نزاعهای مذهبی یکی از ویرانکنندهترین حوادث در طول تاریخ بوده است. کشتار میکنند و خون یکدیگر میریزند، به این امید که پاداش اخروی را به دست میآورند و عملی دینی انجام میدهند. یکی از نابودکنندهترین این جنگها در خاورمیانه در حال وقوع است. مذاهب مختلف اعتقادی به جان هم افتادهاند و هر یک استدلالهای دینی در مقابل دیگران ارائه میکنند.
این در حالی است که مذاهب اعتقادی در جهان اسلام، دارای مبدأ واحدند. هر یک از مذاهب فقهی، دورانی را برای نشئتگیری و پرورش خود پشت سر نهاده است. پس از شکلگیری مذاهب، شاهد پدیدهٔ تقلید در میان مقلدان آن مکتب بودهایم. تقلید اما رفته رفته به تعصبهایی انجامیده است و جدال میان مکاتب را برجسته کرده است. تعصب ورزیدن بر آراء مذهبی بعضاً سبب شده است تا مذاهب حالت قداست به خود بگیرد و به صورتی درآید که پیروان مذاهب برای دفاع از مذهب خود، حالت تکبر و فخرفروشی بگیرند و در دفاع از مذاهب خود جملات تمسخرآمیز و دشمنانه علیه دیگران به کار برند.
این حالت تکبرورزی سبب شده است تا پارهای از حکام سیاسی نیز به پشتوانهٔ آن، به اعمال قدرت بپردازند. محمد عبده گفته بود: «دلیل قوی ماندن سلطان، اختلاف و جدال و تعصب روحانیون جاهطلب نسبت به مذاهب خود و تأیید حکام از این روحانیون به منظور استفاده از آنان، در مهار کردن مردم بدون استفاده از استقلال عقلی نزد تودههاست».
تاریخ فقهی شاهد انواع مختلفی از تعصب ناپسند میان مذاهب بوده است:
مناظرههای غیر علمی
مناظرهها در دوران امامان مذاهب، به صورت بحث علمی با مقدمههای منطقی صورت میگرفت. مناظرهها به صورت موضوع برای شناخت حق از باطل در جوّی از همکاری علمی صحیح بود لذا این مناظرهها فایده زیادی برای فقه داشت و باعث متبلور شدن دیدگاهها و توسعه اندیشه و شکوفایی و دقت تألیفهای فقهی میگردید. اما مناظره در دوره شاگردان و طلاب امامان، بهویژه در دوره ضعف و تقلید، برخلاف مناظره در دوران امامان، به منظور شناخت حق از باطل و خالصانه نبود.
تعصب باعث شد مناظرههای فقها به صورت جنگ لفظی بدون رعایت امانت علمی آنها به منظور تظاهر به علم و فضیلت و غلبه بر حریف درآید، لذا مناظرهها هدف واقعی خود یعنی رشد و توسعه اندیشه را از دست داد و به صورت عامل ضعف حیات علمی و گسترش اختلاف میان مذاهب و گسسته شدن وحدت اسلامی درآمد.
در دوران معاصر هم این نحوه از مناظرهها کمتر حالت دفاع از مکتب و مذهب را داشته است. با گسترش شبکههای ارتباطی و ماهوارهای، شبکههای به ظاهر مذهبی و دینی نیز گسترش یافته است. در این شبکهها شاهدیم که مناظرههایی میان مذاهب مختلف برگزار میشود. اما متأسفانه ثمرهٔ این مناظرات، کمتر سودی را به حال دین و دینداری داشته و بیشتر به اختلافات دامن زده است. تأکید مناظرهکنندگان بر روی کتب یا روایاتی است که در مذهب رقیب وجود دارد و مورد خدشه است. در مناظرههایی که میان اهل سنت و شیعیان برگزار میشود، به روایاتی استناد میشود که در کتابهای شیعیان و یا اهل سنت وجود دارد، اما سویههای عقلانی ندارد. اگر کسی به عنوان شاهدی بیرونی، این گونه مناظرات را ببیند، به تقبیح و تمسخر کردن هر دو مذهب میپردازد.
دفاع از مذهب خود و تلاش برای نابودی مذهب رقیب
در مواجهه با مذهب رقیب شاهدیم که تمامی تلاش معتقدان بر آن است که مذهب خود را به عنوان گرایش حقه اعلام کنند و در مقابل، مذهب رقیب را به کلی باطل بنامند. در این باره گفته میشود که از بعضی شافعیها سؤال شد حکم غذایی که قطرهای شراب بر آن چکیده باشد چیست. گفتند میبایست برای سگ یا حنفی گذاشته شود. در مقابل این کلام فاسد از حنفی سؤال شد آیا جایز است با زن شافعی ازدواج کرد؟ در جواب پاسخ داد جایز است؛ نه به خاطر ایمان آن زن، بلکه میبایست با آن همچون زنهای کتابی (یهودی یا مسیحی) ازدواج کرد.
بعضی مالکیها گفتند هر کس سوگند یاد کند که تمامی احادیث آمده در کتاب موطاء ابن مالک صحیح است به ایمانش لطمهای وارد نمیشود، ولی هرکس سوگند یاد کند که تمامی احادیث بخاری صحیح است ایمانش بر باد رفته است.
چنین دیدگاهها و سخنانی که از سوی مذاهب علیه دیگر مذاهب صورت میگیرد از طرف امامان فقه هرگز صادر نشده، بلکه تعصب، آتش اختلاف و کینهتوزی را میان مسلمانان شعلهور ساخته است.
مبارزه با روش پیشگامان در اجتهاد
به نظر میرسد امامان مذاهب و فقهای نخستین، کمتر تعصبی بر روی رأی خود داشتهاند و از تبعیت بیچون و چرا بازمیداشتهاند. آنان بر این باور بودند که اگر بدون ملاکهای عقلانی، سخنی پذیرفته شود، در گرداب تعصب خواهد افتاد. شیخ مفید گفته بود آنچه کورکورانه و بر اساس تقلید به دست آید، لاجرم به زودی نیز از دست خواهد رفت.
شیخ عزالدین عبدالسلام در مورد تعصب اهل تقلید گفته بود: «از عجایب بزرگ این است که برخی از فقهای مقلد به رغم اینکه به ضعف منبع امام خود واقفاند و دفاعی برای آن نمییابند ولی با وجود آن از وی تقلید میکنند و کتاب و سنت را کنار میگذارند و برای دفاع از مقلد خود، دست به نیرنگ میزنند و ظواهر کتاب و سنت را به غلط تفسیر میکنند».
تعصب مذهبی نهتنها باعث رکود اندیشه و عدم پناه بردن به عقل و بازگشت به متون و مقایسه دیدگاههای مختلف میگردد، بلکه باعث دشمنی با کسانی میشود که نظرهای جدیدی مطرح میکنند. به تعبیر شوکانی، اگر یکی از علمای اجتهاد سخنی بر خلاف اعتقاد مقلدان مطرح کند، همچون دوره جاهلیت علیه او قیام میکنند و طرفداران دنیا و سلطان از آنان حمایت میکنند و در صورت امکان به وی و مالَش ضرر و زیان وارد میکنند و از سوی هممسلکان خود به خاطرِ به اصطلاح دفاع از دین مورد تقدیر قرار میگیرد. این رویّه یکی از عواملی است که به تعصبات دامن میزند و نقاب بیخردی بر روی مذهب میپوشاند.
جنگ خونین یکی از نتایج تعصب مذهبی
در نتیجهٔ تعصبات مذهبی، رگهای غیرت به جوش میآید و کوچکترین تعرضی به ساحت هر مذهب، موجب جنگها و نزاعهای خونین میگردد. جنگهای خونین میان پیروان مذاهب حتی در مساجد بدون رعایت حرمت آن رخ میدهد. روایت شده است که در سال ۳۲۶ هجری جنگی میان پیروان مذهبهای شافعی و حنفی و مالکی در مسجد عتیق مصر به وقوع پیوست و این جنگ به وسیله والی اخشید پس از ارسال یک لشکر از سربازان خود برای بیرون راندن فقها از مسجد مزبور پایان یافت. والی اخشید پس از آن دستور داد تا مسجد بسته شود و تنها هنگام نماز باز شود. کار به جایی رسید که فقها را به عنوان سردستههای جنگ معرفی میکردند.
در معجم البلدان در مورد شهر اصفهان آمده است، «ویرانی در نتیجه فتنهانگیزی و تعصب و جنگ میان شافعیها و حنفیها همه جا دیده میشد، هر گاه طایفهای دیده شد به غارت و آتش زدن طرف دیگر پرداخت».
ابن کثیر در مورد فتنهانگیزی میان مذاهب در بغداد میگوید: در سال ۴۲۲ شیعیان بازارها را بستند و در حالی که گریه میکردند اهل سنت همچنان بر آنها حمله میکردند و تعداد زیادی از آنان را به قتل رساندند. نتایج چنین درگیریهای تأسفباری این است که در مساجد بزرگ مانند جامع اموی دمشق و جامع الأزهر در قاهره، برای هر گروه محراب و امام ویژهای وجود دارد.
تعصب مذهبی ریشه در کینههای تاریخی دارد. این کینهها هیچگونه برکتی برای دینداری به ارمغان نمیآورد. امت اسلامی امروز بیش از هر زمان نیازمند رأفت و مهربانی میان خود است. شبکههای ماهوارهای اگر بر دینداری حرمت میگذارند و اگر بر مذهب خود یقین میورزند، نباید از جانب انکار و تقبیح دیگر مذاهب به این مهم دست یابند. احترام بر هر مکتب و عقیده به معنای احترام بر عقیده و مذهب خود است.
موقعیتشناسی تاریخی حضرت فاطمه زهرا (س)
امام صادق(ع) و مکتب تشیع
روایت نماینده آیت الله سبحانی از مواجهه با نواندیشان/ واکنش مقام معظم رهبری به ترجمه «فلسفه دین جان هاسپرس» در حوزه
ماجرای اظهارات وزیر اطلاعات درباره گرایش به مسیحیت