سرعت تغییر نظامهای آموزشی در دنیا هر روز بیشتر میشود. بحث شکل ارتباط دانشجو با استاد، روش ارتباط بیشتر با مفاهیم و کاربردی نمودن هرچه بیشتر آموزشها در نقاط مختلف دنیا داغ است. حتی بحث تدوین کتب درسی نیز با چالشهای مختلفی روبهروست؛ خصوصاً که روند رو به رشد استفاده از تکنولوژی در زندگی بشر نیز نقش مهمی در این تغییرات ایفا میکند.
این مباحث منحصر به کشورهای اروپایی نبوده است و از اواخر قرن نوزدهم و آغاز قرن بیستم، در شرق نیز تغییرات نظام آموزشی آغاز شد و کمی بعد نیز به بحث به تغییرات در نظام سنتی حوزوی کشیده شد. این تغییرات در دو شکل مهم ظهور و بروز یافت. در شکل اول حوزه نجف قرار داشته است که علیرغم آنکه بارقههایی از افکار اصلاحطلبانه در این حوزه به وجود آمد اما درخت تنومندی نشد و حوزه نجف به شکل سنتی خود باقی مانده است و تغییرات عمده را استادان بزرگ با روشهای درسی خود در آن رقم میزدهاند. در شکل دوم حوزه قم است که تغییرات در آن کمی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد و با پیروزی انقلاب و هژمونی سیاسی روحانیت توسط جناح تحوّلخواه حوزه، تحول نظام آموزشی در آن به صورت جدی پیگیری شد.
حوزه سنتی نجف و زمزمههای تغییر
از اواسط نیمه اول قرن بیستم میلادی یعنی کمی پس از سال ۱۳۰۰ هـ. ش/ ۱۹۲۱ م، با تثبیت دولت عراق و تغییرات در نظام آموزشی زمزمههای لزوم تغییر در نظام حوزه شنیده میشد. در حوزه نجف که آن زمان حوزه اول شیعه محسوب میشد گروهی از روحانیون روشنفکر همچون شیخ محمدرضا مظفر و برادرش شیخ محمد حسین مظفر و فضلایی همچون شیخ محمد جواد حجامی، سید علی بحرالعلوم، شیخ عبدﷲ سبتی، شیخ محمد کاظم شیخ راضی، شیخ علی ثامر و سید سعید حکیم و… لزوم پرداختن به این مسئله را گوشزد میکردند.
فضای سنّتی اما در شهر نجف آنقدر سنگین بود که امکان طرح این مباحث به صورت علنی ممکن نبود و از همین رو ابتدا در جلسات خصوصی این مباحث مطرح میشد و گهگاه هم در شبنامههایی وضعیت علمی حوزه نجف نقد میشد. در آن زمان مهمترین این نقدها به شرح زیر بودند:
الف) کتب درسی متناسب با سیستم آموزشی قدیمی بود. بهعلاوه خود متن نیز نیاز به تصحیح و تحشیه داشت.
ب) عدم تمایز بین طبقات طلاب، درجات و مراتب آنها
ج) عدم آمادگی طلاب برای انجام وظایف دینی در جامعه به صورت نظاممند
در مورد مسئله آخر، نباید فراموش کرد که تقویت نظام آموزشی جدید و دانشگاهی باعث شده بود گروهی از جوانان تحصیلکرده و به اصطلاح روشنفکر با افکار جدید، به نقد افکار سنتی و دینی بپردازند و از همین رو لازم بود گروهی از طلاب برای نقد این حرکت آمادگی کسب نمایند. اولین سیستم نظام جدید حوزوی با عنوان «المنتدی النشر» در سال ۱۳۱۴ هـ. ش/ ۱۹۳۵ م با مجوز دولت عراق شروع به کار کرد. البته در سال اول برخی از استادان این مجموعه به واسطه تهدیدهایی که از جانب مخالفان صورت گرفت از تدریس در منتدی النشر سر باز زدند. اما بیش از همه تلاش شیخ محمدرضا مظفر باعث ادامه حیات این حرکت جدید شد. شیخ محمدرضا برای طلاب امروز حوزهها نامی آشناست. وی را بیشتر به واسطه دو کتاب «المنطق» و «اصول فقه» او میشناسند. این دو کتاب در واقع مباحث دستهبندیشده و منظمی بود که مظفر در المنتدی النشر برای طلاب ارائه میداد. به نظر میرسد در پیشرفت نسبی پروژه مظفر، حمایت سید ابوالحسن اصفهانی مرجع تقلید زمان، نیز بسیار مؤثر بود. اما در هر حال این پروژه در درازمدت موفقیت چندانی کسب نکرد. سید هانی فحص از شاگردان مظفر در المنتدی النشر میگوید:
«من معتقدم پروژه مظفر موفق نشد، زیرا در حجم آرمانهای بلند مظفر تعریف نشد. زیرا چالشها بسیار بزرگ تر از پروژه او بود.»
چند دهه بعد یعنی در سال ۱۳۳۵ هـ. ش/۱۹۵۶ م نیز سید محمد کلانتر که طلبههای مبتدی قم، وی را بیشتر به واسطه شرح لمعهاش میشناسند، «جامعة النجف الدینیّة» را راهاندازی کرد.
غیر از مظفر و کلانتر، شاگرد آخوند خراسانی و یکی از شاخصترین علمای نوگرای نجف یعنی سید هبةالدین شهرستانی نیز بر لزوم تغییرات مدیریت حوزه و بالطبع نظام آموزشی تأکید کرده بود. وی طرحی با عنوان «منهاج الاصلاح الروحانی» را تدوین نمود که این طرح توسط شاگرد سید هبةالدین، حاج سراج انصاری در شماره ۳۰ نشریه آیین اسلام در ایران منتشر شد. سید هبه در این طرح نسبتاً مفصل خود درباره آموزش طلاب نیز مسائل مهمی را مطرح نموده بود و آورده بود:
«تهیه انتظاماتی که خیلی با دقت و توسعه باشد برای مدارسی که از آنها علمای دین و فقهای مجتهدین و قضات با علم و عدالتی و ناطقین خوشبیان با معرفتی بیرون آیند. با در نظر داشتن هیئتی که متولی نفقات اینها باشد و یک هیئت دیگر حساس که بازرس اصلاح کارهای آنها شود و یک هیئت هم باید از دانشمندان با تقوایی بوده باشد که متصدّی امتحانات ایشان باشد تا درجات گواهینامهها را از روی لیاقت و اهلیت به آنها بدهند.»
علیرغم تمام این تلاشها اما حوزه نجف شکل سنتی خود را از دست نداده است و تغییرات عمده در سیستم آموزشی نجف بیش از همه مدیون قدرت فقهی و اصولی نخبگان نجفی بوده است. برای نمونه نظریات آیتﷲالعظمی خوئی هنوز هم بر فضای اصلی دروس خارج سیطره دارد. این شکل سنتی حوزه نجف در حیات دهساله اخیر این حوزه نیز توسط بزرگان آن حفظ و بر ادامه این شکل تأکید میشود.
اصلاحات در حوزه قم
داستان اصلاح حوزه در قم پس از مرجعیت آیتﷲالعظمی بروجردی جدی شد زیرا تا پیش از آن حوزه قم با محوریت حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی پایه ریزی شده بود اما هنوز این حوزه مرکزیت و رشد چندانی نیافته بود. با آمدن آیتﷲ بروجردی به قم، این حوزه با مرجعیت متمرکز راه خود را با قدرت بیشتری طی کرد. مشی آیتﷲ اما با دیگر فضلای حوزه قم که اتفاقاً نقش پررنگی در دعوت از آیتﷲ بروجردی به قم داشتند یعنی امام خمینی و شیخ مرتضی حائری فرزند حاج شیخ عبدالکریم حائری و آیتﷲ مرتضی مطهری متفاوت بود. از همین رو زمانی که بحث تغییرات و اصلاح نظام آموزشی توسط این فضلا مطرح شد آیتﷲ بروجردی ابتدا با آن موافقت و سپس به شدت در مقابل آن مخالفت نمود که این مسئله به رنجش این فضلا نیز انجامید اما باعث عقبنشینی آیتﷲ بروجردی نشد. واقعیت این بود که آیتﷲ بروجردی خوف آن را داشت که مدیریت حوزه از دست او خارج شود و از همین رو بود که چنین رویکردی اتخاذ نمود.
آیتﷲ شریعتمداری اما پس از آیتﷲالعظمی بروجردی «دارالتبلیغ» را افتتاح کرد. فلسفه اصلی دارالتبلیغ آماده کردن نظاممند طلاب برای تبلیغات اسلامی بود و در این مؤسسه دروسی که بیشتر برای تبلیغ به کار میآمد به صورت کلاسیک آموزش داده میشد. این حرکت به نظر طیف انقلابی، اولویت اصلی نبود و این گروه اولویت را نه در تغییر نظام آموزشی بلکه در تغییرات بنیادین در سیستم سیاسی میدیدند. بالا گرفتن جریانات سیاسی پیش از انقلاب باعث شد تا با نزدیک شدن به انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ هـ. ش/۱۹۷۹ م تمام این مسائل به حاشیه رانده شود.
حرکتی که امام خمینی آغاز کرده بود آنقدر وسیع و زیربنایی بود که تمام مخالفان حوزویاش را به حاشیه براند و پس از انقلاب، به واسطه برخی مسائل سیاسی منتسب به آیتﷲ شریعتمداری، با خلع ایشان از مرجعیت توسط جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، دارالتبلیغ نیز مصادره و به دفتر تبلیغات اسلامی که گروهی از روحانیون روشنفکر در آن گردهم آمده بودند ملحق شد. مدیریت حوزه البته نه به دست طیف دفتر تبلیغات بلکه به دست جامعه مدرسین افتاد و مرکز مدیریت حوزه علمیه قم به صورت نظاممند، سیستم آموزشی و امتحانات را برنامهریزی نمود و رفتهرفته در کنار نظام سنتی بحث آموزشهای تخصصی محوریت یافته و اجرایی شد. البته اصلاحات به همین مقدار محدود نشد. ورود به حوزه تحت یک برنامه خاص کنترل شد و طلاب متقاضی باید از دو مرحله آزمون کتبی و مصاحبه شفاهی عبور کنند. در طول مسیر تحصیل نیز بر خلاف سیستم کاملاً آزاد سنتی، که طلبه در انتخاب درس، کلاس و حتی کتاب آزاد است تمام اینها تحت برنامهریزی خاص و دقیق درآمد. کتب درسی نیز به تدریج تغییراتی کرد و مدرک حوزوی همپایه مدرک دانشگاهی شد.
وضعیت جدید حوزه قم پس از انقلاب اسلامی در این تغییرات سهم مهمی ایفا میکرده است. با پیروزی انقلاب حوزه از عنصری فرعی در تصمیمگیری به نهاد اصلی قانونگذاری و پشتوانه فکری انقلاب برای دستیابی به «تمدن اسلامی» تبدیل شد. طبیعی بود که در وضعیت جدید، حوزه لازم بود با نظمی نوین به راه خود ادامه دهد. این مسئله در سخنان رهبری در قم در سال ۱۳۷۹ نیز به خوبی نمود داشت:
«در حوزهٔ علمیه باید این ظرفیت و این توان بهوجود بیاید که بحرانهای فکری را پیشبینی کند. بحرانهای فکری، مثل بحرانهای سیاسی نیستند؛ بی سر و صدا و آرام وارد میشوند؛ به تدریج اثر میگذارند؛ ناگهان خودشان را ظاهر میکنند؛ در حالی که علاجشان آسان نیست.»
از همین رو ایشان ضمن تأکید بر لزوم توجه به آموزشهای سیاسی در حوزه، بر لزوم تحولی معطوف به تربیت نیروهای متخصص برای خدمت به نظام جمهوری اسلامی در نظام آموزشی حوزه نیز تأکید کرده و گفت:
«نظام درسی در حوزه باید کوتاه و کارآمد و بهروز شود. من قبلاً هم راجع به مسئلهٔ برنامههای درسی حوزه عرض کردهام که بنده به هیچ وجه طرفدار رقیق کردن، بیعمق کردن و بیسواد بارآوردن طلبه نیستم؛ اشتباه نشود. من میگویم این دورهای را که ما طی میکنیم، میتواند با استفاده از شیوههای جدید، فشردهتر شود.»
اینکه نظام حوزه تا چه اندازه توانسته است به منویات رهبری عمل نماید از بحث اصلی این نوشتار خارج است، اما آنچه لازم به ذکر این است که در چند دهه آینده با تقویت حوزه سنتی نجف، حوزه قم رقیبی جدی را در پیش روی خود خواهد داشت. بنابراین لازم است این تحولات با دقت بیشتری پیگیری شود تا همانطور که دغدغه مراجعی همچون آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی است، شاهد افت علمی طلاب حوزه در ایران نباشیم.
ورود محتاطانه آیتالله سیستانی به فضای سیاسی عراق یک تاکتیک است/ تعریف جایگاه حقوقی برای مرجعیت اعلی شرایط بهتری برای آینده عراق رقم میزند
آیت الله سجادی: حاج آقا مصطفی مجموعهای از زیباییها بود
زوال معنویت در طرح توسعه حرم حضرت معصومه(س)
من شما ملت رنجدیده را فراموش نمیکنم