چه ضرورتی باعث شد مرکز ترویج احکام ایجاد شود و چه اهدافی را دنبال میکند؟
بعضی دوستان ما که در معرض سؤال طلّاب بودند متوجّه شدند پاسخ بسیاری از سؤالاتی که طلّاب میپرسند را میتوان بهراحتی از کتابهای توضیحالمسائل یا کتابهایی مثل تحریر، منهاج و … پیدا کرد. علّت اینکه دوستان دائماً سؤال میکنند این است که با این کتابها آشنایی کامل ندارند. درست است که فقه از دروس اصلی حوزه است و اساتید معظّم هم روی فقه تکیه میکنند و نکات دقیق و ظریف مسائل فقهی – چه در درس سطح و چه در درس خارج – را بیان میکنند؛ اما بهنظر میرسد ما مجموعهای از قواعد و قوانین را بهدست طلبه میدهیم بدون آموزش کاربرد آنها؛ مثل این است که شما همهی قضایای هندسه یا فیزیک را حل کنید؛ امّا مسئله حل نکرده باشید. اگر در هندسه مسئله حل نکنید به اوّلین مسئلهای که میرسید در حل آن عاجز میمانید. خود مهارت حل مسئله یک مهارت آموزشی است و نیاز به تکرار دارد؛ نیاز به کار دارد؛ اگر از ابتدا آموزشی از این جهت داده شود خوب است. در مدارس متأسّفانه در سالهای اوّل و دوّم احکام گفته میشود. شکایتی که ما از مدیران مدارس داریم این است که فکر میکنند چون کتاب احکام فارسی است، هر کسی در هر سطح علمی میتواند این کتاب را تدریس کند. لذا بعضاً افرادی که خیلی تبحّری در بیان مسائل ندارند را برای تدریس این کتاب به کلاس میفرستند. اینها درست نمیتوانند احکام را به طلبه آموزش دهند و بنابراین پایهی احکامی طلبه ضعیف میشود. لمعه را خوب میخواند، مکاسب را خوب خوانده است، امتحان آن را هم با نمرهی خوبی میدهد، امّا همینجا اگر از او سؤالی دربارهی مثلاً معاملات بشود، نمیتواند جواب دهد؛ چون ما مهارت پاسخ به سؤال را در طلبه بهوجود نیاوردیم و آنها را با احکام آشنا نکردیم. گاهی هم نظر یک مرجعی را که میبیند، فکر میکند تمام مراجع دیگر هم همین نظر را دارند؛ لذا در برخورد با مخاطبین خود نمیتواند بین نظرات و مبانی مراجع در فتاوایشان تفکیک کند و توجه داشته باشد که اگر این مرجع بر اساس این مبنا اینطور میفرماید، لزوماً مراجع دیگر این حرف را نمیزنند. ما احساس کردیم این جهت در حوزه ضعیف است و باید عدّهای از لاب بیایند و کلاسهایی برای آنها گذاشته شود. تلاش ما این است که اینها حداقل بتوانند مواد ضروری و احکام لازمی که در زندگی آنها کاربردی است و در تبلیغ از آنها سؤال میشود را یاد بگیرند. بهنظر میرسید حدّاقل کاری که ما میتوانیم انجام دهیم این است که طلبه احساس کند توضیحالمسائل هم نیاز به بحث دارد؛ نه اینکه چون فارسی است، ما همهی آن را میدانیم. لذا با دوستان (آقای فلاحزاده، آقای وحیدپور و بعضی دوستان دیگر) تصمیم گرفتیم مرکزی را برای این کار آماده کنیم.
لمعه را خوب میخواند، مکاسب را خوب خوانده است، امتحان آن را هم با نمرهی خوبی میدهد، امّا همینجا اگر از او سؤالی دربارهی مثلاً معاملات بشود، نمیتواند جواب دهد
از چه سالی بود؟
از سال ۱۳۸۶ش جرقّهی این کار خورده است؛ فکر میکنم اوّلین امتحان ما در اسفند ۸۶ بود؛ الآن تقریباً ۴ دوره را تکمیل کردیم که این ترم آخر دورهی چهارم ماست. در دوره اول ما ۵۰ نفر را پذیرفتیم؛ دورهی دوّم حدود ۸۰ نفر شدند؛ دورهی سوّم هم باز در همین حدود بود؛ در دروهی چهارم ۱۵۰ نفر شدند. بنای ما از ابتدا این بود که هم آزمون بگیریم و هم مصاحبه کنیم تا کسانی که علاقهمند به کار در احکام هستند پذیرفته شوند. سال اوّلی که اطّلاعیّه دادیم، تقریباً حدود ۶۰، ۷۰ نفر آمدند ثبت نام کردند که ما از این تعداد فقط ۵۰ نفر را ثبت نام کردیم. با اینکه متقاضی زیاد داشتیم؛ امّا امکانات نبود. در دورهی گذشته و در این دورهی چهارم، تعداد افرادی که ثبت نام کرده بودند افزایش پیدا کرد؛ اینها گفتند: ما نیاز داریم. ما که به اینجا آمدیم میدانیم که احکام را نمیدانیم و آمدیم تا یاد بگیریم. شما میخواهید با آزمون ما را رد کنید؟ خوب این که نمیشود. ناچار شدیم برای آنها سه کلاس بگذاریم. حتّی دو کلاس داخل شهر داشتیم؛ یک کلاس هم در پردیسان برای اینها داشتیم که دیگر از آنجا به اینجا نخواهند بیایند؛ استاد را به آنجا فرستادیم. این بخشی از کارها بود. بخش دیگری از کارها که ما در نظر داشتیم این بود که طلّاب با بعضی مسایل جدید آشنا شوند و عملاً در جریان قرار بگیرند. لذا برای اینها بازدید از کشتارگاهها را گذاشتیم تا اینها مواردی که در مورد یک ذبیحه باید رعایت شود را بفهمند؛ چطور ذبح میشود؟ ذبحهای صنعتی چگونه است؟ غیرصنعتی چطور است؟ شرایط ذبح را عملاً ببینند. حتّی آنها را به غسّالخانه هم بردیم که نحوهی غسل میّت را یاد بگیرند؛ در بسیاری از شهرستانها یا روستاها ما افرادی که مسائل غسل میّت را بلد باشند، نداریم یا کم داریم. مرکز ناباروری جهاد جزو موارد بازدید ماست تا طلبهها با مسایل جدید ناباروری و تجهیزات این مراکز از نزدیک آشنا شوند و با مسئولین آنجا صحبتی داشته باشند؛ چون بسیاری از این مسایل اگر موضوعشان روشن نباشد، نمیتوان حکم آنها را به راحتی بیان کرد.
برای طلبههایی که میخواهند به این مرکز بیایند، شرایط خاصّی وجود دارد؟
ما طلاب پایهی هشت به بالا را پذیرش میکنیم. طلّابی داریم که درس خارج میروند و در این کلاسها شرکت میکنند؛ حتی بعضی عزیزانی که در حوزه تدریس دارند، این کلاسها را برای خود مفید میدانند و شرکت میکنند.
یک دوره چقدر طول میکشد؟
یک دورهی چهارترمه را برای اینها در نظر گرفتیم؛ آموزش هم بهگونهای است که تقریباً بعد از این چهار ترم، خود آنها بتوانند یک تسلّط نسبی پیدا کنند؛ نه تسلّط کامل. البته به کار خود آنها هم بستگی دارد که چه مقداروقت بگذارند و تلاش کنند. نکتهای که شاید برای خوانندگان شما جالب باشد این است که ما اینجا مطلقاً شهریه و کمکهزینهی تحصیلی به شاگردها نمیدهیم و مدرک رسمی حوزه هم نمیدهیم؛ هرچند گواهی میدهیم که این کلاسها را گذراندند و این گواهی، هم مورد تأیید اوقاف است، هم دفاتر ائمه جمعه و هم دفتر تبلیغات؛ امّا مدرک رسمی که مثلاً سطح ۲ یا سطح ۳ باشد را نداریم. در عین حال چون طلّاب به این کلاسها احساس نیاز میکنند خود آنها مرتّب شرکت میکنند و افت تحصیلی شاگردان این مرکز، نسبت به مراکز تخصصی – که هم شهریه میدهند و هم مدرک – به مراتب کمتر است.
یعنی بیشتر طلاب، با انگیزهی شخصی در این دورهها شرکت میکنند؟
بله؛ صرفاً با انگیزهی شخصی شرکت میکنند. البته بعد از این که این کلاسها تشکیل شد، مسئولین حوزه و شورای مدیریّت استقبال کردند؛ در آن سال آقای حسینی بوشهری بودند و بعد هم که آقای مقتدایی مسئول شدند؛ هرکدام که از مرکز بازدید کرده بودند و در جریان کار مرکز قرار گرفتند، آن را تأیید کردند و درخواست آنها توسعهی کار بود. حتّی پیشنهاد دادند که شما یک دورهی تخصّصی برای این کار تعریف کنید – مانند دورهی تخصصّی تفسیر – و ما میپذیریم؛ ولی ما تا الآن این کار را انجام ندادهایم.
در مورد محتوای این دورهها هم توضیح بفرمایید؟
بعضی ابواب بهنظر میرسد کاربرد بیرونیشان زیاد است؛ مثلاً باب ازدواج و طلاق. متأسّفانه بر اثر اینکه مردم اطّلاع کافی از مسایل ندارند، گاهی ازدواجهای حرام اتّفاق میافتد
بخشی از محتوای این چهار ترم نکات فقهی است؛ ریزهکاریهایی که در ابواب مختلف فقه – از تقلید و طهارت تا حدود و دیه – است؛ هر بابی نکاتی دارد که اطّلاع نسبت به آنها برای طلبه لازم است. این بحث را آقای فلاحزاده به عهده دارند که در ظرف دو یا سه ترم این نکات را شروع میکنند. بحث دیگر، بحث مبانی فقه است که آقای وحیدپور میگویند. نکات جالبی است که آن هم باز یکی دو ترم زمان میبرد. یک مقدار آموزش مسایلی در رابطه با کودکان، کلاسداری مدارس ابتدایی و برخورد با کودکان و نوجوانان که خود نیاز به تخصّص دارد و در این رابطه از اساتید مربوطه استفاده میکنیم. همچنین یک مقدار مسایل جدیدی که متأسفانه در حوزه کمتر درمورد آنها صحبت میشود؛ مثل مسایل مربوط به بانک، بیمه، بورس و امثال اینها. این مسایل هم نیاز به کارشناسان مربوطه دارند که بحمدﷲ با دعوت ما لطف میکنند تشریف میآورند.
بعضی ابواب بهنظر میرسد کاربرد بیرونیشان زیاد است؛ مثلاً باب ازدواج و طلاق. متأسّفانه بر اثر اینکه مردم اطّلاع کافی از مسایل ندارند، گاهی ازدواجهای حرام اتّفاق میافتد؛ گاهی طلاقهای باطل اتّفاق میافتد و بعد که متوجّه میشوند یک خانوادهای به هم میریزد؛ لذا این هم یکی از مباحثی است که باز در راستای کار ماست. همچنین بحث نماز مسافر از مشکلاتی است که معمولاً با نظرات مختلف مراجع درگیر است؛ وطن و غیروطن و… اینها هم بخشی است که ما یک ترم برایش درنظر گرفتهایم. یک بخشی هم مربوط به مسایل خانمهاست که در پاسخگویی طلّاب، بسیار مورد ابتلاست و متأسّفانه بر روی آن کم کار شده است.
برخی مدارس علمیّهی کشور درخواست دارند چنین دورههای کوتاهی را داشته باشند؛ در تابستان، ماه رمضان. آیا این مرکز آمادگی دارد چنین کاری را انجام دهد؟
ما در دو سال گذشته قراردادی با نیروی انتظامی بستیم که برای روحانیّون مراکز انتظامی یک دورهی یکهفتهای در قم گذاشته شود. به تدریج اینها آموزش اجمالی دربارهی این موارد را دیدند و بسیار هم مورد پسند آنها واقع شده بود. ما آمادگی این کار را داریم که برای روحانیّون مستقر در نهادهای مختلف این کار را انجام دهیم. یک برنامهی مختصری هم نوشته شده بود ناظر به درخواستی که بعضی ائمّهی جمعهی شهرستانها راجع به روحانیّون شهر داشتند؛ برنامهای نوشتیم و برای آنها فرستادیم تا برای کلاسهای آینده برنامهریزی شود. ما آمادگی داریم که کلاسهای خلاصهای را – به قول معروف مختصر و مفید – برای آنها به صورت فشرده بگذاریم؛ البته برگزاری دورهی کامل مقدور نیست. ما در تهران شعبهای را افتتاح کردیم که تقریباً یک دورهی آن در حال تمام شدن است و الحمدلله آنجا هم مورد استقبال واقع شد. ولی در شهرستانهای دیگر با اینکه تقاضا داشتیم عملاً برای ما امکان ایجاد شعبه نیست؛ امّا کلاسهای کوتاه را میتوانیم داشته باشیم.
فروشگاه این مجموعه محصولات خوبی در مورد احکام دارد؛ در مورد این کتابها و جزوهها هم توضیح بفرمایید.
ما از ابتدا آمدیم مرکزی را بهعنوان جمعآوری کلّیهی کتابهای راجع به احکام راهاندازی کردیم؛ یعنی فروشگاه تخصّصی کتب احکام راهاندازی کردیم و توانستیم کتابهای احکامی که دوستان و رفقا از جنبههای مختلف زحمت کشیدند و تألیف کردند را تهیّه کنیم و در دسترس عموم قرار دهیم. خود مرکز هم کارهایی را به تناسب انجام داده که بعضی از آنها به مرحلهی بازدهی هم رسیده است. مثلاً یکی از آقایان کتابی راجع به نماز جماعت نوشته بود که مرکز بررسی کردند و چاپ شد؛ کتابی راجع به احکام جوانان، مورد اطّلاع جوانان، نوجوانان، اینها نوشته شده بود که باز هم مرکز آن را بررسی و چاپ کرد؛ کتابی راجع به احکام محیط زیست نوشته شد که کار مرکز است؛ کتابها و جزوههای دیگری هم در حد مقدورات تهیه کردهایم؛ چون ما محدودیّت زیادی داریم و امکانات ما بسیار کم است.
معمولاً مردم از شهرستانها و جاهای مختلف دوست دارند بتوانند از جایی احکام خود را بهطور دقیق دریافت کنند؛ برای این کار مجموعه شما کاری انجام میدهد؟
امکان پاسخگویی ما فعلاً مقدور نیست. با وجود دفاتر مراجع و مرکز ملّی پاسخگویی به سؤالات، ما فعلاً احساس نیاز به یک مرکز جداگانه برای پاسخگویی پیدا نکردیم. البتّه اگر بخواهیم اقدام کنیم نیاز به بودجه دارد. هرچند برای مراکز پاسخگویی کلاسهایی برگزار کردیم.
مراکز برای اینکه مقداری کار خود را گسترش دهند دست به تربیّت مربّی میزنند؛ مرکز شما در این زمینه برنامهریزی خاصی دارد؟
اصل کار ما همین است که فارغالتّحصیلان ما مربّی آموزش احکام شوند و بتوانیم از آنها در مراکزی استفاده کنیم. بسیاری از اینها الآن در دفاتر ائمّهی جمعه؛ دفاتر مراجع و برخی دیگر از مراکز مشغول به کار پاسخگویی به سؤالات هستند. لذا ما نسبتاً از نتیجهی کار خود راضی هستیم. البتّه انتظار ما بیش از این حرفهاست.
نگاه مراجع معظم تقلید به کارهای مجموعه شما چگونه بوده است؟
در دیداری که با بعضی مراجع بزرگوار تقلید داشتیم، این کار بسیار مورد توجّه و تشویق ایشان قرار گرفت؛ ما را به ادامهی راه امیدوار کردند. گزارش کار خدمت مقام معظّم رهبری هم رسیده بود و ایشان هم بسیار عنایت فرمودند.