نشست علمی «مرز بدعت و نوآوری در معارف دینی با تٔکید بر بحث معنویتگرایی با سخنرانی حجتالاسلام والمسلمین دکتر احمد واعظی، دوشنبه یازدهم خرداد ۹۴ در مرکز اخلاق و تربیت پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی برگزار شد.
تقریری از پرسش بحث
شریعت اسلامی مشتمل بر دستورالعملهای فراوانی است که همه در مسیر رشد و تعالی معنوی انسان نقش دارند؛ مانند نماز، روزه، انفاق، دعا، و …
عارفان، مرشدان، اساتید اخلاق و مربیان معنوی نیز دستورالعملهای فراوانی به متربیان و مریدان و شاگردان خود میدهند.
پرسش اصلی بحث این است که آیا فراتر از دستورالعملهای شناختهشدة فقهی و شرعی که در قرآن کریم و تراث روایی آمده و به طریق اجتهاد فقهی عرضه شده است، میتوان دستورالعملی پدید آورد که در مسیر کمال انسان مؤثر باشد یا فراتر از آن بدعت مذموم است؟
به بیان دیگر آیا آداب سلوکی مشروع، منحصر در همان دستورالعملهای فقهی مأثور و منصوص است یا علاوه بر آن، آداب سلوکی مشروع ولی غیرمأثور هم داریم؟ اگر دستورالعملی مغایر با اصل دینی نباشد و مصلحت حکیمانهای هم داشته باشد، آیا میتوان آن را بهعنوان دستور سلوکی یا دستور دینی پذیرفت؟
از این سؤال به یک فضای دیگر منتقل شدهایم و آن اینکه برای اجتهاد سلوکی آیا مبانی تفسیری دیگری باید یافت؟ آیا در روشهای تفسیری باید تجدید نظر کرد؟
سؤالات بحث
گونهشناسی روشهای تفسیری پویا از متون دینی
روششناسی تفسیر نوآورانه و بهروز از مباحث دینی
مرز تفسیر نوآورانه و بدعتآمیز از معنویت اسلامی
شاخصههای سنجش و ارزیابی تفاسیر بدعتآمیز از معنویت اسلامی
حجتالاسلام دکتر احمد واعظی
یکم: این پرسشها، پرسشهایی هرمنوتیکی و عام است؛ گرچه نقطه عزیمت مرکز اخلاق و تربیت خصوص بدعت و نوآوری است. در ضمن باید توجه داشت که اتخاذ روش، به لایه عمیقتری به نام «نظریه تفسیری» بازگشت دارد؛ نظریه تفسیری پشتوانه روش است.
دوم: با واکاوی و رمزگشایی از پرسشهای مذکور، به نظر میرسد در پس اذهان سؤالکنندگان، این پیشفرض بوده که تفسیر نوآورانه الزاماً در گرو نوآوری در روش است؛ یعنی الزاماً تنوع روشها، ظرفیتهای تنوع برداشتها را پدید میآورد؛ در حالی که مقوله روش تمام قصه در تفسیر پویا نیست. تعهد و پایبندی به روش، الزاماً ضامن موفقیت عالم در تفسیر نیست؛ فردیت مفسر نیز در ارايه تفسیر متفاوت مؤثر است. این فردیت در چند قالب اعمال می شود: یکی مهارت کاربری روش و دقتهای فردی مفسر و دیگری دایره دانشی مفسر و موقعیت هرمنوتیکی و افق معنایی او. اگر قلمروی دانشی مفسر محدود باشد، استنباط او محدود است. همچنین درک مفسر از زمانه و اقتضائات محیطی در تفسیر او اثر دارد.
سوم: تفسیر نوآورانه و پویا الزاماً بار ارزشی مثبت ندارد؛ بلکه نیازمند معیارها و شاخصهایی است؛ از جمله:
پاسخگو بودن به نیازها (یعنی قابل تحقق بودن، مؤثر بودن و کارآمدی)؛
انعطاف و قابلیت تطبیق با شرایط مختلف جامعه و تکامل ظرفیتهای اجتماعی و عدم اختصاص به یک شرایط خاص اجتماعی و محیطی.
چهارم: منبع معنویت اسلامی فقط نقل نیست؛ عقل شهودی (عرفان نظری) و تجربه سلوکی عارفان (عرفان عملی) را نیز میتوان به عنوان منبع معنویت اسلامی شناخت؛ همانگونه که در فقهالاحکام، تجارب عقلایی به شرط عدم مغایرت با فقه و مبانی دینی معتبر شناخته میشوند و بهعنوان تکنیکهای مؤثر از آنها استفاده میشود.
پنجم: غایت تفسیر، درک مراد جدی مشارع است. مؤلفههای بدعتآمیز شدن عبارتاند از:
۱) بدیع و نوبودن (مسبوق به سابقه نباشد)؛
۲) استناد غیرموجه به دین (انتساب غیرروشمند و بدون حجت)؛
۳) گستردگی موضوع در حوزة دینداران، موجب فساد و انحراف در دین باشد؛
۴) عمدی بودن مؤثر نیست (بدعت عنوان قصدی نیست).
ششم: در دایره استنباط احکام فقهی، تلقیای از روشمندی وجود دارد که با تنوع آرا و فتاوی سازگار است؛ امّا متأسفانه در معنویت و اعتقادات این تلقی وجود ندارد؛ یعنی تنوع آرا، اتهام کفر و زندقه را میآورد یا بدعتگزاری تلقی میشود.
آیتالله حائری یزدی در حلقه قم یا نجف نبود
بدعت و نوآوری در معنویت گرایی اسلامی (گزارش نشست علمی)
روششناسی بحث در نظریه ارزش
چهار نکته در باب وضعیت پژوهش در حوزه علمیه