«من گاهی راجع به مسائل حوزه علمیه فکر میکنم، حقیقتا یک حالت سراسیمگی پیدا میکنم.»[۱] این عبارات آیتﷲ خامنهای است. ایشان در مسأله تحقیق و پژوهش در حوزه نیز دغدغههای بسیاری دارند و بارها آن را بیان کردهاند. ایشان در جایی دیگر عنوان کردند که اگر تقسیم بودجه کشور یا اولویتهای آن در اختیار رهبری بود، بدون شک بنده جزء اولین اولویتها، اولویت تحقیق و علم را معین میکردم.[۲] رهبری بر این باورند که به هر میزان هم به عرصه تحقیق و پژوهش اهتمام بورزیم، باز هم کم است و راه طولانی در پیش داریم.[۳] اهتمام ایشان به امر پژوهش به گونهای است که عنوان میکنند «آن کسانی که در دانشگاهها، مراکز تحقیقی، مراکز علمی را میخواهند از علم و از تحقیق و پژوهش دور کنند، برای دشمن کار میکنند، دشمن بیشترین جایزه را حاضر است به این افراد بدهد.»[۴] با این دغدغهمندی و رویکرد است که آیتﷲ خامنهای به بحث از تحقیق و پژوهش نظر میکنند. مسأله پژوهشهای حوزوی اما یکی از مواردی است که ایشان بر آن انگشت تاکید نهادهاند و اسلوبی را نیز عرضه داشتهاند.
هدفگذاری در پژوهش
آیتﷲ خامنهای بر این مسأله تاکید دارند که در امر پژوهش، میباید هدفها مشخص باشد و بدون التفات به هدف، قدمی برداشته نشود. توصیه ایشان این است که: «شما هدف را این قرار بدهید که ملت و کشور شما در یک دورهای بتواند مرجع علمی و فناوری در همه دنیا باشد. شما کاری کنید که در یک دورههایی هر دانشمندی اگر بخواهد به آخرین فراوردههای علمی دست پیدا کند، ناچار باشد زبان فارسی را -که شما اثرتان را به زبان فارسی نوشتهاید- یاد بگیرد. همچنانکه امروز شما برای دستیابی به فلان علم مجبورید فلان زبان را یاد بگیرید تا بتوانید کتاب مرجع را پیدا کنید و بخوانید، شما کاری کنید که در آینده کشور شما یک چنین وضعی پیدا کند و میتوانید.»
آیتﷲ خامنهای همچنین عنوان میکنند که «شما برای خودتان یک نقش تاریخی و ملی تعریف کنید، نه یک نقش شخصی. وقتی انسانی نقش شخصی برای خودش تعریف میکند، هدف او این میشود که به آن ثروت برسد، به شهرت برسد، همه او را بشناسند، همه او را احترام کنند، این میشود هدف. به این چیزها هم که رسید، دیگر کاری ندارد، انگیزهای برایش باقی نمیماند. اما انسان وقتی برای خودش یک نقش ملی، یک نقش تاریخی تعریف کرد، وضع فرق میکند. شما باید آینده و تاریخ کشور را در نظر بگیرید و ببینید این ملت به کجا باید برسد و شما امروز در کجای این چرخه و این ریل عظیم قرار دارید.»
فلسفه و علوم قرآنی، دو مسأله مهم در حوزههای علمیه است. آیتﷲ خامنهای بر این دو دانش تاکید بسیار دارند. در خصوص پژوهشهای فلسفی عنوان میکنند: «ما به رنسانس فلسفی یا واژگون کردن اساس فلسفهمان احتیاج نداریم، نقص فلسفه این نیست که ذهنی است. فلسفه طبعا با ذهن و عقل سروکار دارد. نقص فلسفه ما این است که این ذهنیت، امتداد سیاسی و اجتماعی ندارد. فلسفههای غربی برای همه مسائل زندگی مردم، کم و بیش تکلیفی معین میکند، سیستم اجتماعی را معین میکند، سیستم را معین میکند، وضع حکومت را معین میکند، کیفیت تعامل مردم با همدیگر را معین میکند، اما فلسفه ما به طور کلی در زمینه ذهنیات مجرد باقی میماند و امتداد پیدا نمیکند. شما بیایید این امتداد را تأمین کنید و این ممکن است. کما اینکه خود توحید یک مبنای فلسفی و یک اندیشه است، اما شما ببینید توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد؛ از وحدت وجود، از بسیط الحقیقه کل الاشیاء از مبانی ملاصدرا، اگر نگوییم از همه اینها، از بسیاری از اینها میشود یک دستگاه فلسفی، اجتماعی، فلسفی و سیاسی و اقتصادی درست کرد.»[۵]
در مسائل قرآنی هم ایشان هدفها را اینگونه ترسیم میکنند: «جهتگیری همه فعالیتهای قرآنی باید به سمت ظهور و بروز عملی آموزهها و دستورات قرآن در جامعه و رفتارهای فردی و جمعی باشد… جهتگیری پژوهشهای قرآنی باید به سمت عینیتبخشی دستورات قرآن در جامعه و زندگی مردم باشد. پژوهنده قرآنی باید از نظر روحی و درونی، زمینه پذیرش حقیقت ناب قرآن را داشته باشد زیرا در غیر این صورت ممکن است پژوهش در قرآن، در جهت مخالف آن استفاده شود. اگر دل پاکیزه نباشد، نتیجه آن میشود که از قرآن برای کوبیدن اسلام و جمهوری اسلامی و فضائلی که نظام اسلامی در اختیار ما قرار داده است، استفاده میشود.»[۶] ایشان استفاده از متد علمی را در قرآنپژوهی، از نکات بسیار مهم میدانند و بدان توجه میدهند: «شیوه و متد علمی استفاده از قرآن در قرآن پژوهی بسیار مهم است و در این زمینه، شیوه علمای دین و فقها در استفاده از آیات و روایات، شیوه کاملا علمی و آزموده شده است. مبنای علوم انسانی غرب که در دانشگاههای کشور به صورت ترجمهای تدریس میشود، جهانبینی مادی و متعارض با مبانی قرآنی و دینی است، در حالی که پایه و اساس علوم انسانی را باید در قرآن جستجو کرد.»
آیتﷲ خامنهای بر استنباط اصول کلی از قرآن تأکید میکنند. این اصول میتواند علیالخصوص در دانشهای علوم انسانی به کار آید. به تعبیر ایشان: «یکی از مسائل مهم و اصلی در قرآنپژوهی، استخراج مبانی علوم انسانی است. اگر این کار انجام شود، پژوهشگران با استفاده از مبانی قرآنی و همچنین استفاده از برخی پیشرفتهای علوم انسانی میتوانند بنای رفیع و مستحکمی را از علوم انسانی پایهگذاری کنند.»
التفات به مسائل روز
یکی از تأکیدات رهبری در پژوهشهای حوزه، توجه به مباحث و مسائل جدید است. ایشان دوریگزینی از مسائل روز را یکی از آفات تحقیقات حوزوی میدانند. ایشان در سخنرانی سال ۱۳۷۰ در میان طلاب حوزه علمیه قم این نکته را اینگونه بیان کردند: «تحقیق و پژوهش و اطلاع و آگاهی از حقایق و معارف عالم و وضع علمی دنیا، از چیزهایی است که برای حوزه علمیه لازم است. حوزه علمیه نباید از مسائل و جریانات علمی دنیا منزوی باشد. باید در متن جریانات علمی باشد. البته این حرف به معنای آن نیست که فردا تکتک طلاب قم بگویند خیلی خوب، ما میخواهیم حالا در متن جریانات علمی قرار بگیریم، پس درسهایمان را زمین بگذاریم و اول یک خورده زبان یاد بگیریم و بعد بیاییم! نه، حوزه باید باشد، نه تکتک طلاب. مجموعه حوزه باید مثل یک استخر جدا افتادهای از جریانات علمی و فکری جهان نباشد، دریای عظیمی باشد که جریانهای آب به آن وارد بشوند و جریانهایی هم از آن خارج گردند، فکرهایی در آن وارد بشوند و فکرهایی هم از آن خارج گردند. شما باید دنیایی را سیراب کنید. حوزه نمیتواند کنار بماند. اینها چیزهایی است که در مورد حوزه علمیه قم هموم ماست».[۷]
ایشان تاکید میکنند که: «امروز شما باید بدانید، در جریان باشید که مثلا در مقوله جامعهشناسی، در دنیا چه نظراتی و چه ایدههایی هست و چه فکرهایی دارد میجوشد. گاهی در این فکرها عناصر مطلوبی هست، آن را جذب کنید، عناصر نامطلوبی هم هست، قبل از آنکه بیاید، دفاع مناسبش را آماده کنید و ذهنیت جامعه را آماده کنید و ذهنیت جامعه را واکسینه کنید. اینطور نباشد که وقتی آمد و یک عده رفتند و خواندند و طرفدار شدند، ما بگوییم بله، فلان کس در فلان قضیه این طور گفته و این مطلب به این دلیل درست نیست. پس تحقیق و پژوهش و اطلاع و آگاهی از حقایق و معارف عالم و وضع علمی دنیا، از چیزهایی است که برای حوزه علمیه لازم است.»[۸]
ایشان هر چند که بهکارگیری دستاوردهای دنیا جدید را توصیه میکنند، اما بیم میدهند که این سخن نباید به جانب غربی شدن کشور بینجامد. توصیه آیتﷲ خامنهای در این مسأله چنین است: «عزیزان من، ما میخواهیم کشور را علمی کنیم، اما هدف از علمی شدن کشور این نیست که کشور را غربی کنیم. اشتباه نشود، غربیها علم را دارند اما در کنار علم و آمیخته با این علم چیزهایی را هم دارند که از آنها میگریزیم. ما نمیخواهیم غربی بشویم. ما میخواهیم عالم بشویم. علم امروز دنیایی که عالم محسوب میشود، علم خطرناکی برای بشر است. علم را در خدمت جنگ، در خدمت خشونت، در خدمت فحشا و سکس، در خدمت مواد مخدر، در خدمت خونریزی و جنگ قرار دادهاند. چنین علمی را نمیخواهیم. ما اینجور عالم شدن را نمیخواهیم. ما میخواهیم علم در خدمت انسانیت باشد. در خدمت عدالت باشد. در خدمت صلح، ما اینجور علمی میخواهیم. اسلام به ما این علم را توصیه میکند.»
آیتﷲ خامنهای به استفاده از ابزارهای جدید در امور تحقیق و پژوهش نیز انگشت تاکید مینهند. در پیامی که به مناسبت مراسم فارغالتحصیلی موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی بیان شد، اینگونه آوردند: «حوزه مقدسه قم که علوم اسلامی را در سطح ممتاز تعلیم و تحقیق میکند، در کنار مراکز درسی به شیوههای معمول و معهود که از امتیازات فراوان برخوردار است، باید از مراکزی که شیوههای جدید پژوهش و آموزش را تجربه میکند نیز برخوردار باشد و بر ذخیره کهن و غنی و تمامنشدنی خود، فراوردههای تازه بشری را نیز بیفزاید.»[۹]
نگاهی کاربردی به پژوهش
آیتﷲ خامنهای تاکید بسیار دارند که پژوهش و تحقیق میباید به میدان عمل وارد شود و از کنج کتابخانهها بیرون بیاید. ایشان در خصوص پایاننامههایی که به رشته تحریر درمیآید، اینگونه فرمودند که: «…ساعتهای بسیار ذیقیمتی صرف تهیه یک پایاننامه یا یک پژوهش در دانشگاه میشود. آیا گزینش این عناوین، حساب شده و در جهت نیازهای کشور است؟ آیا محصول پژوهش و تحقیقی که استاد و دانشجو مشترکا و یا به طور دستهجمعی انجام دادهاند، به مرحله اجرا میرسد؟»[۱۰] ایشان عنوان میکنند که: «بعضی از دانشجویان پایاننامههای خود را جلد کرده و قشنگ برای بنده میفرستند. من در کتابخانه خودم قفسهای را برای همین پایاننامهها گذاشتهام. متأسفانه من مجال نمیکنم از اینها استفاده کنم. حالا در آن رشتههایی که برای من قابل استفاده است. اما برای اینکه این پژوهش، این پایاننامهها که ساعتهای گرانبهایی صرف آن شده به کار بیاید چه راه حلی وجود دارد؟»
تاکید آیتﷲ خامنهای بر کاربردی و عملی بودن پژوهشها به گونهای است که در صورت کاربردی نبودن و عملیاتی نگشتن تحقیقات، آن را اتلاف وقت و هزینه میدانند. از اینجاست که آیتﷲ خامنهای به بحث تولید علم نظر میکنند و بسنده کردن به آموختههای دیگران را مورد نقد قرار میدهند. به تعبیر ایشان: «حفظ کردن حرفها و گفتهها و نوشتههایی که معلوم نیست همهاش چقدر فایده داشته باشد و درگیر کردن ذهن جوانان به چیزی که غیر لازم است، باید فکر کرد، باید افراد برگزیده و شاخص بنشینند نظامی را طراحی کنند که جوان ما میل به پژوهش، تعمق و تحقیق پیدا کند.»[۱۱]
تولید علم، دغدغه آیتﷲ خامنهای در امر پژوهش است. ایشان عنوان میکنند که: «آنچه مهم است، تولید علم است. تولید علم یعنی شکستن مرزهای علم و پیشرفت کردن، با تحصیل علم و تبحّر در علوم تفاوت دارد. نه اینکه به دومی نیاز نیست، اما دومی کافی نیست. اینکه نوشته و تحقیق و فرآوردههای ذهن دانشمندان در زمینه علوم مختلف، چه علوم انسانی، چه علوم تجربی بیاید و خوب دانسته شود و همینها محور تشخیص و معرفت نهایی انسان شود، چیز مطلوبی نیست، ما میبینیم که در زمینههای مختلف تحقیق و پژوهش و رسیدن به نظریه در دنیای مادی و دنیای غرب، مبنای قابل قبول و مورد اعتماد نبوده، بخصوص در زمینه علوم انسانی که در علوم تجربی و در فناوری هم اثر خودش را نشان میدهد.»[۱۲]
آیتﷲ خامنهای با التفات بر امر پژوهش، بر مولفههایی انگشت مینهند که التفات بدان میتواند گرههای بسیاری را بگشاید. توجه به این مولفهها میتواند به رشد و کاربردیتر شدن امر پژوهش بینجامد. همچنین میتواند سراسیمگی در امور حوزهها را نیز به نکاتِ نیکی مایل کند: «من گاهی راجع به مسائل حوزه علمیه فکر میکنم، حقیقتا یک حالت سراسیمگی پیدا میکنم… .»
پاورقیها:
[۱] بیانات سال ۱۳۷۰
[۲] بیانات سال ۱۳۸۱، در دیدار با اساتید دانشگاههای کشور
[۳] سخنرانی ۸۲/۸/۸
[۴] سخنرانی ۸۵/۳/۱۴، هفدهمین سالگرد ارتحال امام خمینی
[۵] بیانات سال ۱۳۸۲
[۶] بیانات در جمع بانوان قرآنپژوه
[۷] سخنرانی اسفند ماه ۱۳۷۰، در جمع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم
[۸] سخنرانی ۷۰/۱۲/۱، سخنرانی در اجتماع طلاب و فضلای حوزه علمیه قم
[۹] پیام به مناسبت مراسم فارغالتحصیلی موسسه امام خمینی، ۷۵/۸/۱۱
[۱۰] دیدار با اساتید دانشگاه، ۸۳/۹/۲۶
[۱۱] بیانات سال ۱۳۸۷
[۱۲] بیانات سال ۱۳۸۳
«الصَرخی» کیست و در پی چیست؟
آخرین پاسخ به حجتالاسلام طاهری پیرامون علامه طهرانی
آسیبشناسی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
گفتمان فقهی امام در امتداد گفتمان آقای خویی بود/ جریان سنتی نفسهای آخرش را میکشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت