طیفی از مجموعهی آیتالله سیدصادق شیرازی را مشاهده میکنیم که فعالیّت حوزویشان، یک فعالیت فرهنگی با رویکرد قبل از انقلاب است؛ این یک آسیب است و باید بررسی شود؛ چون خود مرحوم آیتالله سیدمحمد شیرازی معتقد به نظامات فقهی بود. اما نکته اینجاست که آسیبهایی از ایندست نباید در فضای حوزه جنبهی امنیتی پیدا کنند؛ اینها باید به سوژههای معرفتی تبدیل شوند. ادامه …
ممکن است فقیهی بگوید من سکولاریزم را بهمعنای اینکه دین به نیازهای اجتماعی نمیپردازد، قبول دارم و وحی مرتبط با نیازهای اجتماعی نیست؛ این بدان معناست که اومانیزم و سوبژکتیویزم را نیز پذیرفته و این پارادوکسی است که با قرآن نیز سازگار نیست و بهنظر من این انکار ضروریات دین است؛ این شخص میشود فقیه کافر یا ملحد که معنا ندارد. ادامه …
قبل از انقلاب بعضی چیزها را محکوم میکردیم؛ اما بعد از انقلاب اگر مردم مشابه آنها را ببینند، به اعتقادشان و به قداست حکومت و روحانیت لطمه میخورد. نباید طوری باشد که بگویند روحانیت مستقل نیست و یکی از ادارات حکومتی است. اگر اینطور برداشت شود، بهضرر روحانیت و حکومت خواهد بود. ادامه …
در طول قرنها تاریخ فرهنگ اسلام، شیعیان پیشتاز و یکهتاز در حفظ حدیث پیامبر(ص) و عترت (ع) بودند؛ درحالیکه خلفا به اسم اسلام از نوشتن و یادداشت کردن بهشدت منع میکردند؛ بلکه آن را میسوزاندند و از بین میبردند و محدثان را تهدید و حبس می کردند. ولی امیرالمؤمنین(ع) و خاندان گرامیش طبق امر رسول اکرم(ص) و با کمال قوت با این بدعت معارضان حدیث و دشمنان دین، مقابله میکردند و حدیث ناب محمدی را از ابتدا حفظ و منتشر میکردند. ادامه …
سیاست و اخلاق هر دو در عرض هم هستند؛ سياست برای اين است که كليه استعدادهای نهفته را به فعليت برساند؛ نه فقط اخلاق را. بنابراين نمیشود گفت سياست مقدمهی اخلاق است/رئیس دولت قبلی اسم بعضیها را برد و آبروريزی كرد؛ خودش هم پيش خدا مسئول است؛ از اختلاس صحبت میکرد؛ مثلاً فلانمتهم به فلان عالم پول داده بود/ متأسفانه در مذهبیها اين اخلاق هست که اگر کسی يكخرده پايش كج شد، اینطور حساب میکنند که کاملاً منحرف شده و بيشتر هلش میدهند بهسمت انحراف. ادامه …
ما سياست را تابع اخلاق میدانیم و به همین دلیل آن جمله معروفی که میگوید هدف وسيله را توجيه میكند، از نگاه اسلام مقبول نیست. مشی سیاسی جامعهی مدرسین هم اینگونه است. در قضيه آقای صانعی، يادم هست آيتالله يزدی وقتی مطلع شدند كه برخی درصدد انجام اقداماتی هستند (مانند اینكه درس ايشان را تعطيل كنند) برخورد كردند و گفتند: اگر درس ايشان یا دفتر ایشان تعطيل بشود ما برخورد میكنيم. ادامه …
مرحوم استاد مسلم قلی پور گیلانی در بین طلاب محبوب بود و خیلی ها دوست داشتند درباره ایشان بیشتر بدانند. درخواست مصاحبه را مطرح کردم اول موافق نبود دقایقی صحبت کردیم و اجمالا پذیرفت. دیدگاه های خود را با صداقت مطرح کرد.مهمترین دغدغه ای که بارها اشاره کرد مشکل معیشتی طلاب بود. چند روز بعد برگه ای فرستاد و یکی دو نکته را هم یاد آور شد تا به مصاحبه اضافه کنیم احتمالا تنها مصاحبه باقی مانده از ایشان در این زمینه بوده است. ادامه …
اگر شما مستعدترین طلبهها و محصلانتان را در چنین مقطعی از دست بدهید، در آینده میخواهید برای چه کسی برنامهریزی کنید؟ چه کسی قرار است مسیر را ادامه بدهد؟ امروز میتوان اصطلاح فرار مغزها را در حوزه نیز مشاهده کرد که من آن را فرار استعدادهای مناسب مینامم. ادامه …
درست است که فقه از دروس اصلی حوزه است، اما بهنظر میرسد ما مجموعهای از قواعد و قوانین را بهدست طلبه میدهیم بدون آموزش کاربرد آنها؛ مثل این است که شما همهی قضایای هندسه یا فیزیک را حل کنید؛ امّا مسئله حل نکرده باشید. از سوی دیگر مدیران مدارس فکر میکنند چون کتاب احکام فارسی است، هر کسی در هر سطح علمی میتواند این کتاب را تدریس کند. ادامه …
مأموریت انبیا چه بوده است؟ آیات قرآن چه میگوید؟ خود پیغمبر ما برای چه آمد؟ برای تبیین احکام الهی آمد. احکام الهی یعنی چه؟ یعنی به زندگی مردم شکل خداییدادن. زمانی که مقرّرات رفتاری مردم در همه ابعاد زندگی همان شود که خدا و انبیا میگویند، زندگی رنگ و بوی خدایی پیدا میکند. وقتی ما برای مردم احکام میگوییم، یعنی همان مأموریت انبیا را انجام میدهیم. آیا این کسر شأن است؟ ده هزار روایت در جوامع فقهی داریم. این روایات چیستند؟ بیان حلال و حرام؛ آیا برای امام صادق(ع) هم کسر شأن بوده است؟! ادامه …