مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
به مناسبت نیمه‌شعبان؛ ولایت امام زمان (عج)

قرن‌ها از غیبت دوازدهمین امام شیعیان می‌گذرد. مخالفان بر طبل معاندت می‌کوبند و معتقدان از روی مؤانست با آن حضرت مواجه می‌شوند. از همان نخستین سال‌های غیبت، اشکالات و انتقاداتی بر این انگارهٔ شیعه به وجود آمد. شیخ ابوجعفر طوسی از نخستین فقهایی بود که کوشید با تمسک به اعتقادات شیعه، این انگاره را به اثبات برساند. همان‌گونه که شیخ الطایفه در بسیاری از زمینه‌های اندیشه شیعه پیشرو بوده است، در حوزه مهدویت هم او را می‌توان از پیشگامان دانست. وی کتابی نوشت به نام «الغیبة» و در آن به رفع شبهاتی درباره امام زمان پرداخت. شیخ طوسی این اثر را در سال‌های پختگی پس از شصت‌سالگی به رشتهٔ تحریر درآورده است.

ولادت امام عصر

شیخ طوسی بحث مبسوطی درباره ولادت حضرت صاحب‌الزمان(عج) پیش می‌کشد و بسیاری از شبهات را پاسخ می‌گوید. وی در باب مخفی بودن ولادت امام در هنگام ولادت می‌گوید: این امری غیر عادی نبوده و در ملل و امم دیگر نیز نظایر آن مسبوق به سابقه بوده است. وی برای این مدعای خود موارد متعددی را نقل می‌کند. شیخ حتی به برخی از اخبار مربوط به تاریخ باستان ایران از جمله داستان کیخسرو اشاره می‌کند. به تعبیر او، مادر کیخسرو در زمان حمل و تولد وی ولادت او را مخفی کرد؛ چون افراسیاب جد کیخسرو قصد قتل کودک را داشته است. (الغیبه، ص ۱۰۵)

شخصیت دیگری که شیخ طوسی برای اثبات مدعای خود ذکر می‌کند، ابراهیم خلیل (علیه السلام) است. بر اساس بیان قرآن کریم و نیز منابع تاریخی، ستاره‌شناسان به نمرود هشدار دادند که به زودی پسری ابراهیم‌نام، زاده خواهد شد و مردم را از دینشان دور خواهد کرد و بت‌هایشان را خواهد شکست. از این رو نمرود برای پیشگیری از وقوع چنین مصیبتی برای خود و دیگر بت‌پرستان، فرمان داد تا همه نوزادان پسر آن سال را بکشند، اما مادر ابراهیم بارداری خویش را پنهان داشت و در غاری نزدیک شهر، دور از چشم مردم، فرزند خویش را به دنیا آورد. (الغیبه، ص ۱۰۵)

شخصیت دیگری که ولادتی مخفی داشت، حضرت موسی(ع) بود. شیخ طوسی عنوان می‌کند که پنهان کردن فرزند چیزی نیست که منحصر در این موارد باشد و موارد متعددی را می‌توان در زندگی مردم عادی نیز مشاهده کرد. از منظر شیخ طوسی شایسته نیست امری را که موارد متعددی را می‌توان برای آن ذکر کرد، آنچنان شگفت‌انگیز بدانیم که منکر آن شویم.

اختفا و عُمر امام عصر

برخی از مخالفان امامیه در مدت و شیوهٔ مخفی بودن امام عصر(ع) اشکال کرده‌اند و آن را خلاف عرف و عادت دانسته‌اند. آنان مدت طولانی اختفای حضرت و نیز اینکه هیچ‌کس با ایشان در ارتباط نیست را به هیچ روی نمی‌پذیرند. حتی در برخی از اشکالات بیان شده است که اختفایی بیش از ۲۰ سال را سراغ ندارند و این مدت از غیبت پذیرفتنی نیست.

شیخ طوسی در پاسخ به این اشکالات اظهار می‌دارد که مخالفان در مقام تقریر مدعا دچار زیاده‌روی و مبالغه شده‌اند و چنانکه پنداشته‌اند، امام (علیه السلام) از همگان مخفی نیست. به این دلیل که امامیه بر این باورند که تعدادی از اصحاب امام حسن عسکری(ع) در زمان حیات ایشان، امام عصر را زیارت کرده‌اند و پس از شهادت امام عسکری(ع) همین اصحاب خاص بودند که میان حضرت مهدی و شیعیانشان واسطه بودند و به نواب اربعه مشهور شده‌اند. آن نواب خاص هر آنچه را که قرار بود با ظاهر بودن امام عصر انجام شود، از دریافت وجوه و پاسخ دادن به اشکالات و اموری از این دست، با ایفای نقش وساطت به گونه‌ای انجام می‌دادند. (الغیبه، ص ۱۰۹-۱۰۷)

شیخ برای نشان دادن غیر عادی نبودن چنین غیبتی به اخبار مشهور برخی از شخصیت‌های برجسته در این باب اشاره می‌کند. نخستین آنان حضرت خضر(ع) است. داستان حضرت یوسف نیز از دیگر موارد نقض این ایراد است.

یکی دیگر از شبهات مشهور بحث غیبت، نامعقول بودن مدت عمر حضرت است. امامیه بر این باور است که امام عصر(ع) در عین داشتن کمال عقل و نیروی جوانی همچنان زنده است و گذر روزگار نمی‌تواند ضعف و فترتی برای ایشان ایجاد کند. مخالفان در مقابل این دیدگاه معتقدند که عادت و عرف بشری این‌گونه نیست که کسی در این مدت طولانی حیات داشته باشد.

شیخ طوسی در مواجهه با این شبهه از کهن‌سالان عرب و عجم نام می‌برد که مدت عمر بسیار طولانی داشته‌اند. وی از حضرت نوح(ع)، لقمان بن عاد، ربیع بن ضبیع، مستوغر بن ربیعه، اکثم صیفی و دیگرانی نام می‌برد و مدت عمر آن‌ها را نیز بیان می‌کند. وی سپس بیان می‌کند که ساده‌ترین راه برای اثبات درستی چیزی، وقوع آن در عالم خارج است. وقتی تاریخ انسانی، افرادی با عمر بیش از هزار سال به ما نشان می‌دهد، گواهی آشکار بر این است که چنین چیزی به هیچ روی محال نیست. (الغیبه، ص ۱۲۶-۱۱۲)

علت غیبت امام عصر(عج)

یکی از اصلی‌ترین مباحث مطرح‌شده در بحث غیبت امام عصر(ع)، علت یا علل غیبت ایشان است. علل مختلفی برای این امر بیان شده است، از جمله ترس از جان ایشان و امتحان خلق و… . شیخ طوسی بر آن است که از جمله عللی که یقیناً موجب غیبت امام عصر(ع) شده، ترس ایشان برای حفظ جانشان بوده است. برخی از منتقدان بر این سخن اشکال کرده‌اند که مطابق بیان ایشان چرا خداوند از امام مورد عنایت خویش در مقابل آزار رساندن دشمنان محافظت نکرد تا او ناگزیر به غیبت نباشد. این منتقدان پیامبران الهی را در این باب مثال می‌زنند. خداوند متعال پیامبران را مبعوث فرمود و پیش از آنکه ایشان رسالت خود را به انجام برسانند، آسیب‌های دشمنانشان را از ایشان دور داشت. چگونه است که چنین دفاعی را از امام خویش نمی‌کند و او ناگزیر به غیبت می‌شود؟ شیخ طوسی در پاسخ این اشکال توضیح می‌دهد که منع خداوند دو گونه است: در گونه‌ای از آن، منع منافاتی با تکلیف ندارد و مکلف، مجبور به ترک گناه نمی‌شود؛ در گونه‌ای دیگر، مکلف به ترک گناه اجبار می‌شود.

خداوند گونه نخست از منع را در حق خلق انجام داده است، به این صورت که با نهی از ظلم به ایشان، مردم را از آزار حضرت منع فرموده و نسبت به فرمان‌بری و تواضع نسبت به ایشان و نیز پذیرش امر و نهی آن بزرگوار تشویق و تحریض نموده است. شیخ همچنین غیبت امام را از این سنخ محافظت می‌داند و بر این باور است که اگر خداوند همواره از طرق نامتعارف به محافظت از پیامبر و امام می‌پردازد، ممکن است در دین مفسده‌ای به وجود آید. غیبت نیز گونه‌ای از محافظت الهی است که حتی در باب پیامبران نیز صورت پذیرفته است. وی در توضیح این امر، پنهان شدن پیامبر(ص) را در غار ثور و نیز حضور ایشان در شعب ابی‌طالب را مثال می‌زند.

اما در باب گونه دوم باید گفت که چنین منعی منافی اختیار و تکلیف است و جز در مورد ابلاغ رسالت و یا در موارد خاص بر مقام امامت صورت نمی‌پذیرد. (الغیبه، ص ۸۵)

شیخ طوسی علاوه بر بررسی علت غیبت امام(ع) از انظار عموم خلق، به بحث پیرامون علت غیبت ایشان از شیعیان و دوستدارانشان نیز می‌پردازد. وی در این زمینه برخی از اقوال را مورد نقد و بررسی قرار می‌دهد. برخی از علما گفته‌اند که غیبت ایشان از برخی دوستدارانشان از ترس شایع شدن اخبار دیدار با امام(ع) و آزار‌رسانی دشمنان به ایشان است. شیخ این نظر را نمی‌پسندد و آن را وجهی ضعیف می‌داند، از آن روی که عقلای شیعه ضرر این شیوع اخبار را برای خود و امام(ع) می‌دانند، بنابراین چگونه همه را به اجتماع امام و زیارت ایشان دعوت می‌کنند؟ (الغیبه، ص ۹۷)

شیخ طوسی با پاسخگویی به بسیاری از شبهاتی که در باب امام زمان وجود دارد، از اعتقاد شیعیان در مورد امام زمان دفاع کرد. پاسخ‌هایی که شیخ برگزید، تا قرن‌ها مورد استناد فقهای شیعه قرار گرفته است. شاید هم شبهاتی که در مورد امام زمان(عج) بیان می‌شود هنوز همان سؤالات سابق باشد.

رده‌های مرتبط