حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی مهدویراد، از نویسندگان و پژوهشگران حوزوی، و متخصص در مسائل تفسیر و علوم قرآن و مدیر کتابخانه تخصصی تفسیر و علوم قرآن است که ضمن تألیف آثار مختلف علمی، سابقه تدریس در حوزه و دانشگاه را نیز دارد. سردبیری مجله حوزه از شماره ۱۶ تا ۳۶ و نیز بنیانگذاری و سردبیری مجله «آینه پژوهش» از سال ۱۳۶۹، تا امروز که به بررسی و نقد آثار علمی دینی میپردازد، نشان از دغدغههای استاد مهدویراد دارد. در خصوص آسیبها و مشکلات پژوهش بهویژه در عرصه دین و حوزههای علمیه با وی به گفتگو نشستیم:
جناب آقای مهدویراد، به مناسبت هفته پژوهش سعی داریم به بررسی جایگاه پژوهش در حوزههای علمیه از منظرهای مختلف بپردازیم. به نظر شما در سالهای اخیر چه تحولی در پژوهشهای دینی و حوزههای علمیه رخ داده است؟
اگر بخواهیم درباره تحقیق و پژوهش موضوعات دینی در سی و اندی سال پس ازانقلاب سخن بگوئیم و یا برآیند تلاشها و کوششهای فاضلان حوزوی و دانشگاهی را ارزیابی کنیم، به سادگی نمیتوان نظر داد و یا از کنار آن گذشت. ما در برخی از حوزهها در پیش از انقلاب هیچ تحقیق و پژوهش قابل توجهی نداشتیم و به جرأت میتوان گفت گاهی یک نگاه علمی هم نبود. مثلا در حوزه تاریخ علم، تاریخ حدیث و تاریخ کلام و… – اگر چه در غرب نیز پژوهش در این زمینه سابقه زیادی ندارد-، ما مطلقا پژوهشی نداشتیم.
در حوزههای کلی هم اگر پژوهش را ارزیابی کنیم، به نظر من مطلوب است. البته با توجه به داعیه و ادعای ما و با توجه به امکاناتی که در اختیاز داریم، مقبول نیست، ولی میشود گفت که مطلوب است.
بر اساس نظر حضرتعالی، چه آسیبهایی متوجه پژوهش در حوزههای علمیه است؟
آنچه که برای من اهمیت دارد و در مواردی هم به آن صریحا و با حساسیت تاکید کردهام، آسیبهای پژوهش در روزگار معاصر ماست و فرقی بین پژوهشهای حوزوی و دانشگاهی نیست. شاید برخی در دانشگاه پررنگتر است و برخی دیگر در پژوهشهای حوزوی. هنوز که هنوز است ما در حوزه پژوهش، از مطالعه گسترده و مستند و کاوش در مواد و مقدمات پژوهش رنج میبریم.
امروز مخصوصا با در اختیار داشتن امکانات مختلف از جمله رایانه و امکانات نرمافزاری، این مرحله تقریبا سهل شده است. محققان و اصحاب پژوهش میگویند که پژوهش نتیجه دو مرحله است: گردآوری و داوری. ما در مرحله گردآوری، مواد لازم را جمع میکنیم و در داوری، بر پایه این مواد با نقشه راهی که داریم پژوهش را سامان نهایی میدهیم. در بخش گردآوری، متاسفانه هنوز از مطالعه گسترده و گردآوری مواد لازم برای پی افکندن ساختمان محکم رنج میبریم. مراد من تلانبار کردن نام انبوهی از کتابها در پاورقی نیست، مراد این است که منابع به خوبی دیده و ارزیابی شود، اثرپذیریها و اثرگذاریها به درستی نشان داده شود؛ که چنین اتفاقی نمیافتد.
مسأله عجیب و حیرتآوری که دامنگیر پژوهش است و با نهایت تاسف همین ماه گذشته من با ۴ مورد مواجه شدم و در برخی موارد از سوی شخصیتهای قابل توجه و دارای جایگاه علمی بوده، «سرقت علمی» است! خیلی فاجعهبار است که ما به صورت بسیار هولناکی کمیتگرا شدهایم و بر اساس عناوین، داوری میکنیم که فلانی ۲۰ مقاله دارد و آن یکی چقدر دیگر.
متاسفانه بهخاطر خودباختگی -به قول شهید مطهری که میگفت در مقابل غربیها دچار استسباع و خودباختگی هستیم- در مقابل غربیها، ناچار هستیم آمار مقالات خود را بالا ببریم، کمیتگرایی سیطره افکنده است و همه تلاش میکنند به عدد بیفزایند و همین باعث افزایش سرقت علمی است.
چندی پیش بنده واسطه انتشار یک مقاله بسیار خوب شدم تا در مجلهای منتشر شود. عزیزان مسئول مجله اطلاع دادند که متاسفانه این مقاله از سوی فردی دیگر چند سال پیش در همین مجله منتشر شده است. یعنی نویسنده محترم، مقالهای را از مجلهای بدون هیچ تغییر به نام خود به بنده داده تا با تایید من در همان مجله چاپ شود! یا اخیرا بزرگواری ۴ رساله را در کنار یکدیگر قرار داده و در موضوع فلسفه، ظاهرا کتاب سنگینی منتشر کرده است و حتی به خود زحمت تهیه یک مقدمه را نداده و مقاله دیگری را به عنوان مقدمه کتاب آورده است.
این مسائل، آفت بسیار بزرگی است که پژوهش را تهدید میکند و شاید عامل اصلی آن، وجود امکانات مختلف نرمافزاری و سختافزاری است که به راحتی به همگان امکان میدهد مطلبی را به نام خود منتشر کنند و در ظرف چند روز، به ظاهر مولف شوند. واقعا باید یک فکر اساسی برای این امر کرد.
آفت سوم به نظر من، عدم اِحکام و اتقان آثار است که از این جهت هم واقعا رنج میبریم. پیامبراکرم(ص) فرمودند: خداوند متعال بندهای را رحمت کرده است که چون کاری را انجام میدهد، در نهایت استواری باشد. پژوهش لوازم و شرایطی دارد و متاسفانه باید گفت برخی از پژوهشها این لوازم و شرایط را رعایت نمیکنند.
بنده در سرمقاله شماره ۵ مجله آینه پژوهش، از شخصیتهای بسیار مهمی یاد کردهام که در همین روزگار معاصر، علیرغم امکاناتی که در اختیارشان است، ادعاهایی کردهاند که یک طلبه چند سال درس خوانده، اگر از حوزه علم آن رشته آگاهیهایی داشته باشد، به خوبی متوجه اشتباه آن ادعا میشود. تامل نکردن، بر هم نهشتن اطلاعات و نسنجیدن آن، آفتهای بزرگی است. من آثاری را میتوانم به شما نشان دهم که در ظرف ۵۰ صفحه، دچار چند تناقض کاملا آشکار شده است. یعنی در صفحهای چیزی گفته و ۳۰ صفحه بعد همان حرف را نقض کرده است. این ایراد هم دلایلی دارد؛ یا آنکه نقشه راه دقیقی ندارد که براساس آن حرکت کند، و یا آنکه تاملهای دقیقی ندارد و این اتفاق میافتد.
آخرین آسیبی که به نظرم میرسد، این است که همچنان از غیاب مخاطب رنج میبریم. یعنی دقت نمیکنیم برای چه کسی، چرا و برای پر کردن چه خلأهایی مینویسیم. اخیرا کتابهای کتابخانهام را منظم میکردم. تعجب کردم که کتاب در زمینه شخصیت امام باقر علیهالسلام خیلی کم است. درباره برخی ائمه، مثلا امام رضا علیهالسلام و پس از ایشان، اطلاعات کم است، اما درباره امام باقر بهخاطر مرحله زمانی، اطلاعات خیلی زیادی داریم و پیامهای مهمی در مقطع زمانی زندگانی ایشان وجود دارد، اما کتاب و پژوهش در این زمینه کمتر انجام و منتشر شده است. معلوم میشود نویسندههای ما به این سمت حرکت میکنند که در عرصههایی مطلب بنویسند که دارای منشورات زیادتر است و با کمی قلمزنی و تغییرات در کتابها و مقالات منتشر شده، بتوانند کتابی منتشر کنند.
در میراث ما آمده است که اگر یک روایت را به درستی فهم و گزارش کنید، بهتر است از اینکه هزار حدیث را حفظ یا روایت کنید، یا آنکه در قیامت از ما سوال نمیکنند که چقدر کار خیر کردهاید، بلکه میپرسند این کارهای خیر را چطور انجام دادهاید. فرموده شده: «لیبلوکم احسن عملا»، و نفرمود: «اکثر عملا». اینها نکاتی است که قابل تامل است. انشاءلله امیدواریم که کارهای خوبی انجام شود.
برخی از بزرگان از نظر تعداد، کارهای کمی داشتند، اما اتقان و تاثیرگذاری آن زیاد بود. خلأی را با کارهای خود پر کردهاند که مفید قرار گرفته است. چقدر خوب است که همه پژوهشگران ما چنین عمل کنند. پژوهش، حقا و انصافا میدان بسیار شیرینی است.
به نظر میرسد بهترین راه جلوگیری از گسترش این آفتها، آن است که آثار پژوهشی در فضای علمی کشور مورد نقد و بررسی قرار گیرد. بهترین نمونه آن، مجله آینه پژوهش است که با درایت جنابعالی، از ۲۵ سال پیش تاکنون منتشر میشود. در آن زمان، گستره انتشار محتوای علمی در کشور، مثل امروز نبوده، ولی میبینیم مجلهای مانند آینه پژوهش وجود نداشته و چه بسا نیاز بوده چندین مجله مانند آن در عرصههای تخصصی علوم منتشر شود. نظر شما در این باره چیست؟
کاملا با شما موافق هستم. یادم است شماره ۱۷ یا ۱۸ آینه پژوهش در مرحله انتشار بود که مقام معظم رهبری در یک گفتگو در نمایشگاه کتاب، فرمودند که لازم است در هر موضوعی از موضوعات تمدن اسلامی، یک مجله جدی نقد داشته باشیم. این خیلی مهم است. همانطور که فرمودید، در این ۲۵ سال واقعا فضا عوض شده است. ما در آن سالهای نخستین، برای جمعآوری مطلب و انتشار این مجله، مشکلات خیلی زیادی داشتیم و رنج کشیدیم. ولی امروز فضا بسیار متفاوت شده است. ممکن است چنین کاری برای مراکز خصوصی، کمی دشوار باشد، ولی مراکز دولتی قطعا میتوانند چنین کاری انجام دهند.
مجله آینه پژوهش را دفتر تبلیغات اسلامی متولی شده است و مراکز دیگر هم در سایر عرضههای تخصصی میتوانند چنین کاری انجام دهند. لازم است مجلات نقد گسترش پیدا کند و میراث شکل گرفته و نشر یافته، به درستی نقد شود. من در جایی نوشتم که کاش خود مؤلفان و پژوهشگران، کارهای خود را نقد کنند و در مجلات علمی منتشر کنند. به تعبیر مرحوم باستانی پاریزی، همه بنشینیم خود را مشتمال دهیم. آن مرحوم پس از انتشار ۶۰ جلد کتاب، به نقد آثار خود پرداخت و همه نقدهایش را در کتابی با عنوان «خود مشت و مال» منتشر کرد و به خوبی بررسی کرد که کجا چگونه اشتباه کرده است.