امام جواد (ع) وقتی که از خداوند سخن میگویند تقدیس و تنزیه را به هم میآمیزند. خداشناسیای که امام نهم شیعیان (ع) معرفی کردهاند بعدها در آموزههای عرفانی نیز راه یافت و مورد التفات عرفا قرار گرفت. ادامه …
شیخ عبدالکریم حائری نشان داد که سیاستورزی، همیشه با ورود مستقیم در امر سیاست نمایان نمیشود. نهایتِ شمّ سیاسی، میتواند در پیشبرد اهداف جلوه کند. جایی که آشفته بازارِ سیاست است میتوان سکوت کرد و دم فروبست. و این اوج سیاستورزی است. سیاستی که شیخ عبدالکریم حائری به انجام آن موفق شد. ادامه …
حتی در این فیضیه دراویش زندگی میکردند. روزی حاج شیخ عبدالکریم حائری وارد فیضیه میشود و عصای خودش را به زمین میکوبد و میفرماید به حول و قوه خدا اینجا را آباد میکنم و با یک اراده پولادین پای حرفش میایستد. ادامه …
مرحوم کاشف الغطا نگاه کارکردی به دین داشت. او به صرف استنباط احکام بسنده نمیکرد. وی معتقد بود احکام اسلامی قابلیت اجرایی دارد و میباید در هر زمان مورد استفاده قرار گیرد. ادامه …
امام در مشی سیاسی هم بیتأثیر از مرحوم شاهآبادی نبوده است. حتماً مرحوم شاهآبادی میدانست که شیوهٔ او در شاگردش کارگر میافتد و فقاهت و سیاست با هم میآمیزد و انقلاب اسلامی شکل میگیرد. از همین رو به شاگردش نوید داده بود «تو انقلاب خواهی کرد و پیروز هم میشوی». ادامه …
سلوک قطب الدین راه میانهروانهای بوده و اگر قائل به هر کدام از مذاهب بوده نیز تعصبی بر آن نمیورزیده و در آثار خود از جانب هیچکدام دفاعی نکرده است. قطب الدین دل به جانب فلسفه و آراء عقلی داشته و از وارد شدن به نزاعهایی اینچنین پرهیز میکرده است. ادامه …
آیتالله قدوسی سپس خطاب به جوانان مسلمان میگوید: «ما تنها تقاضایمان از جوانان روشنفکر مسلمان این است که دربارهٔ امور مذهبی زود قضاوت ننموده و در تمام مباحث مذهبی با دانشمندانی که قادر بر پاسخ ایراد و اشکالات وارده هستند، قبل از قضاوت تماس بگیرند». ادامه …
شاید بیراه نباشد که ابوریحان را بزرگترین دانشمند ایرانی تمامی اعصار نامیدهاند؛ دانشمندی که سالها از درگذشتش میگذرد و معاصرینش هر کدام از جنبهای از شخصیت او پرده برمیدارند و هنوز هم نکتههای مغفولمانده در مورد او وجود دارد. ادامه …
امام خمینی، در مواجهه با حافظ شیرازی، از جنبهٔ عرفانی وی مدد میگرفت. مرحوم امام، حافظ را «عارف شیرازی» مینامید. انس امام با اشعار حافظ به گونهای بود که در جایجای آثار خود و به کرّات از اشعار این شاعر عارف مدد میگرفت و برای گرهگشایی از کلام خود به کار میبست. ادامه …
سید بن طاووس با سبک دینداری فطری که میپسندید، احادیث و روایات را منبع اصلی دینداری میدانست و از درافتادن در چالشهای عقلانی پرهیز میداشت. شیوهای که او در مقابل ما قرار میدهد، تمسک بیچونوچرا بر اقوال معصومان (ع) است. وی در کتاب لهوف نیز مواجههای عقلانی با عاشورای حسینی نمیکند. این سبک دینی است که سید بن طاووس میپذیرفت. ادامه …