«ما امروز نمیتوانیم مثل سابق فکر کنیم، ما سابق تبلیغاتمان محصور به ایران بود. گاهی اتفاق میافتاد که در یک جای دیگر هم میرفتند؛ اما گاهی بود، خیلی کم. و تبلیغات، آن قدری که برای خارج لازم است، برای داخل، لازم نیست. پیشتر احتیاج به زبانهای خارجی نبود؛ امروز احتیاج است به این؛ یعنی جزو برنامه تبلیغات مدارس باید زبان باشد، زبانهای زنده دنیا؛ آنهایی که در همه دنیا شایعتر است. این باید یکی از چیزهایی باشد که در مدارس دینی ما که میخواهند تبلیغ بکنند، این امروز محل احتیاج است؛ مثل دیروز نیست که ما صدامان از ایران بیرون نمیرفت. امروز ما میتوانیم در ایران باشیم و به زبان دیگری، همه جای دنیا را تبلیغ کنیم، در همه جا مبلّغ باشیم و علاوه بر آن، امروز رفتن به همه جای دنیا یک امر آسان و عادی است که مبلّغین انشاءﷲ باید تربیت بشوند و فیضیه و دانشگاه ما باید یک دانشگاه و یک فیضیه باشد برای همه دنیا، تبلیغ برای همه دنیا، برای همه کشورهای عالم» (امام خمینی(ره)، روحانیت و حوزههای علمیه، تبیان، دفتر دهم، ص ۵۵۴).
اشاره: یکی از مهمترین عرصههای حضور روحانیت، به خصوص طی سه دهه بعد از انقلاب اسلامی، عرصه بین الملل و مسئولیتهای حوزه در قبال این سطح بوده است که روحانیت و مبلّغان شیعه همواره به این عرصه توجه داشتهاند، اما با این حال هنوز تا رسیدن به شرایط آرمانی در این عرصه، فاصلههای بسیاری وجود دارد. در این نوشتار سعی خواهیم کرد به برخی ابعاد این مسئله در قالب گفتوگو و استفاده از تجربیات مبلّغانی که تجربه تبلیغ در عرصه بین الملل را داشتهاند، بپردازیم.
استاد هادوی تهرانی و ابعاد فرامرزی حضور روحانیت
استاد هادوی تهرانی بر این باورند که بعد از انقلاب اسلامی، ارتباط حوزههای علمیه با جهان، گستردهتر شد؛ البته به گفته ایشان، قبل از انقلاب هم روابطی وجود داشت؛ مثل مسجد هامبورگ و دارالتقریب مصر، ولی بعد از انقلاب، این روابط افزایش یافت. مخصوصاً حضور روحانیت در خارج از کشور و به باور وی، این حضور روحانیت در خارج از کشور در چند بعد بود:
اول، حضور تبلیغی روحانیت در خارج از کشور برای پرسنل جمهوری اسلامی ایران که در خارج از کشور شاغلاند که بیشترین حضور روحانیت در خارج به همین منظور بود. دوم، حضور روحانیت برای ایرانیان مقیم خارج از کشور و سوم، حضور روحانیون برای غیر ایرانیهای موجود در کشورهای مختلف که خود این نیز دو شکل دارد: یکی به شکل حضور تبلیغی و تأسیس مراکز و فعالیت برای غیر مسلمانان و مسلمانان غیر ایرانی که البته بیشتر برای مسلمانان غیر ایرانی بود و یک بخشی هم حضور در مجامع و همایشهای علمی و تحقیقی.
استاد هادوی با بیان این نکته که انقلاب اسلامی، فرصت بسیار مهمی برای روحانیت به وجود آورد، بر این مطلب تکیه میکند که روحانیت به طور خاص توانست شیعه را به جهان معرفی کند و حضور روحانیت شیعه در مجامع اجتماعی و بین المللی، فرصت بسیار ارزشمندی است که پیش از انقلاب وجود نداشت.
نکته دیگری که ایشان در رابطه با حضور بین المللی روحانیت به آن اشاره میکند، این است که امروز دنیا از روحانیت مطالبه دارد و اینکه روحانی میبایست حقایق دین و مکتب اهل بیت علیهم السلام را برای آنها بازگو نماید، اما به گفته ایشان، متأسفانه ما در برابر این مطالبه پاسخی ندادهایم.
به باور استاد سطح عالی حوزه علمیه قم، مسئله دیگری که در رابطه با حضور روحانیت در عرصه بین المللی با آن مواجه هستیم، اندک بودن روحانیونی است که هم با مسائل بین المللی آشنا هستند و هم زبان خارجی میدانند.
تهدیدات روحانیت در عرصه بین الملل
استاد هادوی، یکی از تهدیداتی که روحانیت در عرصه بین المللی با آن مواجه است را ناآشنایی با فضای بین المللی و مخاطبان خارج از مرزها میداند. به باور ایشان، اینکه روحانیت نداند مخاطب چگونه میاندیشد و چه چیزهایی را میپذیرد، وارد صحنه شده و بخواهد مفاهیمی را به آنها معرفی کند، نتیجهای جز ایجاد ذهنیت منفی در ایشان ندارد.
به تعبیر ایشان، وقتی روحانیت با یک فرهنگ دیگر مواجه میشود، باید ابتدا اعتماد مخاطب را جلب کرده و این مستلزم شناخت مخاطب و حساسیتهای اوست. از دیدگاه وی، یک روحانی که در خارج از کشور زندگی میکند، علاوه بر ارتباط با ایرانیان مقیم آن کشور، میبایست با جامعه غیر ایرانی آن منطقه نیز ارتباط برقرار کند.
به گفته استاد هادوی تهرانی، تهدید دیگری که در رابطه با حضور روحانیت در عرصه بین الملل با آن مواجه هستیم، این است که آنها به دلیل ناآشنایی با فضای واقعی این مجامع و احیاناً با تحت تأثیر ظواهر قرار گرفتن نتوانستند آن کاری را که باید در آنجا انجام دهند. یعنی به جای تأثیرگذاری، از محیط تأثیر پذیرفتهاند.
راهکارهای حضور روحانیت در عرصه بین الملل
به گفته ایشان، یک نکته مهم که کمتر به آن توجه داریم، این است که تجربیات شخصی افراد که در مدت طولانی با هزینه گزاف تولید شده است، به صورت تجربه شخصی باقی میماند و تبدیل به یک امر قابل انتقال به دیگران نمیشود. کاری که در مراکز غربی صورت میگیرد. آنها از تجربیات شخصی افراد قابل برای عموم افراد استفاده میکنند. اما در اینجا تجارب افراد در حد خاطرهگویی یا ارائه آن در برخی مجالس باقی میماند. به نظر استاد هادوی تهرانی، اینها باید مستندسازی شده و تبدیل به متون آموزشی شود و از آنها برای بالا بردن مهارتها و تأثیرگذاری بیشتر استفاده شود و باید آنها را تبدیل به یک روش عمومی کرد؛ در حالی که هماکنون این گونه نیست و این تجارب به دانش تبدیل نمیشود؛ در حالی که در غرب، بسیاری از دانشها، نتیجه مستندسازی تجارب افراد است.
به باور ایشان، مستندسازی تجارب افراد موفق در عرصه بین المللی، باعث بالا رفتن مهارت افراد دیگر در عرصه بین الملل میشود. البته این مشکل، مخصوص حوزه نیست، بلکه در همه سطوح، این مشکل وجود دارد که آموزشها همه تئوریک است و به مهارتهای عملی منجر نمیشود. به گفته ایشان، مهارت در برخی موارد از دانش بالاتر است و در واقع باید گفت هیچ کدام از مراکز حوزوی، تجربه تعامل با مراکز بین المللی را به صورت سازمان یافته ندارد.
به باور وی، شخصیتهای مهم دنیا بعد از بازنشستگی، مدرّس میشوند و تجارب فردی خود را آموزش میدهند. آیتﷲ هادوی تهرانی معتقد است باید ارتباط بین واقعیتهای عینی جامعه و مراکز آموزشی، چه در حوزه و چه در دانشگاه به معنای واقعی کلمه برقرار شود. باید حوزه یک سامانی پیدا کند و فرصتهای قابل قبولتری در ارتباطات بین المللی پیدا کند؛ چرا که ارتباطات بین المللی و فرصتهای آن بسیار پرهزینه است. همچنین حوزه باید تجارب بین المللی را که در نزد علما و روحانیت است، را شناسایی کرده و آنها را به مهارت قابل استفاده تبدیل کند و این کار زمان زیادی نمیخواهد، بلکه درعرض دو سال میتوان به نتایج عینی رسید. البته تبدیل آن به یک روند و متن آموزشی ممکن است طول بکشد.
راهکار مهم دیگر ایشان برای حضور موفق روحانیت در عرصه بین الملل، دانستن چند زبان، به خصوص، عربی و انگلیسی است.
آیتﷲ اراکی و تبلیغ در عرصه بین الملل
آیتﷲ محسن اراکی، عضو شورای عالی مجمع جهانی اهل بیت علیهم السلام، با بیان اینکه روحانیت، شکلدهنده هویت جامعه شیعه است، بر این باور است که این انتظار صرفاً محدود به جامعه شیعی داخل ایران نیست، بلکه مربوط به جامعه شیعی خارج از کشور هم میشود.
ایشان با ذکر این مطلب که اکنون هیچ سازمانی در رابطه با ساماندهی روحانیون خارج از کشور وجود ندارد؛ که ببیند چه روحانیای نیاز است، این روحانی کجا باید برود، چگونه تغذیه فکری شود، چگونه اعزام شود، و امثال این سؤالات؛ میگوید: این در حالی است که برای مثال، در یکی از شهرهای انگلیس با بیش از ۴۰ هزار نفر جمعیت شیعه، یک روحانی برای برگزاری مراسم اولیه آنها وجود ندارد؛ تا چه برسد به اینکه پاسدار هویت اجتماعی آنها باشد.
پس متأسفانه باید گفت که روحانیت ایران و شیعه، برنامهای برای ایرانیان خارج از کشور ندارد و همین مسئله، موجب آفتها و آسیبهایی شده است که از جمله آنها میتوان به چالش تقابل فرهنگها و انتقال فرهنگ بیگانه به داخل کشور اشاره کرد که منشعب از بخش روان جامعه است که بر خلاف بخش راکد و ثابت جامعه، به سرمایهگذاری کلان نیازمند است؛ در حالیکه اصلاً بر روی این بخش روان جامعه، سرمایهگذاری صورت نگرفته است.
راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم انقلاب
آیتﷲ محسن اراکی در تبیین راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم، آنها را در این موارد بیان میکند:
– تأسیس سازمانی برای ساماندهی امور روحانیت خارج از کشور؛ آن هم با نگاه هویتبخش به جامعه شیعه؛
– توجه روحانیت و حوزه علمیه به ایرانیان خارج از کشور؛
– سرمایهگذاری انسانی و سازمانی برای ایرانیان و شیعیان خارج از کشور.
حجتالاسلام والمسلمین رمضانی و راهبرد تبلیغی روحانیت در سطح بین الملل
حجتالاسلام والمسلمین دکتر رضا رمضانی، نماینده مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه پیش از انقلاب، بستر و زمینه برای اجرای احکام اسلام فراهم نبود و در حقیقت، حاکمیت برای شیعه نبود، بر این باور است که بعد از انقلاب اسلامی، حجت بر ما تمام شد و زمینه ترویج فرهنگ اهل بیت علیهم السلام چه در ایران و چه در سایر کشورهای دیگر دنیا فراهم شد که میبایست در این ارتباط، برای یک تحول جهانی و مدیریت بین المللی زمینهسازی کرد.
امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ بر این باور است که اکنون حتی به لحاظ رشد کمّی هم جمعیت مسلمانان بیشتر از کاتولیکها شده است و در حقیقت، ما شاهد رشد روزافزون کمّی مسلمانان در دنیای معاصر هستیم که این باعث میشود تا در معادلات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشورهایشان تأثیرگذارتر باشند.
به اعتقاد ایشان، اکنون روحانیت و حوزههای علمیه با یک فرصت طلایی برای ترویج اسلام با رویکرد جامعیت اسلام، یعنی اسلامی که بتواند درخواستها و نیازهای واقعی انسان را در همه ابعاد فردی و اجتماعی، ظاهری و باطنی و … مرتفع بکند، مواجهند.
به گفته وی، با توجه به این شرایط میبایست در عرصه تبلیغ، روحانیت، چشمانداز ده یا بیست ساله برای خود ترسیم کرده، تا برای ورود به این عرصه با نگاه به نیازها، ضرورتها و اولویتها در عرصه تبلیغ به توفیق دست یابد.
حجتالاسلام رمضانی معتقد است در بحث تدوین چشمانداز و سند راهبردی حضور روحانیت در عرصه تبلیغ در حوزه بین الملل میبایست هم ظرفیتهای موجود و هم تهدیدات و توطئههای دشمنان اسلام را در نظر گرفت تا بتوان چشماندازی کامل تدوین کرد.
ظرفیتهای موجود در حوزه تبلیغ
از دیدگاه وی، یکی از ظرفیتهای مهم در عرصه تبلیغ، این است که در حال حاضر، مراکزی باید وجود داشته باشند که به صورت جامع، برنامهریزی کنند و به تبلیغ سنتی صرف اکتفا نکرده و از ابزارهای جدید نیز برای تبلیغ و ترویج اسلام استفاده کنند.
به گفته وی، ظرفیت دیگر حوزه تبلیغی، حضور عالمان و نخبگان در این مراکز است. وجود سایتهای مراکز اسلامی و مجامع علمی در دنیا نیز از دیگر ظرفیتهاست. نیز وجود مدارس اسلامی از دیگر ظرفیتهای موجود در عرصه تبلیغ در حوزه بین الملل است که به گفته امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ، در این زمینه باید توسط مسلمانان و برخی مراکز کارهای جدیتری صورت پذیرد؛ زیرا در قیاس با جمعیت مسلمانان هر کشور اروپایی، ما مدارس اسلامی کافی نداریم. بنابراین باید در این زمینه سرمایهگذاری شود و از نیروهای بومی و بااستعداد برای مدیریت این مدارس و مراکز اسلامی استفاده شود.
از دیگر ظرفیتها از دیدگاه وی میتوان به سمینارها و همایشهایی اشاره کرد که به صورت مکرّر در کشورهای اروپایی برگزار میشود.
یکی دیگر از ضرورتهای الزامی برای ورود روحانیت به آن، ورود به کارهای مقارن و تطبیقی است. جدیتر شدن مطالعات نسبت به اسلام نیز از دیگر ظرفیتها و فرصتهای تبلیغ در عرصه بین الملل است.
تهدیدات در عرصه تبلیغ
از دیدگاه وی یکی از تهدیدات جدّی علیه اسلام، بحث بهائیت و وهابیت است که میبایست روحانیت نسبت به آن حساس باشد و برنامهریزی علمی داشته باشد.
از دیگر تهدیدات میتوان به بحث احزاب ضد اسلامی موجود در اروپا اشاره کرد که علناً در آنجا در حال فعالیت در این زمینهاند؛ به گونهای که میتوان به جرئت ادعا کرد که مقابله با اسلام چه به صورت تئوری و چه به صورت اجرایی و چه به صورت علمی، اکنون جزء دستور کار دشمنان اسلام است.
راهبردهای حضور روحانیت در عرصه بین الملل در آغاز دهه چهارم
نماینده مقام معظم رهبری در آلمان در بحث راهبردهای حضور روحانیت در عرصه تبلیغ در حوزه بین الملل بر این باور است که:
– میبایست فعالیت روحانیت در بحث انستیتوی غربشناسی نسبت به گذشته فعالتر شود و باید از نگاه سطحی به غرب دوری کرد و هر دو جنبه آن را شناخت؛ بدینمعنا که نه بگوییم غرب هیچ ندارد و نه اینکه کاملاً منفعل و غربزده شویم؛ زیرا هر دو نگاه به ضرر اسلامگرایی در عرصه بین الملل خواهد بود.
– جدی گرفتن بحث اومانیسم، لیبرالیسم و فمینیسم نیز از دیگر راهبردهای حضور روحانیت در عرصه بین الملل است؛ چرا که غربیها با این مبانی خود به دنبال استحاله فرهنگی، سیاسی و اقتصادی در حوزه اسلاماند.
– تبلیغ در هر منطقه مستلزم شناخت آن منطقه به لحاظ جغرافیایی، فرهنگی، آداب، آئین و مذهب و آنچه که مجموعه آن کشور در حقیقت به آن پایبند است، خواهد بود؛ بنابراین اگر کسی بخواهد در غرب تبلیغ کند، بدون آشنایی با مبانی و فرهنگ غرب، توفیق چندانی پیدا نخواهد کرد.
– توجه به ابزار تبلیغ نیز از دیگر راهبردهای حضور مؤثر روحانیت در عرصه تبلیغ است؛ چرا که دیگر نمیتوان صرفاً به ابزار تبلیغی سنتی همچون منبر و… اکتفا کرد، بلکه باید به ابزارهایی همچون اینترنت، ویدئو کنفرانس و شبکههای مجازی توجه کرد.
– آشنایی مبلّغان با مبانی غرب از جمله لیبرالیسم فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و… .
– تربیت امامان برای مراکز اسلامی و تربیت مبلّغان با توجه به شرایطی که در غرب وجود دارد.
– حضور نخبگان و فرهیختگان برای کنفرانسها و سمینارهای علمی که در حال حاضر به صورت یک خیزش و به صورت یک جنبش در اروپا موجود است.
– حضور رسانهای و شبکهای برای تبلیغ در عرصه بین الملل.
– تأسیس مراکز و مدارس اسلامی در جاهایی که امکان آن وجود دارد.
– تعامل میان دانشگاههای غرب و شرق برای معرفی حوزههای بین المللی اسلام، خصوصاً مباحث مربوط به حقوق بین الملل، اخلاق جهانی، خانواده و مسائل مربوط به زنان.
– آموزشهای تبلیغی بر حسب ضرورتها و نیازها و اولویتها.
– توجه به وضعیت فرهنگی و نوع گفتمان کشورهای مربوطه نیز باید در بخش راهبردی، جزء مبانی قرار گرفته و مورد توجه برنامهنویسان واقع شود.
حجتالاسلام والمسلمین علمی و حضور روحانیت در عرصه بین الملل در دو دهه گذشته
حجتالاسلام دکتر محمد جعفر علمی، معاون پژوهشی جامعة المصطفی العالمیة با بیان اینکه تجربه حضور روحانیت در ایران با تجربه حضور روحانیت در جهان اسلام و نظام بین الملل متفاوت است، اعتقاد دارد که علت آن را در این مسئله باید جستوجو کرد که در خارج از ایران، نیازها، شرایط و تواناییها متفاوت و مختلف بوده است.
نقاط قوت حضور روحانیت در عرصه بین الملل
ایشان، یکی از نقاط قوت حضور روحانیت در عرصه بین الملل را، بازگرداندن دین به عرصه زندگی و حیات مردم در کشورهای مختلف دانسته و بر این باور است که روحانیت، حاملان پیام معنوی و الهیاند و حضور روحانیت در عرصه تبلیغ سبب دستیابی مردم به پیام انبیای الهی و ائمه اطهار است که مجرای آن، روحانیت است و روحانیت، به خصوص در سالهای آغازین انقلاب اسلامی، این نقش را به خوبی ایفا کرد.
به باور وی، انقلاب اسلامی به طور عام و به خصوص روحانیت، عاملی مؤثر در چرخش مردم از معنویتگریزی و یا سرگشتگی معنوی در دنیا شد و روز به روز از آن زمان، این حالت توجه به معنویت و بازگشت به دین در دنیا پررنگتر شد.
نقطه قوت دیگر روحانیت، ارائه اندیشه اسلامی در ابعاد مختلف بود. یعنی با فراهم شدن بستر تبلیغی در دنیا برای روحانیت توسط انقلاب اسلامی، روحانیت به معرفی اندیشه اسلامی در ابعاد مختلف در عرصه بین المللی پرداخت.
به زعم حجتالاسلام علمی، گرچه در دهه اول، هم این کارها انجام شد، اما فعالیتها از سازماندهی مستحکمی مثل دو دهه بعدی انقلاب برخوردار نبود.
نقاط ضعف حضور روحانیت در عرصه بین الملل
ایشان بر این باور است که روحانیت در دهههای دوم و سوم، با تشکیل دستگاههای مختلف تبلیغ بین المللی- که کاری شایسته بود- گرفتار نقاط ضعف نظام دیوانسالار و بروکراسی شد. و از آنجا که یکی از ویژگیهای منفی نظامهای دیوانسالار، فرصتسوزی و فضیلتکشی است، نظامهای اداری، نوع مدیریت را عوض کردند و این آفت جدی روحانیت در آغاز دهه دوم بود. بر خلاف دهه اول که با اینکه از سازماندهی مستحکمی برخوردار نبود، اما دچار ضعفهای نظامهای دیوانسالار نیز نبود و به همین دلیل، در دهه اول، کارهای خوبی پیریزی شد و تولیدات خوبی هم به منصه ظهور رسید.
از دیدگاه ایشان، کار در فضای بین المللی، نیاز به فکر بین المللی دارد و نداشتن آدمهای بین المللی، ضعف اصلی روحانیت در دهههای گذشته بوده است که به دلیل عدم شناخت فضا و نیازها و مخاطب بین الملل، توفیقات آن کمرنگتر بود.
از دیگر ضعفهای روحانیت در عرصه بین الملل، از دیدگاه ایشان، نداشتن تجربه آشنایی با اقوام و فرهنگهای دیگر و آداب و رسوم و سابقهها و سنن تاریخی آنها بوده است و همین مسئله قدرت تخاطب روحانیت را کاهش داده است. انعکاس این مسئله در نوع آموزش و تربیت طلاب غیر ایرانی نیز مشهود است و به جای ارائه آموزشهای مطابق با نیازهای منطقهای و یا ملّی طلاب در طی سالیان گذشته، برنامهای واحد برای همه آنان در نظر گرفته شده بود؛ اگر چه این مشکل در دهه گذشته به تدریج تا حدی حل شده است.
آفت و نقطه ضعف دیگر حضور روحانیت در عرصه بین الملل، از دیدگاه حجتالاسلام علمی این است که دولتی کردن تبلیغ در عرصه بین الملل، یکی از آسیبهای بزرگی است که اهداف تبلیغی را برآورده نمیسازد؛ چرا که به باور ایشان، بیشتر در گیرودار فعالیتهای نظام دیوانسالار دولتی هستند.
آسیب دیگر، این است که روحانیت علیرغم تکیه بر ذخائر عظیم اسلامی و معارف شیعی، به واسطه عدم شناخت از فضای بین الملل و نوع گفتمان و تعامل با دیگر اقوام و ملل نتوانسته به یک یا چند شعار محوری در عرصه بین الملل دست پیدا کند و بر روی آن بایستد و تبلیغ کند و از آن دفاع نماید و در صدد گسترش آن باشد. به نظر وی سه محور عقلانیت، معنویت و عدالت، از مواردی است که به طور جدی از سوی دستگاههای تبلیغی باید مورد توجه قرار گرفته و به طور پیوسته مورد تأکید قرار گیرد.
راهبردهای حضور روحانیت در عرصه بین الملل
حجتالاسلام علمی، راهبردهایی را برای حضور روحانیت در عرصه بین الملل، در آغاز دهه چهارم، پیشنهاد میدهند که عبارتاند از:
– مطالعه جدی نسبت به نقاط قوت و ضعف در سه دهه گذشته.
– ارائه مدلی برای نظام اداری که در عین ایجاد نظم و استحکام در فعالیتهای تبلیغی سبب رهایی از نقاط ضعف نظام دیوانسالار رایج گردد.
– بومیسازی جریان تبلیغ در عرصه بین الملل؛ بدینمعنا که باید به شیعیان بومی و یا افرادی که به تشیع گراییدهاند، کمک کرد تا بتوانند در عرصه بین الملل به تبلیغ بپردازند. به عبارت دیگر، میبایست عرصه را برای مبلّغ باز گذاشت تا موفق شود.
– مدلسازی جدید برای جذب تودههای مردم و اقشار نخبه و تأثیرگذار بر جامعه و مردم و حضور تأثیرگذار و پررنگ روحانیت در میان مردم و صادق بودن با مردم.
– وجود مرکزی که با استفاده از افراد باتجربه، یک نقشه جامع برای کلیه مراکز تبلیغ در عرصه بین المللی ترسیم کند؛ نه آنکه این مرکز خود نیز درگیر کارهای اجرایی شود.
– سرمایهگذاری جدی حوزه و مراکز مرتبط برای آموزش زبانهای بین المللی به طلاب.
– تربیت نیروهای زبده و کارآمد برای تبلیغ در عرصه بین الملل.
حجتالاسلام خسروپناه و حضور روحانیت در سطح بین الملل
به اعتقاد حجتالاسلام والمسلمین دکتر عبدالحسین خسروپناه، مدیر گروه فلسفه و کلام پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، وقتی حوزه پذیرفت که میبایست مراکزی را برای تبیین معارف دینی، در خارج از کشور داشته باشیم، میبایست از لحاظ علمی و فکری هم آنها را تغذیه و تأمین کند.
به گفته ایشان، متأسفانه بر خلاف مبلغان وهّابی که کتابهای زیادی را به زبانهای دیگر ترجمه کردهاند، ما این کار را نکردهایم، بلکه بر عکس، دائماً کتابهای غربی را به زبان فارسی ترجمه کردهایم که موجب شکلگیری جنگ نرم شده است.
از دیدگاه وی، حوزه میبایست یک مرکز بین المللی برای تربیت مترجمان و مبلغان معارف اسلامی داشته باشد و در کنار آن، مدیریت و برنامه برای تحقق قابلیتهای بالقوه در حوزه داشته باشد.
حجتالاسلام براتی و حضور روحانیت در عرصه بین الملل؛ آسیبها و راهکارها
حجتالاسلام عباسعلی براتی، عضو هیئت علمی جامعة المصطفی العالمیة، با بیان اینکه تاکنون چنین نگاهی به موضوع تبلیغات دینی و حضور علمی و فرهنگی روحانیت در صحنههای بین المللی نبوده است، به رهنمودهای امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری به حوزه علمیه اشاره کرده و معتقد است تاکنون در جهت ترسیم و تدوین این سیاستها و برنامههای کلان و تبدیل آنها به یک علم و انتقال و حفظ آنها اقدامی صورت نگرفته است. و متأسفانه ما همواره در دام روزمرهگیها افتادهایم.
آسیبشناسی حضور روحانیت در خارج از کشور
حجتالاسلام براتی بر این باور است که میبایست مدیریت حوزه با فراخوان تحلیلگران حوزوی و غیر حوزوی، ضمن بررسی و ارزیابی گذشته به تدبیر برای آینده بپردازد؛ چنانکه مثلاً بسیاری از علوم روز همچون جامعهشناسی، ارتباطات و روانشناسی و… برای فن تبلیغ، مورد نیاز است که باید روشهای صحیح تبلیغ، روشهای قدیم و جدید، روشهای به کار گرفته شده توسط دوست و دشمن، جایگاه ابزارهای مدرن در تبلیغات دینی، نحوه و میزان استفاده از آنها، همه و همه مورد بررسی، شناسایی و تبیین قرار گیرد.
به اعتقاد وی، نوع برخورد با این موضوع، به صورت موردی و بحرانی بوده است، نه نهادی؛ چنانکه فلسفه تأسیس دفتر تبلیغات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، حمایت از عقبههای تبلیغ و تجهیز و هدایت مبلغین در داخل و خارج از کشور بوده، اما متأسفانه این کارها در حد تدارکات و تهیه بلیط برای مبلغان، تعیین محل تبلیغ و سرانجام دریافت گزارشی مختصر باقی مانده است و تکاملی در طول این سه دهه صورت نگرفته است. به ویژه در ارتباط با جنبهها و ابعاد آموزشی و پژوهشی که میتوان ادعا کرد برنامهای برای استفاده از روشهای روز تبلیغ در دنیا و بهبود آنها وجود نداشته که این، حاصل ضعف انگیزهها و کاهش اعتماد به نفسهاست؛ در حالی که باید گفت شرط تربیت مبلغان باکفایت و توانمند متناسب به روز برای هر منطقهای، آشنایی با اقلیمهای فرهنگی پنج قاره جهان است.
حتی دلیل دیگر مبنی بر ضعف این نهادها، عدم وجود آماری دقیق از تعداد روحانیون شاغل در خارج از کشور است که این آمارها در یک جا متمرکز و مشخص نیست تا بتوان بر اساس آن به تجزیه و تحلیل دست زد.
راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم در عرصه بین الملل
حجتالاسلام براتی در بیان راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم، مواردی را بیان میکند که در ذیل میآید:
– مصاحبه با روحانیونی که به عنوان مبلّغ، رایزن یا سفیر به خارج از کشور اعزام شدهاند و جمعآوری تجربیات آنها در یک بانک اطلاعاتی؛
– تأسیس نهاد یا سازمانی در حوزه یا توسط دولت یا به صورت مشترک به منظور بررسی نهادمند تربیت و اعزام مبلغ خارج از کشور برای تدوین چشمانداز حضور روحانیت در دهه چهارم در عرصههای بین الملل؛
– حوزه علمیه باید نقشی را که مربوط به تبلیغات خارج از کشور و حضور در صحنه بین المللی است، تقویت کند؛
– استفاده از تجربیات مبلغانی که به خارج از کشور رفتهاند؛
– تجزیه و تحلیل این تجربیات (اعم از موفقیتها و شکستها)؛
– تأسیس یک مرکز پژوهشی مخصوص پشتیبانی از این مراکز آموزشی و جمعآوری روشهای سایر ادیان و مذاهب و استفاده از آنها که قابل استفاده است و افزودن مواردی بر آن؛
– تهیه چکیده علوم روز که در فن تبلیغ به درد بخورد و دستهبندی معارف؛ به صورتی که قابل عرضه در دنیا باشد؛
– بخشی از علوم روز مورد نیاز تبلیغ در مواد درسی گنجاندن؛
– دستهبندی معارف دینی به صورت قابل عرضه در دنیای امروز؛
– سوق دادن ۹۰ درصد نیروها و امکانات حوزه به سمت تبلیغ، و تخصص بقیه افراد در علوم دیگر؛
– جدی گرفتن حضور در مراکز علمی، فرهنگی و صحنههای نظریهپردازی جهان؛ همچنین حضور نمایندهای از حوزه علمیه در یونسکو و آیسسکو و حتی در سازمان ملل.
حجتالاسلام الویری و مسئولیتهای جهانی حوزه
حجتالاسلام محسن الویری، عضو هیئت علمی دانشگاه امام صادق(ع) بر این باور است که اگر حوزه را به مثابه یک نهاد علمی در نظر بگیریم؛ البته با این باور که حوزه، یک نهاد محض نیست، در این صورت، یک نهاد علمی اگر میخواهد به ابعاد جهانی توجه داشته باشد، این را در ابعادی مشخص میتواند به کار بگیرد. برای مثال، کارهای علمی یا پژوهشی خود را برای مخاطب جهانی انجام دهد یا در جنبههای ارکان آموزشی و مدیریتی، یک نوع ارتباطی با کشورهای دیگر داشته باشد. حوزه میبایست فرهنگسازی جهانی داشته باشد، یعنی اینکه حوزه، نشستهایی معطوف به مسائل جهانی برای طلاب برگزار کند. به گفته ایشان، تنها قسمت حوزه که در عرصه بین الملل فعال است، حضور طلاب خارجی در کشور ایران است و این الزاماً به مفهوم نگاه جهانی حوزه نیست، بلکه این، فراهم آوردن فرصتی از سوی حوزه برای خارجیهاست که وارد حوزه شوند. در واقع، وارد فضایی میشوند که طلبه ایرانی در آن قرار دارد. شالوده حوزه، درونی طراحی شده است. مخاطب خارجی را هم به نگاه درونی وا میدارد.
راهکارهای حضور تأثیرگذار روحانیت در عرصه بین الملل
حجتالاسلام الویری، راهکارها را به چند دسته تقسیم میکند. به گفته ایشان، در جنبه معرفتی باید تلاشها برای تحقق سه نکته مهم صورت گیرد: ۱. تبیین درست جهانی بودن دین. اگر دین، جهانی است، دیندار نمیتواند جهانی نباشد که این باید تبیین شود؛ ۲. تبیین درست و فهم بایستگیهایی که برای انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی وجود دارد. نظام ما در موقعیت بسیار حساس جهانی است و در یک زاویه دید شوقآفرین، اما از طرفی هم نگرانکننده است؛ ۳. فهم خلأهای موجود در جهان. که اگر این خلأها را درست بفهمیم و منتقل کنیم، خواه ناخواه طلبه هم به سمت وضعیت جهانی حرکت خواهد کرد.
به گفته وی، در تمام اقشار و گروههای اجتماعی در همه ردهها این نیاز، یعنی نیاز به دانستن از اسلام و حوزههای علمیه وجود دارد.
حجتالاسلام الویری معتقد است ثبت تجربیات طلاب موفق در عرصه فعالیت جهانی، کاری ضروری است و نظریات تبلیغی در عرصه بین الملل باید برای استفاده سایرین ارائه شود. معاونت بین الملل حوزه هم میتواند با برگزاری کنفرانسهای مفید در این امر کمک کند. مثلاً یک کنفرانس برگزار کند و سفرای کشورهای مختلف یا افراد آشنا به شرایط کشورها را دعوت کرده و از آنها بخواهد کشور خود و ظرفیتهای آن را معرفی کنند. یا هفته کشورها در حوزه داشته باشیم و هر هفته را به نام یک کشور بنامد و در آن هفته سعی شود آن کشور شناسانده و شناخته شود. اگر این گونه شود، آن گاه در پایان سال، طلاب با ۵۲ کشور آشنا میشوند. نهادهای متولی با این نوع ابتکارات میتوانند این قبیل کارها را انجام دهند و به نوعی فضاسازی کنند.
دکتر شجاعیپور و حضور روحانیت در عرصه بین الملل؛ آسیبها و راهکارها
دکتر شجاعی پور، مسئول روابط بین الملل پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، با بیان اینکه معمولاً رویکرد و ادبیات روحانیت، صرفاً تبلیغ و فقط به دنبال مباحث تبلیغی است، معتقد است که از سایر فرصتها مانند حضور مؤثر در مجامع آکادمیک غرب استفاده نشده؛ در حالیکه این فرصت، خیلی بکر و آماده است و متأسفانه روحانیت، به عرصه آکادمیک غرب نفوذ نکرد و این در حالی است که کرسیهای خالی متعددی در آنجا وجود دارد. همچنین این در حالی است که روحانیت، در تبلیغات خارج از کشور، همان ادبیاتی را که در ارتباط با فارسیزبانها در داخل کشور داشته است، در آنجا هم مورد استفاده قرار میدهد.
نقاط ضعف و آسیبشناسی سه دهه حضور روحانیت
به اعتقاد ایشان، یکی از مشکلات اساسی روحانیت، عدم تسلط به زبان به عنوان ابزار اولیه تبلیغ است و مسئله دیگر، شناخت مقتضای هر محیطی که یک روحانی در آن وارد میشود. اگر اینها حاصل نشود، بهره لازم نیز برده نمیشود؛ در حالیکه باید مواردی چون گفتوگوی میان ادیان، ارتباط و حضور جدی در مجامع آکادمیک غرب و… مورد توجه قرار گیرد، اما متأسفانه آنچه تاکنون بدان توجه شده و انجام شده؛ سخنرانی و بیان احکام شرعی، برگزاری نماز جماعت، اجرای مراسم دعای توسل و دعای کمیل و… بوده و به تازگی نیز مسائلی نظیر مشاوره خانوادگی، اجرای صیغه عقد و… هم بدان افزوده شده است که همه اینها لازم است، ولی کافی نیست.
بنابراین، نقش نهادهای اعزامکننده و دستگاههای خارج از کشور در این قضیه، خیلی مهم است. برای مثال، نهادها و سازمانهای مسئول در این ارتباط، باید روحانیون را برای ورود به عرصههای جدید، همراه با ارائه بصیرت و آگاهی و شناخت محیط خارج کشور، تشویق نمایند.
حتی در حوزه سیاستگذاری کلان نیز گاهی اوقات، ما به خوبی عمل نمیکنیم؛ به عنوان مثال، در کشوری چون ترکیه، حتی زمانی که سکولارها بر آن حاکم شدند، آنها از ترکهایی که در خارج از ترکیه، اقامت داشتند، حمایت کرده، برای آنها مبلغ میفرستادند و مساجدشان را تأمین میکردند تا انسجامشان را حفظ کنند، اما ما این کار را به طور قوی نکردهایم. یعنی کسی نیامده مثلاً ببیند در کشور فرانسه، تعداد ایرانیها چقدر است، چقدر اپوزیسیون داریم، چه تعداد انقلابی و…؛ سپس آنها را تفکیک و آنگاه متناسب با سیاستهای جمهوری اسلامی و مکتب اهل بیت علیهم السلام برای آنها برنامهریزی کنیم.
به نظر دکتر شجاعی پور، نقش دستگاههای اجرایی خارج از کشور در این ارتباط، بسیار حائز اهمیت و تأثیرگذار است؛ چرا که خود روحانی در اینجا مرکزیتی ندارد. به عبارتی، وظیفه حوزه، تربیت و تحویل یک مبلغ تام و تمام و متناسب با اقتضائات عصر جدید بوده و بیش از این، وظیفهای بر دوش حوزه نیست، اینجا دیگر وظیفه آن دستگاههای اجرایی خارج از کشور، همچون وزارت امور خارجه و سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، جامعة المصطفی و مجمع جهانی اهل بیت است که از این روحانی مبلغ به خوبی استفاده کنند.
به نظر وی، تغییر بینش دستگاههای مسئول در ارتباط با اعزام مبلغ به خارج از کشور، همچون جامعة المصطفی، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، تشکیل مؤسسه تخصصی آموزشی و آموزش مبلغ برای خارج از کشور، همه میتواند به منزله یک راهبرد به حساب آید. بنابراین، یکی از آسیبهای جدی در رابطه با تبلیغ خارج از کشور، در بحث تربیت مبلغ است که جدی گرفته نشده است.
دکتر شجاعی پور در بحث اینکه متولی نهاد تربیت مبلّغ، چه کسانی باید باشند، هم دولت و هم حوزه را متولی میداند. البته پس از تربیت مبلغان حرفهای و کارآمد، یک بانک اطلاعاتی جامع از این مبلغان و نوع تواناییهای آنها مثل زبانهایی که بر آن مسلطند، در چه رشته علمی تخصص دارند، در چه حوزه جغرافیایی میتوانند بهتر فعالیت کنند و… در اختیار نهادی عملکننده مثل جامعة المصطفی العالمیة، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مجمع جهانی اهل بیت و… قرار گیرند و این نهادها بتوانند از این نیروهایی که به فعلیت نزدیک شدهاند، بهترین بهره را ببرند.
الان ضعف، این است که مبلغان ما به شکل حرفهای آموزش تبلیغ ندیدهاند و اکثر آنها بر اساس غریزه و روشهای مرسوم عمل میکنند و در حقیقت، آماتورند. و معمولاً هم بین نهادی عملکننده در سطح بین الملل، هماهنگی و تعامل جدی و قوی که بتوانند در عرصه بین الملل، معارف عالیه تشیّع و مکتب اهل بیت علیهم السلام را (که بسیار عمیق و مؤثر هستند) به جهانیان، آنچنان که شایسته است، معرفی کند، دیده نمیشود.
راهبردهای حضور روحانیت
دکتر شجاعی پور با بیان راهبردهای حضور روحانیت در دهه چهارم، آنها را در این موارد بیان میکند:
– تربیت مبلغ و نیرو برای خارج از کشور؛ اعم از شرق و غرب جهان؛
– الگوگیری از سایر دانشکدهها و دانشگاههای اسلامی در سایر کشورهای اسلامی؛
– در نحوه آموزش حرفهای مبلغان به منظور اثرگذاری بیشتر و ارتقای مدیریت اجرایی آن؛
– طرح اسلام و مکتب روزآمد تشیّع در سطح جهانی به گونهای که برای چالشهای بشر، راهحل ارائه دهد؛
– استخراج جواب از منابع و موادی که در اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام موجود هست؛ با به کارگیری قوه تفکر؛
– تربیت حرفهای مبلغان و مدرسان در سطوح مختلف به منظور نفوذ و ورود به عرصههای آکادمیک جهان (آموزش زبانهای مختلف، و رشتههای تخصصی اصول تبلیغی و روانشناسی)؛
– اصلاح مدیریت در کل مجموعه؛
– حضور مستمر و مشهود در عرصه تبلیغ و در عرصههای آکادمیک بین المللی به منظور تأثیرگذاری در عرصههای بین الملل و علمی و تبلیغی. و معرفی مکتب تشیّع در قالب یک الگوی مناسب به عنوان مکتبی روزآمد و عقلگرا که میتواند در عرصههای عملی جوامع بشری امروز، نقش خود را به عنوان یک نظام عملی و تئوریک به خوبی ایفا کند.
حسینی
واقعا گزارش جذاب و جامعی بود به خصوص اینکه با شخصیتهای درجه اول بود و راهبرد داشت