباح در انتخابات یا عملکرد برخی اطرافیان و شاگردان نقد وارد کنید اما قرار نیست به این بهانه تاریخ را هم تحریف کنید!
ناشناس
کاش ایشان به ماجرای مدرسه علمیه حقانی قم هم اشاره می کردند، پس از اختلاف بین دو طیف طلاب مدرسه علمیه حقانی قم در قبل از انقلاب، طیفی که به آقای مصباح یزدی گرایش داشت در قبل از انقلاب از مدرسه حقانی خارج شد و آقای مصباح یزدی برای آنها خانه تهیه کرده و امکانات مالی و معیشتی تدارک می دید حتی برخی شهدایی که در بعد از انقلاب جزء طلاب انقلابی شدند مثل طلبه شهید ردانی پور نیز جزء همین طیف بودند