حجتالاسلام والمسلمین طباطبایینژاد (ارائهدهنده)
کتاب شهادتنامه امام حسین(ع) گزیدهای از مطالب موجود درباره حادثه کربلا از کتاب دانشنامه امام حسین(ع) به قلم آیتﷲ ریشهری است که پیشتر در ۱۴ جلد منتشر شده بود. البته پیش از این، کتاب دیگرى نیز با عنوان گزیده دانشنامه امام حسین(ع) نیز منتشر گردیده است؛ با این تفاوت که در کتاب یادشده، تمامى بخشهاى دانشنامه گزینش و تلخیص شده است؛ در حالى که کتاب حاضر، تنها به بخشهاى مربوط به قیام و شهادت امام و یاران باوفاى ایشان پرداخته و طبیعتاً با حذف موارد بسیار کمترى مباحث را خلاصهسازى کرده است.
یکی از دغدغههای دغدغهمندان همیشه تحریفاتی بوده که در مسأله قیام و شهادت امام حسین(ع) وجود داشته است. کاری که در دانشنامه – که شهادتنامه بخشی از آن است – انجام شده این بوده که با جستوجوی وسیع در منابع معتبر و قابل قبول و با بهرهگیری از امکانات عصر جدید و با کمک پژوهشگران، تتبعی عمیق در زندگی و قیام امام حسین(ع) صورت گرفته و در یک مجموعه ۱۴ جلدی گردآوری شده است؛ حدود ۶۶۰۰صفحه در ۱۴جلد؛ بیش از ۴۲۰۰ نقل را در دانشنامه گردآوری کردیم. از ویژگیهای این کتاب این است که کار کامل انجام شده است و از آنجا که ما اساساً متنمحور بودهایم، نص متون – خواه عربی یا تاریخی – توضیح اعلام و لغات مشکل و ترجمه فارسی همگی موجود هستند. البته وقتی میگوییم متنی معتبر، مقصود خود را بیان می کنیم و بههیچعنوان بهمعنای درستبودن همهی کتاب نیست؛ بلکه متنی است که اجمالاً تلقی به درست شده و مورد قبول محققان است؛ غیر از قرآن هیچ کتابی همهاش درست نیست. در کنار متنمحوربودن، نقد و بیان نیز داریم. بسیاری از حرفهای مشهور را رد کردیم. البته بالاصاله نمیخواستیم همه متنهای ضعیف را نقد کنیم. اساس را بر این گذاشتیم که متون قابل قبول از کتب معتبر بیاوریم. در خود دانشنامه کار بینظیری صورت گرفته است؛ مجموعهای که همه زندگی امام را در برگرفته است.
ما حداکثر تا منابع قرن نهم استفاده کردیم که همانها نیز درجهبندی دارد و هرچه به قرون نخست نزدیکتر است اعتبار بیشتری دارد و – بالعکس – قرون نزدیک به هشت و نهم وزن کمتری دارند. البته نگاه ما خیلی سختگیرانه نبوده است. دقتی که در مسائل فقهی است، در مباحث تاریخی نیست؛ به هرحال بخشی از مسائل تاریخی و سیره، مسلمات است و ضمناً اگر خلاف مسلمات و مشهورات نباشد، تلقی به قبول کردهایم.
دکتر نعمتﷲ صفری (ناقد)
ابتدا تشکر میکنم از مؤسسه دارالحدیث که علیرغم رویکرد سنتی، وارد نقادی شدهاند و تحریفستیزی و خرافهستیزی میکنند. اگر بخواهم ویژگیهای این کتاب را بیان کنم، باید بگویم برخی از منابع تحریفساز را ذکر کردهاند که بسیاری از آنها در منابر استفاده میشود (ده منبع مهم از آنها عبارتند از: روضة الشهدا؛ المنتخب طریحی؛ محرق القلوب؛ اکسیر العبادات فی اسرارالشهادات؛ ناسخ التواریخ؛ عنوان الکلام؛ تذکرة الشهدا و معالی السبتین). نکته دیگر اینکه سعی کردهاند از منابع معتبر استفاده کنند که البته در جای خودش بنده بحث دارم. نوعی جامعیت بر این نوشته حاکم است. همچنین امانت در نقل بسیار جای تقدیر دارد. نقشههای ابتکاری، ذکر متن عربی در پاورقی و اینکه بهجای نقد نویسنده نقد کتاب کردهاند و با حفظ احترام نویسنده نقد کتاب و نقل قول کردهاند. گزیدهنویسی خوب و مناسب و ارجاع به دانشنامه از دیگر ویژگیهاست؛ و قلم بسیار روانی دارد. از نکات جالب توجه دیگر، این است که بین جایگاه تخصصی یک نویسنده و جایگاه علمی وی تفاوت قائل شدهاند؛ مثلاً ممکن است شخص بسیار عالم و فقیه باشد، اما یک کتاب تحریفساز درباره امام حسین(ع) نوشته باشد؛ اینها نگفتهاند چون فقیه است همه حرفهایش درست است و کتاب را نقد کردهاند؛ مثل کتاب اکسیرالعبادات دربندی و محرقالقلوب نراقی.
موارد نقد:
- چرا عنوان کتاب را شهادتنامه گذاشتند؟ در حالیکه بیشتر مطلب راجع به قیام امام حسین(ع) است؛ بنده با لفظ شهادتنامه موافق نیستم.
- گفتهاند منابع معتبر؛ اما ویژگیهای منابع معتبر را نگفتهاند. منابع چند دستهاند: منابع قابل استناد، منابع غیرقابل استناد، منابع معاصر و… منابع معتبر غیر از منابع قابل استناد است و ممکن است رابطه آنها عموم و خصوص مطلق یا من وجه باشد. ممکن است مطلبی قابل استناد باشد؛ اما معتبر نباشد. مثلاً کتاب دلائلالامامة کتاب معتبری نیست؛ اگرچه متعلق به قرون چهارم و پنجم است؛ اما ممکن است به آن استناد کنند؛ چون مطالبی در آن هست که با شواهد و قرائن میشود فهمید درست است. این مطلب هم که منابع معتبر تا قرن هفتم یا نهم هستند، بهلحاظ بحثهای روشی صحیح نیست؛ یعنی چنینی ملاکی در بحث های روشمند نداریم؛ چهبسا کتابهایی در کمال بیاعتباری متعلق به قبل از قرن پنجم باشند؛ مثل اثباتالوصیة و هدایةالکبری و… و چهبسا منابع معتبری که مربوط به بعد از قرن دهم باشند؛ زمان هیچ نقشی در اعتبار ندارد.
- اگر بخواهیم منابع این کتاب را گونهشناسی کنیم که چه مقدار تاریخی است و چه مقدار تاریخی نیست، باید بگوییم بیشتر آن تاریخی است. اگر بخواهیم بگوییم روش این کتاب نقلی است یا تحلیلی، باید بگوییم روش آن نقلی است. در حدود ۱۰۶۰ صفحه کتاب، بیش از ۸۰۰ نقل قول طولانی از منابع دارد.
- ایشان ادعای متنمحوری دارند؛ درحالیکه فیشبرداری است و صرفاً دستهبندی خوبی کردهاند؛ این برای محقق خوب است؛ اما تحلیل آن اندک است. باید روشهای تحلیل تاریخی بهکار برده میشد تا از حالت فیش خارج شود.
- از بسیاری مطالب بهسرعت گذر شده است؛ مثل مسأله علم امام.
- گاه بهنظر میرسد بعضیجاها یک مبانی کلامی بهمعنای عام و عقیدتی بر ذهن نویسندگان مستولی است؛ مثلاً درباره جناب مسلم چنین است و حساسیت خاصی وجود دارد و هرچه را که ممکن است با شأن ایشان مخالف باشد رد کردهاند.
- در برخی جاهای کتاب دوگانگی و تناقضاتی دیده میشود؛ مثلاً مسأله آب که آیا در شب عاشورا بوده است یا خیر که بحث آن مفصل است. در صفحه ۴۶۰ مطلبی آوردهاند که آب آشامیدن در شب عاشورا نبوده است؛ اما بلافاصله در صفحه ۴۶۱ روایتی از امام میآورند که نشان میدهد آب شرب بوده است.
- بعضی مطالب را بدون تحلیل ذکر کردهاند؛ مثلاً اسم یاران را آوردهاند؛ اما گونهشناسی و قبیلهشناسی نکردهاند.
- برخی مطالب ماورایی در کتاب ذکر شده که اولاً دوگانگی دارند؛ ثانیاً اینها تکگزارههای تاریخیای هستند که بیشترشان در منابع غیرمعبتر وارد شدهاند. دلیلی که برای پذیرش اینها ذکر کردهاند این است که استحاله عقلی ندارند؛ درحالیکه هیچچیز محال عقلی نیست؛ و گفتهاند با ادله نقلی قابل اثبات است. مثال آن را هم روستای زرآباد در قزوین و قضیه مربوط به درخت. در حالیکه در همین مورد نیز یک پژوهش کامل انجام شده است. بههرحال آیا این دلیلی است بر عظمت امام حسین(ع)؟ ما موسوعه کلمات امام حسین(ع) را داریم که بسیار پربار و قابل استفاده است. همچنین معارف معصومین آن قدر هست که به این حوادث ماورایی نیاز نباشد.
- نهایتاً اینکه ذکر برخی مطالب عجیب است؛ مثلاً در حدود ۴۲ صفحه متن دو زیارتنامه آورده میشود و بعد از آن هر دو را نقد میکند که سند درست حسابی ندارد؛ خوب اگر قصد چنین بوده، چرا در یک کلام گفته نشده قبول نداریم و متن آن را آورده؟
پاسخ حجتالاسلام والمسلمین طباطبایینژاد به برخی نقدها
ما کتاب را با نگاه کاربردی نوشتیم؛ به همین جهت مثلاً در بحث آن دو زیارت، آنها را آوردیم و گزارش کردیم و در نهایت نظر دادیم. یا در بحث حوادث و اتفاقات ماورایی، ما صرفاً گزارش دادیم. بله؛ برخی غیروجیه بوده و ما آنها را نیاوردیم؛ ما هم استبعاد آنها را قبول داریم؛ اما نمیشود هم گفت هیچکدام از اینها اتفاق نیفتاده است؛ یا نمیشود گفت همهی اینها باطل است. بههرحال ما بهدنبال سختگیری نبودهایم. در بحث آب نیز ما نه رد کردیم و نه تأیید؛ ما صرفاً نقل قول کردیم؛ چون در جاهای بسیار زیادی آمده است. اما دربارهی این که گفته شد فیشبردای است؛ اسمش هر چه هست این روش کار ما بوده است. در عمده کتابهای دارالحدیث روش اینگونه است. تا جایی که بتوانیم با عین متون و روایات حرفمان را می زنیم و هر جا نیاز به رفع تعارض و بیان داشت میگوییم.
معرفی اجمالی کتاب
شهادتنامه امام حسین(ع)؛ تعداد مجلدات: ۲؛ مؤلف: حجج اسلام طباطبایینژاد و سیدطبایی؛ زیر نظر آیتﷲ ریشهری؛ ناشر: دار الحدیث.
شهادتنامه امام حسین(ع)، کتابى است به زبان فارسی که زیر نظر آیتﷲ ریشهری و با همکاری سیدمحمود طباطبایینژاد و سیدروحﷲ سیدطبایی گردآوری شده است. این کتاب، تقریباً گزیدهای از مباحث موجود درباره حادثه کربلا از دانشنامه ۱۴ جلدی امام حسین(ع) است که قبلاً منتشر شده است.
كتاب حاضر، دربردارنده تمامى بخشهاى مرتبط با حماسه كربلا از دانشنامه ياد شده است كه جهت آگاهى عموم علاقهمندان و اهل مطالعه و تحقيق، بهويژه خطبا و حماسهسرايان كربلا، گزينش و بازتدوين شده است.
مؤلفان تلاش کردهاند در تدوین این اثر از منابع حديثى و تاريخى معتبر و قابل استناد بهره برند که تا قرن هفتم هجرى و پس از آن تا قرن نهم تألیف و جمعآوری شده است. از این رو مقتلنگارىهاى قرن دهم هجرى به بعد، در «كتابشناسى تاريخ عاشورا و عزادارى» آورده شدهاند.
عناوین و فهرست بخشهای کتاب:
- بخش يكم: مهمترين مباحث مربوط به حماسه عاشورا؛
- بخش دوم: زندگى خانوادگى سيّدالشهدا(ع)؛
- بخش سوم: پيشگويى درباره شهادت امام حسين(ع)؛
- بخش چهارم: خروج امام حسين(ع) از مدينه تا ورود به كربلا؛
- بخش پنجم: از رسيدن امام حسين(ع) به كربلا تا شهادت ايشان؛
- بخش ششم: وقايع پس از شهادت امام حسين(ع)؛
- بخش هفتم: بازتاب شهادت امامحسين(ع) و فرجام كسانى كه در كشتن وی و يارانش نقش داشتند؛
- بخش هشتم: عزادارى و گريه براى امام حسين(ع)؛ اين بخش، با دو زيارت منسوب به ناحيه مقدسه پايان مىيابد.
نقشههاى مربوط به قيام عاشورا نيز در پايان كتاب قرار گرفتهاند.