در هفتههای گذشته و با مشخص شدن تکلیف نهایی بررسی طرح برجام در مجلس شورای اسلامی، تعدادی از طلاب حوزههای علمیه اقدام به برگزاری تجمعات و تحصنهای مختلفی کردند که از زوایای مختلف قابل بررسی است.
یکی از افتخارات حوزههای علمیه در سی و اندی سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی، حضور جدی در عرصههای مختلف حمایتی و سیاسی است؛ تا جایی که باید نظام جمهوری اسلامی ایران را مولود حوزههای علمیه خواند. طبعاً حوزههای علمیه نیز نقش پدرانه خود را در قبال حکومت دینی حفظ کردهاند و از مشارکت در بخشهای مختلف مدیریتی گرفته تا تأمین فکری و نظری دولت اسلامی، حضوری جدی و تکلیفمدارانه داشتهاند.
با بررسی نوع تعامل دهها نفر از بزرگان علمی حوزه از مراجع عظام تقلید گرفته تا فضلای حوزوی، درمییابیم همیشه این نسبت براساس وظیفه «امربه معروف و نهی از منکر» بوده و استراتژی «حمایت ناصحانه» بر این تعامل کاملاً حکمفرما بوده است. بزرگان حوزههای علمیه در چند دهه اخیر ضمن حمایت از کلیت نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، هرجا احساس کردهاند سویه یا عملکرد دولتمردان دچار انحراف از مبانی دینی و اعتقادی شدهاست، از موضع دلسوزانه تذکرات جدی خود را ابراز داشتهاند. گاه این تذکرات آنچنان با توصیههای حکیمانه – همچون فرمایشات آیتﷲالعظمی جوادی آملی – آمیخته است که میتواند تبدیل به نقشه راه حاکمیت در جمهوری اسلامی ایران نیز بشود.
در این بین اما سطوحی از طلاب حوزههای علمیه نیز وجود دارند که بخاطر شرایط سنی دارای هیجانات و ویژگیهای منحصر به فردی هستند و نوع رفتارهای سیاسی آنان در قبال مسائل مختلف سیاسی اجتماعی اگرچه اشتراک ماهوی با بسیاری از بزرگان حوزه دارد اما از جهات مصداقی تفاوتهای جدی دارد.
متأسفانه مشاهده شده است رفتارهای تکلیفمدارانه بخشی از بدنه حوزه – که در نیت و اعتقاد خالص آنان ذرهای شک نیست – دچار هیجاناتی میشود که در شأن حوزههای علمیه بهعنوان تئورسین نظام جمهوری اسلامی ایران نیست.
موضوع مذاکرات هستهای ایران و بررسی برجام از موضوعاتی است که ماههای گذشته محور بسیاری از اظهارنظرهای سیاسی بوده است و طبعاً طلاب حوزههای علمیه نیز از جهات مختلف وظیفه و حق دارند در جریان مسایل قرار گرفته و نسبت به مسایل مختلف پیرامون آن اظهار نظر کنند.
درماجرای مذاکرات هستهای بخشی از جریانات سیاسی کشور و به تبع آن بخشی از حوزویان مخالف جدی مذاکرات بوده و دلایل مختلفی برای مخالفت خود دارند. طبیعی است این جریانها براساس وظیفه سیاسی و شرعی خود تاجایی که تکلیف دارند باید دیدگاههای خود را مطرح کرده و نسبت به انحرافاتی که احساس میکنند هشدار دهند.
اما نکته اصلی روش اظهارنظر و ورود به مسایل سیاسی است. از طلاب و فضلای حوزوی انتظار میرود همچون سیره و روش بزرگان حوزوی اولاً دیدگاههای خود را بهصورت کاملاً منطقی و هوشمندانه به متولیان امور سیاسی و دیپلماسی منقل کنند و ثانیاً نسبت به آنچه احساس خطر میکنند برای عموم مردم روشنگری داشته باشند. این دو وظیفه قطعاً در قالب گفتمانهای تخصصی برای مسئولان و تبلیغ چهرهبهچهره برای عموم مردم محقق میشود؛ رفتارهای کف خیابانی مانند تحصن باعث میشود گفتمان تخصصی و کاملاً تکلیفمدارانه از مسیر خود منحرف شده و تبدیل به یک زورآزمایی خیابانی شود.
آیتﷲ محمد یزدی ریاست جامعه مدرسین حوزه علمیه قم که در جهتگیریهای سیاسی همواره به تکلیف خود عمل کرده و هیچگاه مصلحت فردی و جناحی را بر وظیفه سیاسی ترجیح نداده است درباره رفتار سیاسی برخی از طلاب چنین میگوید:« یک طلبه و روحانی امروزی باید بداند در کشور و جهان چه میگذرد؛ اما اینکه وارد متن سیاست شود و بهخاطر موافقت یا مخالفت با مسألهای به دستهبندی، اجتماع و تحصن دست بزند، قطعاً این خلاف خواسته رهبری است و نباید الان را با زمان اول انقلاب مقایسه کرد. به همه دلسوزان انقلاب اطمینان میدهم اگر موضوعی به ضرر کشور و انقلاب باشد، رهبری انقلاب تسلیم نخواهند شد.عدهای با تکیه بر فرمایش حضرت امام(ره) که فرمودند: «ما یک وظیفهای داریم و شما یک وظیفهای»، مسایلی را مطرح میکنند که موجب اختلاف و دودستگی در کشور میشود….. اگر نظر خلافی هم داریم باید به مسئولان و نمایندگان مجلس منتقل کنیم که آن هم سازوکار خودش را دارد».
سکولاریسم حوزوی؛ چالشها و ابهامات پیشرو
ما غرب را ساده گرفتیم/ استاد ابوالحسنی منذرعدالت و صداقت را در مورد دشمن نیز رعایت میکرد
«حوزه سکولار» اتهام یا واقعیت؟
جایگزینی تبیینهای غیردینی با تبیینهای دینی، نشانهٔ سکولارشدن حوزه است/حوزه با هیچ تعریفی سکولار نیست؛ رادیکالیسم حوزه را تهدید میکند