لطفا از پیشینه و جایگاه فصلنامه حوزه برای ما بفرمایید.
نشریه حوزه بهعنوان اولین نشریه دفتر تبلیغات اسلامی، پایه و اساسی برای بقیه فصلنامههای دفتر شد؛ بهعبارت دیگر بقیه فصلنامهها نیز بهلحاظ علمی، بهنحوی بازگشت به فصلنامه حوزه دارند. میتوان گفت فصلنامه حوزه که دهه شصت و نیمههای دهه هفتاد، کلیتر و عامتر بود، بخشهای مختلفی داشت که الآن فصلنامههای تخصصی پژوهشگاه بهصورت مستقل به آن بحث میپردازند. به همین جهت است که الآن این بحثهای حوزههای مختلف در نشریه حوزه کمرنگتر شده است و بیشتر به خود مسائل حوزه میپردازد. فصلنامه حوزه در ابتدا، تمام بحثهای تاریخ، فلسفه، علوم سیاسی، کلام و… را پوشش میداد که الآن این بحثها هر کدام در فصلنامه تخصصی خود، بحث میشود. به همین جهت، میتوان گفت خاستگاه تمامی فصلنامهها، به نوعی فصلنامه حوزه است.
پس میتوان گفت فصلنامه فقه که جنابعالی سردبیر آن هستید، جداشده از فصلنامه حوزه است. اگر امکان دارد مختصری از پیشینه فصلنامه فقه و انفکاک و نشأتگرفتگی آن از فصلنامه حوزه بفرمایید.
در دهه هفتاد، مقام معظم رهبری فرمایشی بدین مضمون داشتند که خوب است فصلنامه فقهی مستقلی در حوزه وجود داشته باشد که فضلای حوزه به مسائل نوپیدا بپردازند. قبل از آن، گاه و بیگاه در فصلنامه حوزه به مباحث ضروری فقه پرداخته میشد. فرمایش ایشان، مدیریت آن زمان فصلنامه (حجج اسلام ایزدپناه، احمدی، صالحی، بنده و…) حوزه را بر این داشت که مجلهای را مختص فقه راهاندازی نمایند. بدین ترتیب فصلنامهای را به فقه اختصاص دادند و پیش شمارهای را نیز به این بحث اختصاص دادیم؛ با عناوینی همچون بحثهای بلوغ دختران، مرجعیت زنان و… که بعد از چاپ خدمت مقام معظم رهبری دادیم و خوشبختانه مورد عنایت و تقدیر ویژهی ایشان قرار گرفت. وقتی به اتفاق هیئت تحریریه خدمت ایشان رسیدیم، ایشان تمام مقالات را خوانده بودند و اظهارنظر مینمودند.
البته مخالفتهایی در حوزه وجود داشت که نباید به این بحثهای فقهی بهصورت فصلنامهای پرداخته شود؛ ولی حمایتهای رهبری ما را بر آن داشت که فعالیت خود را در این زمینه ادامه دهیم. این مطلب باب آغاز فصلنامه فقه بود که تاکنون ادامه دارد و نزدیک به هفتاد و هشت شماره منتشر شده است؛ بسیاری از این شمارهها بهصورت ویژهنامه و در موضوعات خاص روز و بهصورت موضوعی مباحث را دنبال میکنند. مثلاً فقه و هنر، فقه و روابط بینالملل، فقه و همزیستی با کفار و… . همینطور بهصورت ویژهنامه برای اشخاص مباحثی را مطرح نمودیم؛ مثلاً یک شماره ویژهنامه شیخ انصاری(ره)، محقق اردبیلی(ره) و… .
خوشبختانه با آمدن فصلنامه فقه – که اولین فصلنامه فقه نیز بود – زمینه برای انتشار نشریات دیگر در حوزه با همین گرایش فراهم آمد؛ مثلاً نشریه فقه اهلبیت(ع) که پس از این نشریه راهاندازی شد و از تیم فصلنامه فقه برای همکاری دعوت کردند و مدیر مسئول فصلنامه فقه – جناب آقای ایزدپناه – سردبیر فقه اهلبیت(ع) هستند.
همچنین این نشریه اولین نشریهی علمی پژوهشی در حوزهی فقه است و خود این علمی پژوهشی شدن هم فرآیندی طولانی داشته است.
آیا خصیصه نوآوری با رتبه علمی پژوهشی بودن منافات ندارد؟ به بیان دیگر آیا این امر برای پذیرش مقالات و همچنین انتشار آن محدودیتی ایجاد نمیکند؟
طبیعتاً، فصلنامه اکنون پس از علمی پژوهشی شدن، محدودتر شده است و برخی مقالات را کنار گذاشتهایم؛ چون استاندارد علمی و پژوهشی دارد. بههرصورت در نهادی مثل دفتر تبلیغات اسلامی که میخواهد نوآوری داشته باشد، از طرفی اقتضائاتی وجود دارد – که ایجاب میکند به سمت علمی پژوهشی شدن حرکت کنیم، بنابراین از طرفی این رفتن، ضرورت است – ولی از طرف دیگر، باید بپذیریم محدودیتهایی از این ناحیه بهوجود میآورد. برخی گفتوگوهای علمی در قالب فصلنامههای علمی پژوهشی نمیگنجند؛ بسیاری از حرفهای نو، ایده و تلنگر هستند و ممکن است مستند علمی در حد استاندارد علمی پژوهشی نداشته باشند. وقتی میخواهیم این بحثها و گفتوگوها را ارائه کنیم، میگویند مستند علمی ندارد و این چارچوب رعایت نشده است؛ بنابراین شاید در مورد بحثهایی که میخواهیم افق نویی باز کنند، همخوانی نداشته باشد. به همین جهت در فصلنامه فقه، با شروع این فرآیند علمی پژوهشی شدن، ما با مشکل بهروزرسانی در چاپ مواجه شدیم و مجلدات فصلنامه با تأخیر چاپ شده است. تا پیش از این، فصلنامه بدون تأخیر چاپ میشد. البته این مسأله مختص ما هم نیست و تمامی فصلنامههایی که تبدیل به علمی پژوهشی میشوند، این مشکل را دارند.
یک مانع دیگر علمی پژوهشی شدن این است که مثلاً در بحثی فقهی که اقتضای تحقیقی مهم و طولانی دارد، رعایت استانداردهای مقالات علمی پژوهشی، محدودیتهایی اعمال میکند و باعث میشود محتوا رسانده نشود؛ مثلاً از طرفی میگویند سلسلهای نباشد و در مقالهی ۲۵ صفحهای تمام شود؛ در حالی که ممکن است این تحقیق نیاز به صفحات بیشتری داشته باشد. بنابراین اقتضای سازمانی گاهی ایجاب میکند فصلنامهای علمی پژوهشی شود و ضرورت دارد؛ اما از سوی دیگر این محدودیتها را نیز دارد. به همین دلیل استدلال کردیم، فصلنامه حوزه به سمت علمی پژوهشی نرود؛ چون این فصلنامه به مسائل اجتماعی حوزه میپردازد و با قالبهای استاندارد علمی پژوهشی سازگاری ندارد.