بیتردید ۱۵ خرداد یکی از نقاط عطف تاریخی در پیروزی انقلاب اسلامی بوده است. با مراجعه به سخنان معمار کبیر انقلاب اسلامی مشاهده میشود که حضرت امام معتقد بودند جایگاه و اهمیت ۱۵ خرداد در نهضت اسلامی ایران مثل جایگاه و اهمیت عاشورا در نهضت حضرت امام حسین(ع) است. همانگونه که عاشورا سرفصل اسلامی جدید و مبدأ یک مسلمانی نوین بود، نهضت ۱۵ خرداد هم در تاریخ نهضت اسلامی ایران روز حماسه است و تولد اسلام و مسلمانی جدید. به منظور بررسی جایگاه ۱۵ خرداد در انقلاب اسلامی و مشابهتهای انقلاب اسلامی با نهضت حسینی(ع) گفتوگویی با دکتر رضا عیسینیا، استادیار و عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و مدیر گروه علوم سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی انجام دادهایم که در ادامه خواهد آمد.
همانطور که میدانید یکی از حوادث مهم انقلاب اسلامی ایران حادثه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ است. لطفاً بفرمایید ۱۵ خرداد در انقلاب اسلامی ایران چه جایگاهی را به خود اختصاص داده است.
از باب مقدمه و برای ورود به بحث، باید اذعان داشت که قیامها و نهضتها بر اساس ایدئولوژی و رهبری جدید در عرصههای اجتماعی و سیاسی ظهور مییابند و مردم بر اساس آن دو به استحاله ارزشهای موجود پرداخته و در صدد تحقق ارزشهای جایگزین برمیآیند. با رجوع به تاریخ، معمولاً به قیامها و جنبشهای متفاوتی برخورد میکنیم که به استحاله ارزشهایی پرداخته ولی در عوض فقط ارزشهای مادی را جایگزین هنجارها و ارزشهای قبلی کردهاند و برخی از قیامها نیز به نفی و محو ارزشهای غیر دینی پرداخته و به جای آن ارزشهای الهی را جایگزین نمودهاند.
برای فهم این مطلب که ۱۵ خرداد چه جایگاهی در قیام و انقلاب اسلامی ۵۷ در ایران به خود اختصاص داده است نیاز به پاسخ این پرسش داریم که مردم در ۱۵ خرداد برای چه و با چه شعاع و گسترهای و به منظور تحقق چه اهدافی وارد صحنه انقلاب شدند و از چه منبعی تأثیر بیشتری گرفته و دنبال تحقق چه ارزشهایی بودند. با تبیین آن، جایگاه ۱۵ خرداد واضحتر و شفافتر خواهد شد. به نظر میرسد که با دنبال کردن دو گزاره زیر شاید بتوان به پاسخ سؤال شما یعنی جایگاه ۱۵ خرداد در انقلاب اسلامی ایران دست یافت.
اولاً، انقلاب اسلامی ایران پرتوی از عاشوراست و ثانیاً الگو و محتوای انقلاب اسلامی محتوای عاشوراست. اگر بپذیریم که هر انقلابی پسزمینه و الگویی دارد، باید بررسی کرد که الگوی انقلاب اسلامی ایران چیست و هویتش را از کجا میگیرد. پاسخ معمار بزرگ انقلاب اسلامی ایران، حضرت امام خمینی(ره) به پرسش فوق این است که خمیرمایه و بذر پربرکت قیام ۱۵ خرداد ۴۲ را که خود، خمیرمایه نهضت مبارک ملت بزرگ ایران و روز بذر انقلاب اسلامی است، باید در عصر عاشورای ۶۳ قمری جستوجو کرد. عصر عاشورایی که خون طاهر و مطهر ثارﷲ به زمین گرم کربلا ریخت، ریشه انقلاب اسلامی را آبیاری نمود.
امام خمینی(ره) بر این باور است که قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲، حرکتی اسلامی، ارزشی و منبعث از چشمههای اصیل قرآنی و روایی بوده است؛ از اینرو در این باره میفرماید: «پانزده خرداد برای اسلام بود و به اسم اسلام بود و به مبدئیت اسلام و راهنمایی روحانیت بود». بر مبنای کلام امام(ره) ۱۵ خرداد را نهاد دین و به تبع آن نهاد روحانیت به وجود آورد. وی، بارها و بارها در مقاطع مختلف ۱۵ خرداد را به عنوان «یوم ﷲ» و«روز حماسه» معرفی نموده و این روز را تولد دوبارهای برای ملت مسلمان ایران یاد کرده است. امام(ره) میفرماید: «روز ۱۵ خرداد در عین حال که چون عاشورا روز عزای عمومی ملت مظلوم است، روز حماسه و تولد جدید اسلام و مسلمانان است» و در سخنانی درباره هویت و الگوی انقلاب اسلامی اینچنین اظهار میدارند: «رمز پیروزی اسلام بر کفر جهانی را در این قرن که ۱۵ خرداد ۴۲ سرآغاز آن بود، باید در دوازدهم محرّم حسینی جستوجو کرد که انقلاب اسلامی ایران، پرتوی از عاشورا و انقلاب عظیم الهی آن است»؛ چون ملت ایران با الهام از عاشورا قیام کوبنده خود را به بار آورد و اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد.
همانطور که با اشاره به فرمایشات امام، فرمودید، انقلاب اسلامی پرتوی از عاشورا و نهضت حسینی(ع) است. لطفاً بفرمایید محتوای انقلاب بیشتر در چه شعارهایی از شعارهای عاشورا تجلی پیدا کرد.
به طور کلی محتوای نهضت حسینی در شش شعار زیر خلاصه و معرفی میشود که شامل دو شعار سلبی و چهار شعار ایجابی است.
۱- لَمْ یکنِ الَّذِی کانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ
۲- وَ لَا الْتِمَاسَ شَیءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِ
۳- لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِک
۴- وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِک
۵- فَیأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِک
۶- وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِک
به نظر میرسد اگر فرهنگ عاشورا به طور بنیادی در یک نظام اجتماعی تبلور و تداوم یابد، دیگر جایی برای نظامهای مستبد و ظالم نخواهد بود و این سیستمها نخواهند توانست به مدت طولانی به فعالیت بپردازند.
وجوه تشابه نهضت عاشورا و انقلاب اسلامی و تأکید رهبران آن بر تدوام راه و روش انقلاب بر مبنای چارچوب قیام امام حسین (علیه السلام) و سرمشق شدن آن برای هویتبخشی انقلاب اسلامی ایران نیز امری آشکار بوده؛ زیرا چنانکه گفته شد، قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز برگرفته از قیام عاشورا بود، و اگر الهامگیری از این قیام جانخراش ولی پردرس نبود، هرگز قیامی از این دست رخ نمیداد؛ همانگونه که امام(ره) در این باره میگوید: «عصر عاشورا مصادف با ساعات شهادت نصرتآفرین سید مظلومان و سرور شهیدان، عصر عاشورایی که خون طاهر و مطهر ثارﷲ و ابن ثاره به زمین گرم کربلا ریخت و ریشهٔ انقلابات اسلامی را آبیاری نمود. ملت عظیمالشأن در سالروز شوم این فاجعهٔ انفجارآمیز… با الهام از عاشورا، آن قیام کوبنده را به یادآورد. اگر عاشورا و گرمی و شور انفجاری آن نبود، معلوم نبود چنین قیامی بدون سابقه و سازماندهی واقع میشد».
قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ نیز برگرفته از قیام عاشورا بود، و اگر الهامگیری از این قیام جانخراش ولی پردرس نبود، هرگز قیامی از این دست رخ نمیداد.
باید اظهار داشت انقلاب اسلامی ایران و بنمایه و خمیرمایهٔ انقلاب ۵۷ یعنی ۱۵ خرداد دارای شمولیتی بود که آن را از حماسهٔ حسینی گرفته و از امام حسین (علیه السلام) آموخته بود؛ زیرا امام حسین (علیه السلام) در اجتماع حج در منی و عرفات دربارهٔ قیام دینی خود فرمود: «اللَّهُمَّ إِنَّک تَعْلَمُ أَنَّهُ لَمْ یکنِ الَّذِی کانَ مِنَّا مُنَافَسَةً فِی سُلْطَانٍ وَ لَا الْتِمَاسَ شَیءٍ مِنْ فُضُولِ الْحُطَامِوَ لَکنْ لِنَرِدَ الْمَعَالِمَ مِنْ دِینِک وَ نُظْهِرَ الْإِصْلَاحَ فِی بِلَادِک فَیأْمَنَ الْمَظْلُومُونَ مِنْ عِبَادِک وَ تُقَامَ الْمُعَطَّلَةُ مِنْ حُدُودِک؛ خدایا! تو میدانی آنچه از ما رفت، نه به خاطر رغبت در قدرت بود و نه از دنیای ناچیز، زیادت خواستن. بلکه میخواستیم نشانههای دین را به جایی که بود بنشانیم و اصلاح را در شهرهایت ظاهر گردانیم، تا بندگان ستمدیدهات را ایمنی فراهم آید و حدود ضایعماندهات اجرا گردد»؛ بنابراین، یکی از شعارهای چهارگانهٔ انقلاب اسلامی عبارت است از «و نظهر الإصلاح فی بلادک؛ یعنی آشکار کنیم اصلاح را»؛ اصلاح نمایان و چشمگیر، اصلاحی که روشن باشد. این اصلاح باید به قدری اساسی باشد که [تشخیص آن] احتیاج به فکر و مطالعه نداشته باشد و علائمش از در و دیوار پیدا باشد. به عبارت دیگر، به زندگی مردم سامان دادن، شکمها را سیر کردن، تنها را پوشاندن، بیماریها را معالجه کردن، جهلها را از میان بردن و خلاصه اینکه، باید زندگی مادی مردم را سامان داد.
اینها مواردی است که قیام ۱۵ خرداد ۱۳۴۲ در برنامهاش داشت. وقتی از این زاویه هم قیام را بررسی میکنیم، شاهد همنشینیِ شمولیت و اصل همگانی آن با شمولیتِ عاشورا میشویم. در نتیجه میتوان مدعی شد که همه این موارد بهخوبی بیانکننده جایگاه ۱۵ خرداد در انقلاب اسلامی ایران خواهد بود.
چرا عدهای به دنبال کمرنگ کردن نقش قیام ۱۵ خرداد به عنوان علت پیروزی انقلاب اسلامی هستند؟
معمولاً نویسندگان مطالعاتِ انقلاب با هر ایدئولوژیای، تلاش میکنند مبدائی برای انقلاب مشخص کنند تا بر اساس آن، ماهیت انقلاب نیز مشخص گردد. از این باب عدهای مبدأ انقلاب ایران را اصلاحات ارضی میگیرند تا ماهیتی اقتصادی به انقلاب بدهند. ولی کسانی که با رویکرد دینی به تجزیه و تحلیل انقلاب ایران میپردازند، انقلاب اسلامی را با اینکه تکبعدی نمیبینند ولی ماهیت انقلاب و روحِ حاکم بر انقلاب را اسلامی میدانند. امام خمینی(ره) از آن افرادی است که ۱۵ خرداد را مبدأ انقلاب اسلامی ایران دانسته؛ چون در این باره میگوید: «۱۵ خرداد… نقطه عطفی در تاریخ و مبدأ این نهضت است. آنها که در ۱۵ خرداد قیام کردند، قیام مردانه کردند و در مقابل دژخیمان، «نه» گفتند و به شهادت رسیدند. آنها مبدأ این نهضت عظیم شدند».
خلاصه اینکه برای تشخیص ماهیت انقلاب، به تردستی، شعبده و یا به تحکُّم متوسل نمیشویم؛ چون معمولاً برای تشخیص ماهیتِ انقلابات راههایی وجود دارد. یکی از راههایش این است که هر کدام از جنبشهای اجتماعی، اصولی دارد که با فهم آن اصول میتوان درباره ماهیت، منشأ و مبدأ آنها قضاوت کرد. برای تشخیص ماهیت و مبدأ انقلاب ایران، میتوان مانند هر انقلاب دیگری به دو اصلِ هویت و ضدّیّت اشاره داشت.
در اصلِ هویت میتوان به اسلامی بودن قیام و نقشی که روحانیت و در رأس آنان، امام خمینی(ره) در تبلیغ، ترویج و جاریسازی احکام اسلامی داشتند پرداخت. در اصل ضدیت نیز میتوان به ضدیت با طاغوت و استعمار برای احیاء اسلام اشاره نمود که همه اینها در شعارهای انقلاب خودنمایی میکند و میتوان به آنها رجوع کرد. بنابراین، آنانی که تلاش میکنند مبدأ انقلاب ۵۷ را در چیز دیگری به نمایش بگذارند احتمالاً کسانیاند که یا با ایدئولوژی اسلامی موافق نبوده و یا با آن در تضادند و یا اینکه وازده سیاسیاند و شاید در انقلاب اسلامی به آرزوها و امیالشان دست نیافتهاند.
اندیشه یا فلسفه سیاسی علامه طباطبائی؟
امتداد شاگردان علامه در انقلاب اسلامی
شیعهستیزی و راهکارهای دفاعی مطلوب
فقه عزا و تاملی در ماهیت و روش عزاداری