جناب آقای مهدوی راد! حضرتعالی امروز در نمایشگاه کتاب، مقام معظم رهبری را همراهی میکردید. قطعاً بیان جزئیات این بازدید برای بسیاری از اهالی کتاب و فرهنگ جالب توجه خواهد بود. لطفاً درباره بازدید امروز توضیح بفرمایید.
امروز توفیق داشتم از دقایق نخست حضور رهبر معظم انقلاب در نمایشگاه کتاب در خدمت ایشان باشم. نخستین غرفهای که از آن بازدید کردند، «نشرنی» بود. ایشان کتابها را کاملاً با تأنی و دقت ملاحظه میکردند و درباره برخی از کتابها از مدیر غرفه توضیحاتی میخواستند.
ایشان درحال خروج از این غرفه بودند که بنده خدمتشان سلام و ارادت عرض کردم. ایشان خطاب به بنده اظهار لطف کرده و فرمودند: «در داخل این کتابها بگردید و بچرخید و از آنها لذت ببرید. اینجاها دور بزنید و کیف کنید.»
نکته جالب توجه این بود که ایشان در آغاز ورود به هر غرفه ابتدا توضیحات کلی را از مدیرغرفه میشنیدند و سپس کاملاً آرام و بادقت و تأنی کتابها را ملاحظه میفرمودند. طبق روال همیشه اگر کتابی مورد توجهشان قرار بگیرد، آن را به عنوان هدیه قبول نمیکنند و تأکید دارند که خریداری شود.
وقتی به غرفه «انتشارات سخن» رسیدیم، با توجه به اینکه با فعالیتهای این غرفه آشنایی داشتم، توضیحاتی درباره این ناشر دادم. عرض کردم مجموعه قرآنی این ناشر بسیار دقیق است. آقای علمی هم توضیح دادند که مجموعه کارهای آقای شفیعی را منتشر میکنند، که مورد توجه رهبری قرار گرفت.
این انتشارات جدیداً تفسیر خواجه عبدﷲ انصاری را منتشر کرده است. بنده این تفسیر را مقابل رهبری گذاشتم و عرض کردم آقای شفیعی در این کتابِ به ظاهر کوچک، چند کار مهم انجام داده است. نخست اینکه ثابت کرده است به خلاف باور بسیاری، اساساً خواجه عبدﷲ انصاری کتاب تفسیری نداشته است. این نکته برای ایشان جالب بود و فرمودند: «پس این تفسیر زیر سؤال رفته است!» عرض کردم نه، اتفاقاً در این کتاب ثابت شده است که این تفسیر متعلق به «پیر هری» بوده که دوقرن پیش از خواجه عبدﷲ میزیسته است. نویسنده از طریق مرتب کردن مشایخ و نقل قولهایی که از آنها شده، متوجه شده است که دو قرن با هم تفاوت دارند و پس از بررسی فراوان در میان مشایخ به این نتیجه رسیده است که با توجه به برخی کتب رجالی مثل تاریخ الاسلام ذهبی یا سیر اعلام النبلاء و امثالهم ثابت میشودکه این تفسیر متعلق به «پیر هری» است.
سپس عرض کردم که در این کتاب دو کشف دیگر هم وجود دارد. با تعجب پرسیدند دیگر چه؟
عرض کردم بخش دوم این تفسیر که حالت روایی دارد، متعلق به «ثعلبی» و «الکشف والبیان» است. با تعجب پرسیدند چطور؟ عرض کردم محقق، الکشف و البیان را که تا چند سال پیش چاپ نشده بود با متن این کتاب مقایسه کرده است. سپس صفحاتی را به ایشان نشان دادم که به صورت مقایسهای هر دو متن را کنار یکدیگر قرار داده بود. به ایشان نشان دادم که بخشهای عرفانی این کتاب هم متعلق به سمعانی است!
ایشان پرسیدند: «پس چه چیزی برای خود خواجه عبدﷲ مانده است؟» عرض کردم: «بالاخره عالم تحقیق و پژوهش همین است!»
ایشان همچنین کتابهای آقای «پورنامداریان» را دیدند. خدمتشان عرض کردم که ایشان از محققان سطح عالی کشور است و کارهای تحقیقی قابل توجهی دارد و از شاگردان خوب آقای شفیعی است. رهبر معظم انقلاب در ادامه نیز تألیفات آقای «شفیعی کدکنی» را دیدند. ایشان از تحقیق منطق الطیر پرسیدند، که عرض کردم ایشان کلیه کارهای عطار نیشابوری را تحقیق و منتشر کردهاند و این مجموعه، رو به پایان است.
کتابهای مرحوم «زرینکوب» نیز که به صورت دورهای چاپ شده است و همچنین کارهای آقای «داوری اردکانی» مورد توجه ایشان قرار گرفت. کتابهای ادبی همچون آثار آقای «سجاد آیدنلو» و کارهای آقای «جمالزاده» و دیگر کتابها را ملاحظه کردند. از کتابهای جمالزاده پرسیدند که آیا سری کامل آنها چاپ شده یا نه و از گستره موضوعات این کتابها پرسیدند. در پاسخ ایشان عرض کردم گسترده موضوعات، بیشتر ادبیات و تاریخ است ولی اخیراً پژوهشهای قرآنی نیز داشتهاند.
در غرفه انتشارات فرهنگ معاصر، مسئول غرفه به خوبی توضیحاتی ارائه داد. بنده نیز عرض کردم که قریب به اتفاق کارهای این انتشارات تولید فرهنگ است و اگر فرهنگهایی از ناشران خارجی چاپ کند، کلیه حقوق مادی و معنوی آنها را پرداخت میکند.
البته سایر عزیزان همچون آقای مختارپور و صالحی هم در موارد دیگر توضیحاتی ارائه میدادند. ایشان دقایقی در یکی از غرفهها برای استراحت حضور داشتند که خدمتشان عرض کردم امسال بخش ناشران عربی تنوع قابل توجهی داشته و به لحاظ محتوا و کیفیت نسبت به سالهای پیش بهتر بوده است و بنده گزارش مفصلی درباره بخش عربی تهیه کرده و خدمتتان تقدیم خواهم کرد.
حضرتعالی از شاگردان و همراهان رهبر معظم انقلاب در مشهد هستید. درباره ویژگی ایشان در خصوص مطالعه و کتابخوانی بفرمایید.
صراحتاً باید عرض کنم که رویکردم درباره ادبیات و نثر فارسی، خواندن رمان و نقش آنها در قلم و نوشتارم را همگی مدیون آیتﷲ خامنهای هستم. در دهه چهل که ما کمسنوسال بودیم و ایشان جوان بودند، به ما توصیه میکردند که زیاد مطالعه کنید. گاهی میفرمودند آخوندی که بهروز نباشد، مثل پزشکی است که بهروز نباشد. و عطارهایی که چهارتا قوطی دارند، به مراتب به این پزشکانی که بهروز نیستند، شرافت دارند. آخوندی که بهروز نباشد هم همینطور است.
بنده بسیارخواندنم را هم مدیون ایشان هستم؛ زیرا ایشان در آن زمان بسیار پرمطالعه بودند و امروز هم این ویژگی ایشان، خود را به صورت جالب توجهی نشان داده است. در همین بازدید امروز، بنده واقعاً خسته شدم. بنده هم مثل ایشان کمی کمردرد دارم ولی برایم جالب بود که با نشاط و حوصله عجیبی کتابها را ملاحظه میکردند و ذرهای خستگی در ایشان ندیدم. توجه ایشان به کتابهای ادبیاتی و رمان و تاریخ دوچندان بود.
عکس از Leader.ir
«الصَرخی» کیست و در پی چیست؟
آخرین پاسخ به حجتالاسلام طاهری پیرامون علامه طهرانی
آسیبشناسی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی
گفتمان فقهی امام در امتداد گفتمان آقای خویی بود/ جریان سنتی نفسهای آخرش را میکشد/ حوزه یک مرحله خونین فکری خواهد داشت