مجلس خبرگان رهبری اگرچه همچون سایر مجالس و نهادهای انتخابی در زمان انتخابات یا دوران مسئولیت، رقابت داغ یا هیاهوی رسانهای ندارد اما جایگاه خاص و منحصر به فرد آن همیشه مورد توجه بودهاست. از جمله دلایل عدم هیاهوی رسانهای، اعضای این مجلس است که بخاطر ویژگی خاص آن یعنی «اجتهاد» که منحصر در فقها است عملا راه را بر روشهای متداول رقابتی و رایج بسته و فضایی اخلاقیتر بر آن حاکم است.
اما این رقابت در فضایی نسبتا سالم از جهات دیگر مورد توجه دلسوزان بودهاست. اصلیترین موضوع مورد توجه که در واقع باید آن را نگرانی دلسوزان نامید اقبال نه چندان مناسب فقها برای کاندیداتوری و ورود به عرصهی رقابت و انتخاب به عنوان نمایندهی مجلس خبرگان است.
متاسفانه در چند انتخاب میاندورهای که در سالهای اخیر برگزار شدهاست شاهد حضور حداقلی کاندیداها که تنها تامین کنندهی رقابت قانونی است بودهایم. این نگرانی اگرچه در حوزههای مختلف انتخابی وجود داشته اما برای حوزهی انتخابی قم بسیار بیشتر بودهاست. حوزه انتخابی قم در انتخابات میاندورهای سال ۱۴۰۰ و قبل از آن تنها دو کاندیدا برای رقابت انتخاباتی داشت درحالیکه این حوزه مرکز فقاهت جهان تشیع است و حضور پررنگ فقها در انتخابات خبرگان بسیار پرمعنا و نشان دهندهی میزان انجام وظیفه حوزههای علمیه در قبال نظام اسلامی است.
حوزه علمیه قم دهها فقیه و استاد سطوح عالی دارد که علاوه بر جایگاه قطعی اجتهاد دارای دغدغهی فقه حکومتی و تعامل جدی فقاهت با مسائل نظام هستند اما هیچگاه برای کاندیداتوری خبرگان اعلام آمادگی نکردهاند. این اساتید خود را موظف به ادای دین نسبت به مسائل نظام میدانند و طبیعی است براساس جایگاه فقاهتی که دارند تلاش کنند نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی ایران ادای دین کنند. جایگاهی که تنها منحصر به فقها و مجتهدان است و به نوعی ورود به این عرصه برای آنان واجب عینی است.
متاسفانه در سالهای اخیر روندی در حوزههای علمیه حاکم شدهاست که تراز انقلابی بودن فقها را تنها در صدور بیانیههای اعتراض و حمایت محدود کردهاست و توجه ندارد که اصلیترین عرصهی نقشآفرینی فقهای متعهد به انقلاب یعنی مجلس خبرگان از نعمت حضور آنان محروم است وهرچه استقبال فقها از کاندیداتوری در مجلس خبرگان بالا باشد نشان دهندهی اهتمام حوزههای علمیه به مسائل نظام و انقلاب اسلامی است.
با توجه به مقدمهی فوق این سوال جدی وجود دارد که چه موانعی برای حضور و انجام وظیفهی فقها در عرصهی منحصربه فرد آنان وجود دارد؟ اساسا آیا مراکز پژوهشی در موضوع فقه نظام یا نهادهای دیگر این سوال را به عنوان موضوع و دغدغه مورد توجه خود قرار دادهاند؟ قطعا اولین مرحلهی انجام مطالعه و آسیبشناسی عدم ورود فقها به این عرصه گفتوگوهای صریح با آنان و یافتن دلایل اصلی فاصله گرفتن آنان از کاندیداتوری در انتخابات مجلس خبرگان است.
براین اساس پیشنهادات ذیل مطرح میشود:
- شورای نگهبان اگرچه خود را فقط موظف به بررسی صلاحیت کاندیداها میداند اما با توجه به عضویت شش فقیه نیاز است این موضوع را بررسی کند و چنانچه ایرادات درستی به نوع مواجهه این شورا وجود دارد اصلاح نماید.
- جامعه مدرسین حوزه علمیه قم اصلیترین نهاد عالی است که همیشه در انتخابات خبرگان ورود جدی داشته است و جایگاه خاص این جامعه نیز همین امر را اقتضا میکند. اما دغدغهی مطرح شده میطلبد این ورود منحصر به ایام انتخابات نباشد و در یک برنامهی بلند مدت موضوع عدم اقبال فقها را به صورت کلی و مصداقی بررسی کند و تلاش کند نگرانیها را مرتفع و زمینه مشارکت بالاتر علما را فراهم سازد.
- مجلس خبرگان پیش و بیش از همه باید حافظ جایگاه بیبدیل خود باشد. بنابراین میتواند این موضوع را به یکی از کمیسیونهای مربوطه محول کرده و در بازه زمانی مشخص با روشن شدن تمامی دلایل مرتبط با موضوع نسبت به رفع آن اقدام کند.
- هماکنون مراکز مختلف مربوط به فقه نظام به صورت نظری و اندیشهای در حال فعالیت هستند. در کنار تمامی فعالیتهای علمی و پژوهشی انتظار می رود این دغدغه نیز مورد توجه آنان قرار گیرد.
امید است با برطرف شدن موانع حضور پررنگ علما و فقها در مجلس خبرگان شاهد تعامل بیشتر و واقعی حوزه و نظام باشیم.
ناشناس
حجت الاسلام دکتر محمد حاجیابوالقاسم دولابی نماینده فعلی مجلس خبرگان رهبری در مصاحبه خود گفته اند که پس از قبولی در تمامی آزمونهای کتبی و شفاهی و تأیید شدن در تحقیقات از محل سکونت و دوستان فرد برای مجلس خبرگان مرحله بعدی یک مصاحبه برای بررسی تحلیل سیاسی داوطلبان مجلس خبرگان بوده است و کسانی که از نظر شورای نگهبان در مورد مسائل سیاسی دارای تحلیل سیاسی مورد قبول بوده اند صلاحیت آنها تایید شده است بنابراین صرف شرکت در آزمون و قبولی در آزمون علمی کتبی و شفاهی و تأیید شدن در تحقیقات از محل سکونت و آشنایان فرد برای شورای نگهبان برای تایید صلاحیت در انتخابات مجلس خبرگان معیار نیست زیرا کاندیداها فقط باید فقط در فقه و اصول طهارت و نجاست مجتهد بوده باشند ولی در فقه سیاسی باید مقلد بوده و دارای تحلیل سیاسی مطابق با سلیقه مصاحبه گرها باشند
شاید همین دلیل این باشد که کسانی که خود را علاوه در فقه و اصول در فقه سیاسی نیز مجتهد می دانند و نه مقلد در این انتخابات کاندید نشوند
متن اظهارات حجت الاسلام دکتر محمد حاجیابوالقاسم دولابی عیناً در زیر کپی پیست می شود ایشان می فرمایند:
«برای سایر شرایطی که برای داوطلبین خبرگان لازم است، شورای نگهبان تحقیقات میدانی انجام میدهد و از طریق دوستان، آشنایان و همکاران داوطلبین تحقیقاتی انجام میشود و حتی یک مصاحبه شخصیتی نیز انجام میگیرد که مشخص شود که داوطلب چقدر تحلیل سیاسی و توانایی برای تصدی سمت مجلس خبرگان را دارد و پس از احراز این شرایط، اسامی داوطلبین تأییدشده به استانها اعلام میشود.»
منبع:
http://www.mashreghnews.ir/fa/print/578186