یکی از وظایف بسیار مهم حکومت اسلامی، ایجاد بسترهای مناسب جهت بسط و توسعه اموری است که در اجتماع دارای آثار مختلف است. ایجاد بستر و زمینههای مناسب جهت ارتقاء چنین اموری مبتنی بر شناخت مسائل مختلف اجتماعی است. در این گفتار سعی براین است که به برخی از مسائل اجتماعی برگرفته از کلمات مولی امیرالمؤمنین(ع) اشاره شود تا با تأسی از منطق و سیره عملی آن حضرت، جامعهای که در آن زندگی میکنیم با معیارهای حکومت علوی(ع) تطبیق داشته باشد. این مباحث در چند محور ذیل قابل پیگیری است:
۱) مسئولیتهای افراد در اجتماع
الف: آداب اجتماعی
بدون تردید هر ملت و جامعهای در طول حیات اجتماعی خود دارای سنن و آداب و رسوم مختلف اجتماعی است، بعضی از آنها ریشه در اعماق تاریخ انسانیت دارند و در واقع هویت زندگی جمعی انسانها را همین آداب و سنن تشکیل میدهند، با آمدن ادیان مختلف از سوی خداوند متعال و آوردن ارزشهای الهی و وحیانی، به برخی از آداب و سنن اجتماعی مهر تأیید زده شد و در مورد برخی از آنها نهی وارد گردید و در نهایت با آمدن اسلام بعنوان آخرین دین الهی برخی از آداب و سنن اجتماعی مورد امضاء و تأیید اسلام قرار گرفت و برخی از آداب و سنن اجتماعی نظیر آداب و سنن جاهلی آنروز مورد نهی قرار گرفت، در این راستا امام امیرالمؤمنین(ع ) هنگامی که مالک اشتر را به عنوان فرماندار مصر انتخاب کرد، در عهدنامه معروف خویش به مالک اشتر در مورد احترام به آداب صحیح گذشته میفرماید: «وَ لاَ تَنْقُضْ سُنَّةً صَالِحَةً عَمِلَ بِهَا صُدُورُ هذِهِ الاْمَّةِ، وَ اجْتَمَعتْ بِهَا الاْلْفَةُ، وَ صَلَحَتْ عَلَیْهَا الرَّعِیَّةُ…»[۱]
«آداب و سنن صالح و خوبی که بزرگان این امت به آن عمل کردند و ملت اسلام با آن پیوند خورده و مردم با آن اصلاح شدند، آنها را بر هم مزن و از بین نبر».
همچنین آن حضرت در دستورالعمل اخلاقی خویش به فرزندش امام حسن مجتبی(ع) براین مطلب اشاره مینماید، میفرماید: «فرزندم بیشترین چیزی که دوست دارم از وصیّت عمل کنی چند چیز است: ترس از خدا و انجام واجبات.»
«وَ الاْخْذُ بِمَا مَضَی عَلَیْهِ الاْوَّلُونَ مِنْ آبَائِکَ، وَ الصَّالِحُونَ مِنْ أَهْلِ بَیْتِکَ»[۲]
«پیمودن راهی که پدرانت و صالحان خاندانت آن راه را طی کردهاند یعنی به آداب و سنن آنها که آداب خوب و نیکی است احترام بگذار و در همان مسیر حرکت کن.»
از طرف دیگر باید جلو کسانی که در فکر ایجاد و تقویت سنتهای غلط جاهلی باشند گرفته شود و اساسا یکی از وظایف نظام اسلامی براساس رهنمود امیرالمؤمنین(ع) به مالکاشتر، حفظ و حراست از سنتها و آداب صحیح اجتماعی و در مقابل جلوگیری از ترویج و ایجاد سنن و آداب غلط و جاهلی است.
در همین رابطه امام علی(ع) به مالک اشتر میفرماید: «الرَّعِیَّةُ،لاَ تُحْدِثَنَّ سُنَّةً تَضُرُّ بِشَیءٍ مِنْ مَاضِیتِلْکَ السُّنَنِ…»[۳] «آداب و سننی که به سنتهای خوب گذشته زیان وارد کند پدید نیاور.»
ب: اخلاق اجتماعی
با تفحص و بررسی کلمات مولی امیرالمؤمنین(ع) در مییابیم که آن حضرت برای اخلاق نیکوی اجتماعی و نفی خلقیّات زشت اجتماعی اهمیّت ویژهای قائل است و در این ارتباط توصیههایی بسیاری به کارگزاران حکومتی خود فرمودهاند.
آن حضرت به یکی از فرمانداران خود، در مورد شیوه برخورد با مردم و اخلاق اجتماعی میفرماید:
«وَ اخْلِطِ الشِّدَّةَ بِضِغْثٍ مِنَ اللِّینِ، وَ ارْفُقْ مَا کَانَ الرِّفْقُ أَرْفَقَ، وَ اعْتَزِمْ بِالشِّدَّةِ حِینَ لاَ تُغْنِی عَنْکَ إِلاَّ الشِّدَّةُ، وَ اخْفِضْ لِلرَّعِیَّةِ جَنَاحَکَ، وَ ابْسِطْ لَهُمْ وَجْهَکَ وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَ آسِبَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَةِ، وَ الاْشَارَةِ وَ التَّحِیَّةِ، حَتَّی لاَ یَطْمَعَ الْعُظَمَاءُ فِی حَیْفِکَ وَ لاَ یَیْأَسَ الضُّعَفَاءُ مِنْ عَدْلِکَ»[۴]
«شدت و درشت خویی را با مقداری نرمی درهم آمیز، در آنجا که مدارا کردن بهتر است مدارا کن و در جایی که جز با شدّت و درشتی کار به پیش نمیرود، درشتی کن، پر و بالت را در برابر مردم بگستران و با مردم با چهره باز و گشاده روی برخورد کن و نسبت به آنها متواضع و فروتن باش و در نگاه و اشاره چشم و در سلام کردن و اشاره کردن با همگان یکسان باش تا زورمندان در ستم تو طمع نکنند و ناتوانان از عدالت تو مأیوس نشوند.»
و در مورد اخلاق اجتماعی کارگزاران حکومت با مردم میفرماید:
«فَأَنْصِفُوا النَّاسَ مِنْ أَنْفُسِکُمْ، وَ اصْبِرُوا لِحَوَائِجِهِمْ…»
«در روابط خود با مردم انصاف داشته باشید و در برآوردن نیازهایشان صابر و شکیبا باشید.»
«وَ لاَ تَدَّخِرُوا أَنْفُسَکُمْ نَصِیحَةً، وَ لاَ الْجُنْدَ حُسْنَ سِیرَةٍ، وَ لاَ الرَّعِیَّةَ مَعُونَةً، وَ لاَ دِینَ ﷲِ قُوَّةً» [۵]
«از پند و اندرز دادن به خود هیچ گونه کوتاهی نداشته، و از خوشرفتاری با سپاهیان و کمک به مردم و تقویت دین خدا غفلت نکنید…»
ج : روابط اجتماعی:
با توجه به اجتماعی بودن انسان و نیاز به زندگی اجتماعی، طبعا هر انسانی نباید تنها به دنبال بدست آوردن مطامع شخصی خویش باشد بلکه خود را باید با اجتماعی که در آن زندگی میکند، تطبیق دهد و از بسیاری از مطامع شخصی که با زندگی اجتماعی و قوام آن در تعارض است دست بردارد و در روابط اجتماعی باید از یکسری ملاکها و معیارهایی پیروی کند تا زندگی اجتماعی بتواند استمرار و دوام داشته باشد و براین اساس امیرالمؤمنین(ع) درضمن کلمات به این مطلب اشاره نمودهاند، در مورد نحوه رابطه کارگزار حکومتی با مردم میفرماید:
«سَعِ النَّاسَ بِوَجْهِکَ وَ مَجْلِسِکَ وَ حُکْمِکَ، و إِیَّاکَ وَ الْغَضَبَ فَإِنَّهُ طَیْرَةٌ مِنَ الشَّیْطَانِ …» [۶]
«با مردم به هنگام دیدار و در مجالس رسمی و در مقام داوری گشاده رو باش و از خشم و غضب بپرهیز که آن سبک مغزی و به تحریک شیطان است.»
همچنین آن حضرت به یکی دیگر از کارگزاران حکومت میفرماید:
«فَاخْفِضْ لَهُمْ جَنَاحَکَ، وَ أَلِنْ لَهُمْ جَانِبَکَ، وَ ابْسُطْ لَهُمْ وَجْهَکَ، وَ آسِ بَیْنَهُمْ فِی اللَّحْظَةِ وَ النَّظْرَة» [۷]
«با مردم فروتن، نرمخو و مهربان باش، گشاده رو و خندان باش، در نگاهایت و نیم نگاه وخیره شدن به مردم به تساوی رفتار کن»
و دراین ارتباط میفرماید:
«بِکَثْرَةِ الصَّمْتِ تَکُونُ الْهَیْبَةُ، وَ بِالنَّصَفَةِ یَکْثُرُ الْمُوَاصلُونَ وَ بالاْفْضَالِ تَعْظُمُ الاْقْدَارُ، وَبِالتَّوَاضُعِ تَتِمُّ النِّعْمَةُ، وَ بِاحْتِمالِ الْمُؤَنِ یَجِبُ السُّؤْدَدُ وَ بِالسِّیرَةِ الْعَادِلَةِ یُقْهَرُ الْمُنَاوِیءُ بِالْحِلْمِ عَنِ السَّفِیهِ تَکْثُرُ الاْنْصَارُ عَلیْهِ,» [۸]
«با سکوت بسیار و قار انسان بیشتر میشود و با انصاف بودن، دوستان را فراوان میکند و با اتفاق و بخشش قدر و منزلت انسان بالا میرود و با تواضع و فروتنی نعمت کامل میشود و با پرداخت هزینهها بزرگی و سروری ثابت گردد و روش عادلانه، مخالفان را درهم شکند و با شکیبایی در برابر بیخردان یاران انسان زیاد میگردد»
«إِذَا حُیِّیْتَ بِتَحِیَّةٍ فَحَی بِأَحْسَنَ مِنْهَا، و إِذَا أُسْدِیَتْ إِلَیْکَ یَدٌ فَکَافِئْهَا بِمَا یُرْبِی عَلَیْهَا، وَ الْفَضْلُ مَعَ ذلِکَ لِلْبَادِی» [۹]
«چون تو را ستودند بهتر از آنان ستایش کن و چون به تو احساس کردند، بیشتر از آن ببخش بهر حال پاداش بیشتر از آنِ آغاز کننده است.»
از مجموعه کلمات یاد شده بدست میآید:
گشاده رویی با مردم، تواضع و فروتنی نسبت به آنان مهربانی و نرمخویی و داشتن انصاف و عادل بودن در رفتار، و برخورد خوب نسبت به کسی که به انسان احساس و خدمت کند از معیارهای بسیار مهم در روابط اجتماعی است و موجب استحکام و دوام آن میشود.
د : حقوق اجتماعی:
زندگی اجتماعی و روابط حاکم بر آن، حقوقی را ایجاب میکند که از آن به حقوق اجتماعی تعبیر میشود.
امام امیرالمؤمنین(ع) در مورد حقوق اجتماعی مردم بر حکومت میفرماید:
«أَیُّهَا النَّاسُ! إِنَّ لِی عَلَیْکُمْ حَقّاً، وَ لَکُمْ عَلَی حَقٌّ فَأَمَّا حَقُّکُمْ عَلَیَّ: فَالنَّصِیحَةُ لَکُمْ، وَ تَوْفِیرُ فَیْئِکُمْ عَلَیْکُمْ، وَ تَعْلِیمُکُمْ کَیْلا تَجْهَلُوا، وَ تَأْدِیبُکُمْ کَیْما تَعْلَمُوا…»[۱۰]
«ای مردم مرا بر شما حقی است و شما را بر من حقی است، حق شما برمن آن است که از خیرخواهی شما دریغ نورزم و بیتالمال را در میان شما عادلانه تقسیم کنم و شما را آموزش دهم تابیسواد و نادان نباشید و شما را تربیت کنم تا راه و رسم زندگی را بدانید.»
و در مورد وظیفه حکومت در ارتباط با حقوق مردم میفرماید:
«وَ اِنَّ فی سُلَطانِ عِصْمَةً لاِمَرِکُمْ.»[۱۱]
«همانا حکومت الهی حافظ امور شما است.»
و در مورد حقوق مردم در کلام دیگری میفرماید:
«وَ لَکُمْ عَلَیْنَا الْعَمَلُ بِکِتَابِ ﷲِ وَ سِیرَةِ رَسُولِ(ص)ِ، وَ الْقِیَامُ بِحَقِّهِ، وَ الْنَّعْشُ لِسُنَّتِهِ [۱۲]
«حقی که شما برگردن ما دارید، عمل کردن به کتاب خدا(قرآن) و سنّت پیامبر(ص) و قیام به حق و برپاداشتن سنّت اوست.»
و در مورد حق رهبری و حکومت بر مردم میفرماید:
«وَ اَمّا حَقّى عَلَیْکُمْ فَالْوَفاءُ بِالْبَیْعَةِ وَ النَّصیحَةُ فى الْمَشْهَدِ وَ الْمَفیبِ وَ الْاَجابَةُ حینَ اَدْعُوَکُمْ وَ الطلاّعَةَ حینَ آمُرُکُمْ.»
«و اما حق من بر شما این است که به بیعت با من وفادار باشید و در آشکار و نهان برایم خیرخواهی کنید هرگاه شما را فراخواندم اجابت کنید و فرمان دادم اطاعت نمایید.»[۱۳]
و در ارتباط با حقوق متقابل مردم با همدیگر میفرماید:
«وَ لکِنْ مِنْ وَاجِبِ حُقُوقِ ﷲِ عَلی العِبَادِ النَّصِیحَةُ بِمَبْلَغِ جُهْدِهِمْ، وَ التَّعَاوُنُ عَلَی إقَامَةِ الْحَقِّ بَیْنَهُمْ…» [۱۴]
«یکی از واجبات الهی یکدیگر را به اندازه توان نصیحت کردن و بر پاداشتن حق و یاری دادن به یکدیگراست.»
——————————————————————————-
[۱] . نامه ۵۳، ص ۵۷۲ .
[۲] . نامه ۳۱، ص ۵۲۲ .
[۳] . نامه ۵۳، ص ۵۷۲ .
[۴] . نامه ۴۶، ص ۵۵۸ .
[۵] . نامه ۵۱، ص ۵۶۲ .
[۶] . نامه ۷۶، ص ۶۱۸ .
[۷] . نامه ۲۷، ص ۵۰۸ .
[۸] . کلمات قصار شماره ۲۲۴، ص ۶۷۶ .
[۹] . کلمات قصار شماره ۶۲، ص ۶۳۶ .
[۱۰] . خطبه ۳۴، ص ۸۶ .
[۱۱] . خطبه ۱۶۹، ص ۳۲۲ .
[۱۲] . خطبه ۱۶۹، ص ۳۲۲ .
[۱۳] – در مورد مراعات حقوق متقابل رهبری و مردم و ثمرات آن و همچنین عدم مراعات آن حقوق در فصل دوم نکاتی از آن ذکر گردید.
[۱۴] . خطبه ۲۱۶، ص ۴۴۲ .
آیت الله فقیهی: حوزه باید قدرت تفقه در طلبه ایجاد کند
آیتالله طالقانی و تفسیر سیاسی قرآن
آیت الله جوادی آملی: اگر مردم دروغ نگویند، ایران بهشت میشود
چرا بعضی از علما کمتر در هیئات مذهبی حضور دارند؟