«یومﷲ» ۲۲ بهمن عنوانی است که بسیاری از مردم کشورمان به آن اعتقاد دارند و البته بعضی نیز از سر مخالفت با حکومت جمهوری اسلامی با اصل آن مشکل دارند؛ اما در این میان عدهای نیز اگرچه با اسلامیتِ انقلاب مخالفتی ندارند، ولی شاید بهکار بردن چنین تعابیری را برای آن مبالغهآمیز دانسته و آن را نوعی بزرگنمایی برای پیروزی انقلاب اسلامی ایران بدانند. ریشهی چنین تفکری نوعی جمود و قشرینگری در تشخیص مصادیق و مصاف حق و باطل است؛ به این معنا که عدهای دین و ارزشهای آن و کفر و پلیدیهایش را تنها در صفحات تاریخ و در عصر نزول وحی و حضور ائمه(ع) جستوجو میکنند و از تطبیق به زمان کنونی ابا داشته یا عاجزند. ایندرحالی است که به قول یکی از پژوهشگران و اندیشمندان: «شناخت اختلافاتی که درگذشته (تاریخ) بوده است و تشخیص صف حقّ و باطل در آن، دشوار نیست؛ امّا شناخت اختلافات روز (عصری) و تشخیص جبههی حق و باطل در زمان حال، کاری است نهچندان آسان. بسا مردمی که اختلافات روزگاران گذشته (اختلافات تاریخی) را میشناسند، امّا هیچ شناختی از اختلافات روزگار خویش (اختلافات عصری) ندارند. امروزه که ما تاریخ صدر اسلام را مطالعه میکنیم، اختلافات فکری و سیاسی را میشناسیم و صفِ حقّ و باطل و جبهی عدل و ظلم را از هم تشخیص میدهیم؛ امّا مهم این است که آیا اختلافات عصری را نیز میشناسیم و تصوّری صحیح از آن داریم؟ نکته باریکتر ز مو اینجاست».[۱]
در زمانهی ما ارتباط مستقیم با متولیان برگزیده دین، یعنی ائمه اطهار(ع) وجود ندارد و دینداران باید با شعور دینی و منابع گرانقدر آن، یعنی قرآن و روایات، مصادیق و جبهه حق و باطل را تشخیص دهند؛ ولی اگر کسی در این وادی دچار جمود فکری و قشریگری شود، ممکن است حتی انقلاب اسلامی را بدعتی دینی ببیند که از سر وظیفه باید با آن مخالفت کند. امام خمینی(ره) در آخرین ماههای حیات مبارک خویش، در پیام منشور روحانیت درد دلی سوزناک از دشمنیهای این عده با انقلاب اسلامی بیان داشت؛ در بخشی از این پیام آمده است: «ولايتىهاى ديروز كه در سكوت و تحجر خود، آبروى اسلام و مسلمين را ريختهاند و در عمل، پشت پيامبر و اهل بيت عصمت و طهارت را شكستهاند و عنوان ولايت برايشان جز تكسب و تعيش نبوده است، امروز خود را بانى و وارث ولايت نموده و حسرت ولايت دوران شاه را مىخورند! راستى اتهام آمريكايى و روسى و التقاطى، اتهام حلال كردن حرامها و حرام كردن حلالها، اتهام كشتن زنان آبستن و حِليّت قمار و موسيقى از چه كسانى صادر مىشود؟ از آدمهاى لامذهب يا از مقدسنماهاى متحجر و بیشعور؟! فرياد تحريم نبرد با دشمنان خدا و به سخره گرفتن فرهنگ شهادت و شهيدان و اظهار طعنها و كنايهها نسبت به مشروعيت نظام كار كيست؟ كار عوام يا خواص؟ خواص از چه گروهى؟ از به ظاهر معممين يا غير آن؟ بگذريم كه حرف بسيار است. همه اينها نتيجه نفوذ بيگانگان در جايگاه و در فرهنگ حوزههاست و برخورد واقعى هم با اين خطرات بسيار مشكل و پيچيده است. از يك طرف وظيفه تبيين حقايق و واقعيات و اجراى حق و عدالت در حد توان و از طرف ديگر مراقبت از نيفتادن سوژهاى به دست دشمنان كار آسانى نيست.»[۲]
متأسفانه این افراد در انجام مناسک دینی، با تمسک به قاعده تعظیم شعائر الهی بسیاری از رفتارهای موهن و غیرقابلقبول را به دین نسبت داده و آن را ارزشهای دینی و مذهبی معرفی میکنند؛ ولی هنگام بیان تعابیری همچون «یومﷲ ۲۲ بهمن» یا «فریضه راهپیمایی ۲۲ بهمن»، آنها را تعابیری سیاسی و بدعتآمیز میخوانند؛ در حالیکه احترام نسبت به این روز و تعظیم آن، موجب احیا و ترویج بسیاری از ارزشهای اسلامی همچون امربهمعروف و نهیازمنکر میشود. اگر کسی دغدغه تعظیم شعائر الهی داشته باشد، این روز فرصت مغتنمی برای اوست که میتواند به بهترین صورت و به دور از وهن و زشتی، تعظیم شعائر الهی را بهپا دارد.