نشست علمی «جنبش انصارﷲ یمن، جریانهای رقیب و سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران» به همت پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی و با همکاری اداره همکاریهای علمی و پژوهشی و معاونت فرهنگی مجمع تقریب مذاهب اسلامی و با حضور اساتید، صاحب نظران وجمعی از طلاب و فضلا در روز چهارشنبه ۶/ ۳/ ۱۳۹۴ در محل پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار گردید.
این نشست علمی با هدف تحلیل مسایل سیاسی جهان اسلام به بحث تحولات یمن اختصاص داشت. دکتر مصطفی مصلحزاده سفیر سابق جمهوری اسلامی در اردن و عضو هیئت علمی دانشکده روابط بینالملل وزارت خارجه و دکتر سید علی موسوینژاد عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم سخنرانان این نشست بودند و جناب آقای مختار شیخ حسینی نیز دبیری علمی نشست را عهدهدار بود.
در ابتدای نشست آقای حسن المرتضی شاعر یمنی به قرائت شعر پرداخت و سپس آقای شیخ حسینی، با ذکر مقدمهای به اهمیت تاریخی و جغرافیایی یمن اشاره کرده و به مهمترین مقاطع تحولات تاریخ سیاسی معاصر این کشور پرداخت. وی یمن را به لحاظ تاریخی، مرکز یکی از تمدنهای مهم قبل از اسلام معرفی کرد و نقطه عطف در تاریخ این کشور را نحوه ورود اسلام به این کشور دانست؛ بدینصورت که پس از مأموریت ناموفق خالد بن ولید در دعوت مردم این سرزمین به اسلام، حضرت علی(ع) از سوی پیامبر اکرم(ص) مأمور دعوت مردم یمن به اسلام میشوند؛ با این دعوت، مردم یمن با روی باز اسلام آوردند و از همان زمان ارتباط و علاقة ویژهای بین مردم یمن و اهل بیت(ع) شکل میگیرد.
آقای شیخ حسینی سپس با اشاره به دسترسی یمن به دریا و خصوصاً تنگه استراتژیک بابالمندب، این کشور را بهلحاظ ژئوپولتیک مهم و خاص دانست؛ اما وضعیت اقتصادی و اجتماعی آن را بهدلیل سیستم فاسد حکومت در دوران علی عبدﷲ صالح نابسامان توصیف کرد. آقای شیخ حسینی در ادامه برخی مقاطع مهم تاریخ معاصر یمن را اینگونه برشمرد: سال ۱۹۶۲م: سال پایان حکومت زیدی در یمن؛ سال ۱۹۶۷م: استقلال یمن جنوبی و تقسیم یمن به دو بخش شمالی و جنوبی؛ ۱۹۹۰م: اتحاد دو یمن؛ ۱۹۹۴م: دیکتاتوری علی عبدﷲ صالح بعد از جنگ داخلی و در نهایت بیداری اسلامی که منجر به کنارهگیری او از قدرت شد. در دورة گذار نیز دولت منصور هادی عهدهدار ادره کشور شد که بهدلیل عدم توجه به آرمانهای انقلاب، از سوی جنبش انصارﷲ مورد اعتراض قرار گرفت و مردم یمن در حمایت از انصارلله به تظاهرات پرداختند و با استعفای منصور هادی عملاً انصارﷲ قدرت را در اختیار گرفت.
در ادامه این نشست علمی، دکتر موسوی نژاد به تبیین جنبش انصارﷲ و جریانهای رقیب در سطح ملی پرداخت و گفت: جنبش انصارﷲ یمن، جنبشی از درون یمن است و عربستان سعودی نمیتواند با این جنبش مردمی مقابله کند. بعد از اتحاد دو یمن در سال ۱۹۹۰م به دلیل فضای باز سیاسی ایجادشده در یمن – که احزاب مختلفی شکل گرفت – زیدیان حزب الحق را تشکیل دادند؛ اما تلاش عربستان برای گسترش وهابیت در یمن – با استفاده از منابع مالی و فرستادن مبلغ – هویت زیدی را با چالش عمده مواجه کرده بود و به همین دلیل و در راستای مقابله با خطر وهابیت، جمعیت «شبابالمؤمن» شکل گرفت که شهید حسین الحوثی (مؤسس انصارﷲ) در آن نقش اساسی داشت. این حرکتها به تدریج زمینه شکلگیری جنبش انصارﷲ را فراهم کرد؛ جنبشی که در آغاز رویکرد فرهنگی داشت؛ اما بعد از حملات یازده سپتامبر و حمله امریکا به کشورهای اسلامی به بهانه مبارزه با تروریسم، این جنبش رویکرد ضد امریکایی و ضد اسرائیلی خود را اعلام کرد و جنبه سیاسی آن رو به فزونی نهاد.
دکتر موسوی نژاد افزود: یکی دیگر از جریانهای فعال در یمن، حزب «التجمع الیمنی للإصلاح» است که ترکیبی از اندیشة اخوان و سلفیهای یمن را در بر میگیرد و مهمترین قبیله یمن (قبیله حاشد به رهبری آل احمر) نیز در این حزب حضور دارد؛ مرکز فعالیت آن در تعز است و در اقتصاد، سیاست و ارتش یمن نفوذ گستردهای دارد. جریانهای جنوب نیز از جریانهای مهم هستند که یک گروه افراطی ازآنها خواهان استقلال یمن جنوبی هستند، اما گروه معتدلتر اعلام کردهاند که در صورت تقسیم عادلانة منابع، در قدرت مشارکت خواهند کرد و وحدت یمن را به رسمیت خواهند شناخت؛ مرکز اصلی فعالیت آنها عدن است. حزب کنگرة ملی به ریاست علی عبدﷲ صالح نیز یکی دیگر از بازیگران مهم در تحولات یمن است؛ هنوز بخش اعظم ارتش از صالح تبعیت میکند.
سفیر سابق کشورمان در اردن سپس به اعتقادات زیدیه و اندیشه سیاسی آنها پرداخت و زمینههای همگرایی بین زیدیه و امامیه را بسیار دانست و افزود: این نزدیکی بهمعنای آن نیست که انصارلله اثناعشری شدهاند؛ اما مهمترین ویژگیهای زیدیه به رسمیت شمردن قرآن، اهل بیت(ع) و عقلگرایی است.
در ادامه نشست، دکتر مصلحزاده مباحث خود را در سطح منطقهای و بین المللی اینگونه مطرح کرد: هرچند مخالفان جنبش انصار ﷲ، اتفاقات یمن را کودتا مینامند، اما واقعیت آن است که پس از استعفای منصورهادی از قدرت و خلأ ایجادشده در یمن، جنبش انصارﷲ – که تا قبل از این در جبهه اپوزیسیون قرارداشت – برای جلوگیری از ناامنی و خطر القاعده در یمن، حاکمیت را با پشتوانة گسترده مردمی در اختیار گرفت و این فرایند، تبدیل به انقلاب شد. بنابراین امروز در افکار عمومی مردم یمن، منصور هادی مشروعیت ندارد؛ بلکه مشروعیت در اختیار انصارﷲ است و رسانهها نیز باید از این زاویه به انقلاب یمن نگاه کنند.
وی ادامه داد: آنچه امروزه در یمن، عراق و سوریه رخ میدهد، رویارویی استراتژیک جمهوری اسلامی و آمریکاست؛ نه تقابل ایران و عربستان. یکی از محورهای استراتژی آمریکا در منطقه، ایجاد تفرقه در جهان اسلام و تجزیه آن است؛ اما استراتژی ایران حفظ وحدت کشورهای اسلامی است و این دو استراتژی در عراق، سوریه و یمن با یکدیگر در حال مقابلهاند. محور دیگر استراتژی امریکا در منطقه، شکلگیری و قدرت یافتن اسلام سکولار با بازیگری ترکیه است؛ در حالی که جمهوری اسلامی خواهان و مدافع حکومتهای اسلامگراست.
عضو هیئت علمی دانشگاه ادیان و مذاهب قم، تناقض در رفتار امریکا – که گاهی از داعش حمایت و گاهی به آنها حمله میکند – را اینگونه تحلیل کرد: هدف اصلی امریکا در منطقه، حفظ امنیت اسرائیل، حفظ امنیت نفت و رواج بازار فروش تسلیحات خود است. بر همین اساس اگر داعش به رواج فروش اسلحه کمک کند از او حمایت میکند؛ اما اگر به امنیت اسرائیل یا بازار نفت آسیب رساند آن را مورد تهاجم قرار میدهد. همکاری با عربستان هم بهدلیل اهمیت نفت این کشور و خرید تسلیحات از آمریکاست.
دکتر مصلحزاده در ادامه گفت: اگر انصارﷲ تشکیل حکومت دهد میتواند در مجامع بینالمللی به عنوان نماینده رسمی مردم یمن شرکت کند و با تشکیل حکومت و تعیین نخست وزیر و وزیر خارجه، منصور هادی را در انزوا قرار دهد. وی افزود: با توجه به عدم وجود مرز مشترک بین ایران و یمن، کمکرسانی مستقیم به این کشور با سختی امکانپذیر است.
در پایان این نشست سؤالاتی از سوی حاضران مطرح شد که سخنرانان به آنها پاسخ دادند.
شبهه ناصبی بودن را یهودیها جعل کردهاند تا احساس همدردی نسبت به فلسطینیها را از بین ببرند/حمایت از فلسطین، نه تنها با منافع ملی ما تعارض ندارد، بلکه در راستای تأمین منافع ملی ایران به حساب میآید
خطر جریان مدعی یمانی در بیان اساتید حوزه علمیه
از واکنشها به عربستان سعودی تا عمامهگذاری طلاب
از انتقاد به تعطیلات زیاد حوزه، تا پیامهای تسلیت