مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت

برای به دست آوردن تفسیر شیعه از آزادی، با رهیافت اصول استنباط و هرمنوتیک، به موضوع پرداخته شده است و از آنجا که آزادی یک مفهوم مشکک بوده، به برداشت‌های گوناگون از آزادی پرداخته شده و آزادی از منظرهای متفاوت، تبیین مفهومی شده است.

shirkhani.ketabآزادی از جمله مفاهیمی است که در ادبیات سیاسی رواج گسترده دارد و در قرون اخیر، یکی از شایع‌ترین مفاهیم بوده است. آنچه در این پژوهش، مورد مداقه و بررسی قرار می‌گیرد، نسبت آزادی با آموزه‌های اسلامی- شیعی است. هر چند در آموزه‌های شیعی، به صراحت از مقوله آزادی با زوایا و ابعاد آن سخن گفته نشده است، ولی این پرسش همواره مطرح بوده است که آموزه‌های شیعی چه تفسیری از آزادی دارد؟ آیا آزادی با آن آموزه‌ها تعارض دارد یا نه؟

برای به دست آوردن تفسیر شیعه از آزادی، با رهیافت اصول استنباط و هرمنوتیک، به موضوع پرداخته شده است و از آنجا که آزادی یک مفهوم مشکک بوده، به برداشت‌های گوناگون از آزادی پرداخته شده و آزادی از منظرهای متفاوت، تبیین مفهومی شده است. تبیین‌های مفهومی آزادی، مرتبط با مبانی معرفتی است و با تشریح هستی‌شناسی، انسان‌شناسی و معرفت‌شناسی می‌توان نوع آزادی مورد نظر آموزه‌های شیعی را استنباط نمود. هستی‌شناسی، در آموزه‌های شیعی بر ارتباط نظام خلقت و امور تشریعی می‌پردازد و هماهنگی بین دین و دنیا ایجاد می‌نماید و بر این مبنا، نمی‌توان بین امور دینی و دنیایی، جدایی افکند. از سوی دیگر، انسان‌شناسی آموزه‌های شیعی نیز بر نیاز انسان بر راهنما و عقل منفصل (پیامبران) اشاره دارد و بر ذات نامستقل انسانی تأکید می‌کند. در معرفت‌شناسی نیز به عقل اهمیت داده می‌شود، ولی عقل، هم‌عرض شرع و وحی قرار نمی‌گیرد، بلکه در طول وحی مطرح می‌شود.

از این مبانی، دو نوع استنتاج به دست می‌آید. اول، آنکه محدودیت‌ها و قلمروهای خاصی برای آزادی مطرح است و تخطی از این قلمروها جایز نیست و می‌توان به قلمروهای دینی، اخلاقی، اجتماعی و سیاسی و… اشاره کرد. دوم آنکه آزادی‌های مدنی- که شامل آزادی عقیده، بیان و سیاسی است- نیز مرتبط با آن قلمروها معنا پیدا می‌کند. بدین‌سان نمی‌توان پذیرفت که انسان‌ها در اظهار هر نوع عقیده، آزاد باشند و بدون محدودیت، آنچه در فکر دارند، بر زبان جاری نمایند. آزادی‌های سیاسی؛ از قبیل اجتماعات، احزاب، گروه‌ها و غیره نیز بر این معنا تفسیر می‌شوند. به طور خلاصه می‌توان گفت که آزادی مورد نظر آموزه‌های شیعه بیشتر به آزادی مثبت در آموزه‌های سیاسی قرابت پیدا می‌کند و در آن آموزه‌ها نیز بیشتر به اهرم‌های کنترلی و منشأهایی که موجب رفتار خاصی می‌شود، پرداخته می‌شود. از آنجا که انسان، ذات نامستقل دارد و باید این اهرم‌ها کنترلی را از نصوص دینی (قرآن و متون روایی) به دست آورد، هر چند عقل و عرفی‌ات نیز در ادامه شرع و وحی، به شرط عدم مخالفت با نصوص دینی و وحی، قابل طرح است.

رده‌های مرتبط

پاسخ دهید