مقدمهی آیتﷲالعظمی سبحانی بر کتاب
بسم ﷲ الرحمن الرحیم
آیتﷲ حاجمیرزا حسنآقا مجتهد
مجتهدی عالیمقام و مجاهدی شجاع
شهر تبریز است شهر انقلاب/آشیان شیر و شاهین و عقاب
استان آذربایجان، سرزمین زرخیز، سبز و خرم و شاداب، سرشار از آب حیات، همراه با هوای معتدل و معادن گرانقیمت است و در طول زمان، شخصیتهای ارزندهای در دامن خود پرورش و نوابغی را در علم و هنر به جامعه تحویل داده است که نام و نشان و آثار فکری و علمی و صنعتی آنان زینت صفحات تاریخ ایران است.
استان آذربایجان دارای ویژگی خاصی است که آن را از دیگر مناطق متمایز ساخته است و آن، همجواری با غرب از یکطرف، و دولت عثمانی از طرف دیگر است. این نوع پیوستگی بیتأثیر در طرز تفکر مردم این سازمان نبوده است و هر اندیشهی سیاسی و اجتماعیای که در غرب یا دولت عثمانی تولید میشد، نخستین پایگاه ورود آن در ایران، ایالت آذربایجان و مرکز آن شهر تبریز بوده است.
تز سیاسی «عدالتخانه» و سپس «مشروطه» برای نخستینبار در این استان نضج گرفت و بهتدریج به دیگراستانها سرایت کرده، و علت آن همجواری با غرب و دولت عثمانی و رفتوآمد اهالی استان به آن نقاط بود.
البته از یک نکته نیز نباید غفلت کرد و آن اینکه حرکت از حکومت فردی به حکومت مردمی تا حدی خواسته زمان و به تعبیر دیگران «جبر روزگار» بود، که ناخواسته در جامعه ایرانی رشد و نمو کرد، و متفکران جامعهی آن روز از آن استقبال کرده و پیشاپیشِ آنان، روحانیت متعهد بود که پیوسته با استبداد دست و پنجه نرم میکرد. البته خواستِ روحانیت متعهد با آنچه در غرب دیکته شده، کاملاً متفاوت بود و البته خواسته آنان این بود که حکومت مردمی باید بر اساس قوانین آیین شرع انور باشد، و قوانین مصوبه مجلس از نظر حقوقدانان اسلامی بگذرد و آنچه را پیشتازان مشروطه در نجف اشرف و ایران خواستار بودند، همان مشروطهی مشروعه بود که امروز در کشور ما بهصورت جمهوری اسلامی تجلی کرده است.
در احقاق حق ملت، دو شخصیت علمی و روحانی پیش از دیگران جانفشانی کردند که مشروطه از مسیر صحیح خود بیرون نرود، و آنان عبارتند از:
۱. آیتﷲ شیخ فضلﷲ نوری (قدس سره؛ م۱۳۲۷ق) که در راه تلاش برای آرمان خود، بالای دار رفت.
۲. آیتﷲ حاج میرزا حسنآقا مجتهد تبریزی (قدس سره؛ م۱۳۳۷ق) که بهحق با تمام قوا با منحرفان مبارزه کرد؛ تا آنجا که بداندیشان، مقدمات تبعید او را به تهران فراهم ساختند. او در مرکز نیز به نشر افکار خود پرداخته و میگفت: «المشروطة کلمة حق یراد بها الباطل». ولی اندکی بعد به زادگاه بازگشت و با استقبال کمنظیری روبهرو شد و خاری در چشم بدخواهان و کسرویمآبها بود. تلاش او در روز نخست برای تشکیل مجلس برای خدا بود. همچنین کنارهگیری او، و جدایی از همکاران پیش نیز برای خدا بود.

کتابی که پیش روی شماست، اثر خامهی مورخ شجاع و واقعبین و روشنگر دانشمند معظم حجتالاسلام آقای حاج شیخ علی منذر (قدس سره) است که با قلم نافذ خود به شرح حال این عالم بزرگ پرداخته و مجموع اطلاع خود را از زندگی و مجاهدات این عالم بزرگوار گرد آورده و پردههای دروغین را بالا زده و سیمای حقیقت را آشکار ساخته است.
درگذشت این مورخ بزرگوار داغی بود بر دل این نگارنده که سالیان درازی در مؤسسه امام صادق علیهالسلام با ما همکاری داشت. امید است فرزندان او، آثار دیگر او را مثل این اثر، با شیوه خاص منتشر نمایند.
اینجانب درود خود را به روح مرحوم منذر فرستاده و از جناب حجتالاسلام والمسلمین آقای حاج شیخ رضا مختاری (دامت برکاته) که به نشر این اثر اقدام نمودهاند، صمیمانه تشکر میکنم. ناگفته پیداست جناب مختاری در راه نشر علم و تاریخ، فردی ستوده و دارای درجه ممتاز است.
جعفر سبحانی
مؤسسه امام صادق علیهالسلام
۹۵/۱۱/۵
نگاهی گذرا به کتاب
در بخشی از متن پشت جلد کتاب چنین آمده: «اثر حاضر که به سرشت و سرنوشت آیتﷲ حاج میرزا حسناقا مجتهد تبریزی (م ۱۳۳۷ف) مرجع تقلید بزرگ آذربایجان در عصر مشروطه و پیشوای مشروعهخواهان تبریز نظر دارد، طی فصول ششگانه، پس از بررسی جایگاه اجتماعی خاندان مجتهد، به واکاوی زندگی، مقامات بلند علمی ـ معنوی، افکار و مجاهدات سیاسی وی در دوران مشروطه میپردازد. آیتﷲ مجتهد تبریزی که خود از پیشگامانان مشروطه در تبریز بود، با مشاهده برخی انحرافات، به صف منتقدان پیوست و بدینترتیب نهتنها در زمان حیات از حملات افراطیون مصون نماند، بلکه بیش از دیگران در معرض اتهام استبدادخواهی قرار گرفت و چهرهاش در هالهای از اتهامات بیبنیاد فرورفت».
کتاب «مجتهد تبریزی» در قطع وزیری و با حجم ۴۰۰ صفحه منتشر شده است. بخشهای مختلف کتاب عبارتند از:
- مقدمات: شامل مقدمه آیتﷲ سبحانی، مقدمهی تدوینکنندهی اثر و مقدمهی مؤلف. در بخشی از مقدمهی محمدصادق ابوالحسنی (تدوینکنندهی اثر و فرزند مؤلف) چنین نگاشته شده: «دفتر پیشرو، برگرفته از یادداشتهای برجای مانده از استاد فقید است که پس از رحلت ایشان ضمن بازبینی، تکمیل و اضافات (با نوشتجات دیگر آن مرحوم) در قالب مجموعه فعلی صورت بسته و عنوانی را که آن بزرگوار، برای این اثر درنظر داشت، بر پیشانی دارد».
- خاندان مجتهد تبریزی: شامل معرفی چهرههای معروف و اثرگذار خاندان مجتهد تبریزی از قبیل میرزا احمد مجتهد، حاجی میرزا محمدباقر مجتهد و حاجی میرزا عبدالکریم امام جمعه. در وصف حاجی میرزامحمدباقر مجتهد (پدر حاجی میرزا حسنآقا) که از شاگردان برجسته صاحبجواهر و شیخ انصاری بوده از قول کتاب ریحانةالادب چنین آمده: «از اکابر علما و رؤسای علمی ایران، دارای نفوذ تمام و عزت و احترام مالاکلام، و مرجع طوایف انام بود. در انفاذ حوائج مردم مساعی جمیله بهکار میبرد». از قول اعتمادالسلطنه نیز دربارهی وی چنین آورده شده: «امام جمعه تبریز و رئیس اعظم آذربایجان که مذهب حق جعفری را حراستی مردانه مینمود. مقام فقاهت و اجتهاد آن بزرگوار، مسلم جمیع مسلمین است».

- مقامات عالی علمی و معنوی مجتهد: در قسمتی از این بخش چنین میخوانیم:
مجتهد نزد میرزای شیرازی (پرچمدار جنبش تحریم تنباکو) درس خوانده بود و چنانکه نوشتهاند «اعتقادی تام» به میرزا داشت. بررسی دقیق کارنامه مجتهد نشان میدهد که وی الگوی خویش در زندگی را، منش و روش استادش میرزای شیرازی قرار داده بود، که بیش از هرچیز بر «دانش دینی»، «پارسایی»، «ظلمستیزی» و «نبرد با استعمار» و «فرق ضاله» استوار بود.
- مجتهد تبریزی «مؤسس» و «مصحح» مشروطیت در تبریز: در این بخش مؤلف میکوشد با شرح برخی اقدامات مجتهد تبریزی نشان دهد که او به ناحق به هواداری از استبداد و بند و بست با شاه قاجار متهم شده؛ حال آنکه انتقادات او متوجه مشروطهچیان افراطی و سکولار بوده و او با اساس مشروطه (تحدید قانونمند رژیم استبداد) هیچ ضدیتی نداشته است.
- مجتهد در تهران: این بخش از اثر، به چگونگی خروج معترضانه (نسبت به اقدامات مشروطهچیان تندرو) و تبعیدگونهی مجتهد تبریزی از تبریز میپردازد. در قسمتی از این بخش، با ذکر برخی شواهد نشان میدهد که مجتهد را مردم از تبریز اخراج نکردند و این یک شبههی تاریخی است. به باور وی «دشمنان مجتهد، جمعی بسیار اندک اما تردست و غوغاگر و بلواآفرین بودند که هنرشان گلآلودن آب و گرفتن ماهی بود…». در پایان این بخش به بازگشت پیروزمندانه مجتهد به تبریز پس از حدود یک سال و استقبال بسیار باشکوه مردم از وی (به تعبیر کسروی) اشاره شده است.
- در دوران استبداد صغیر: در ابتدای این بخش اشاره شده که بازگشت پیروزمندانه مجتهد به تبریز و استقبال باشکوه مردم از وی، باز هم نتوانست مانعی بر سر راه اقدامات تندروانه، ضدملی و ضد اسلامی جناح سکولار شود. مؤلف در اینباره چنین مینویسد:
«مجتهد نمیتوانست دربرابر اقدامات غیرقانونی و ضداسلامی عناصر سکولار (که حتی اساس مشروطیت را نیز مورد تهدید و مخاطره قرار میداد) بیتفاوت بماند و لذا است که بهویژه پس از انحلال مجلس اول و شورش بخشی از مردم تبریز بر ضد دولت مرکزی، به مخالفت جدی با مشروطهخواهان تندرو برخاست و در این راه، «انجمن اسلامیه» را بنیاد گذارد و به دفاع از دولت مرکزی در برابر آن عناصر پرداخت. این امر، طبعاً کینه مشروطهچیان را نسبت به وی دوچندان کرد و از همین روی، زمانی که هواداران افراطی مشروطه، در تبریز بر جناح رقیب فائق آمدند، غیظ و کینه خویش را با غارت خانه مجتهد و بستگان وی نشان دادند و فرزند مجتهد در تهران، محبوس و خود وی نیز راهی جز ترک مجدد تبریز ندید».
- در مشروطه دوم: سیطره جناح تندرو و سکولار بر کشور، باعث شد اقامت مجتهد در تبریز با سختی و حتی خطر جانی همراه شود و وی مجبور شد مجدداً این شهر را ترک کند. نکتهی جالبی که مؤلف در ابتدای این بخش بدان اشاره میکند، امتناع مجتهد از پناهندگی به سفارتخانههای بیگانه در تبریز بود: «مجتهد البته میتوانست (همچون دیگر رجال) به یکی از سفارتخانهها پناهنده شود و جان و مال خویش را بیهیچ دغدغهای از دستبرد مخالفان محفوظ دارد، اما با همه خطراتی که او را تعقیب میکرد، این کار را دون شأن خویش دانست…». همچنین در این بخش، مؤلف به حمایت مجتهد از قیام شیخ محمدخیابانی و نیز نقش مجتهد در تکوین و زمینهسازی آن قیام در جریان مشروطه دوم میپردازد. در انتهای این بخش نیز به رحلت مجتهد و تشییع بزرگ و مجلل پیکر وی توسط مردم تبریز اشاره شده است؛ در اینباره از قول آیتﷲالعظمی شبیری زنجانی چنین نقل شده است: «تشییع پیکر حاجی میرزا حسنآقا در تاریخ تبریز، تشییعی بسیار بارز و شاخص بوده و این امر، با توجه به مخالفتهایی که بر سر مشروطه با ایشان شده و میشد، بر عظمت قضیه میافزاید و نشان میدهد که نفوذ و محبوبیت مجتهد، به رغم سوانح و مشکلاتی که برای وی در دوران مشروطیت پیش آمده و به خروج مکرر وی از تبریز انجامیده بود، تا پایان عمر با قوت باقی بوده است».
ضمائم و فهارس کتاب
حدود ۱۷۰ صفحهی انتهایی کتاب دربرگیرنده ضمائم، فهارس و آلبومی از تصاویر مفید و جالب است. بخش ضمیمهها شامل دو قسمت اصلی است: ۱. «اسنادی درباره پیوند خاندان مجتهد با امیرکبیر و یاران او»؛ ۲. «آذربایجان؛ پاسدار تشیع و جزء گسستناپذیر سرزمین، فرهنگ و تمدن ایران اسلامی شیعه». قسمت دوم، متن ویراستهی سخنرانی مؤلف است در همایش «تبریز، نخستین پایتخت تشیع جهان اسلام» که در آبانماه ۱۳۸۸ در تبریز برگزار گردید. در بخش فهارس هم، فهرستهای مختلفی مانند فهرست «آیات کریمه»، «روایات شریفه»، «اشعار»، «تصاویر» و… آورده شده که کاربرد پژوهشی کتاب را دوچندان میکند.
جمعبندی
هرچند ابراز نظر تخصصی در توان راقم این سطور نیست و دربارهی محتوای علمی کتاب بهتر است اهل آن ـ بهویژه پژوهشگران تاریخی برههی زمانی مشروطه ـ سخن بگویند، اما بهنظر میرسد همچون دیگر آثار مؤسسه کتابشناسی شیعه، اینبار نیز با اثری فاخر، پرمغز و مفید مواجهیم. کتاب نثری روان دارد؛ همچنین در جایجای کتاب و بهمناسبت، تصاویر گاه بدیع و کمتر دیدهشدهای درج گردیده است؛ که این دو ويژگی، جذابیت کتاب را برای خواننده بیشتر میکند. استفاده از منابع غنی در تألیف و تحقیق کتاب ـ هم بهلحاظ کمی و هم بهلحاظ کیفی ـ نکتهی دیگری است که باعث میشود کتاب «مجتهد تبریزی» اثری مفید برای اهل پژوهش در حوزهی تاریخ مشروطه ایران باشد.
ناشناس
هیچ کس مثل این میرزا حسن به مشروطه خیانت نکرد
ناشناس
مردم تبریز بارها او را از شهر بیرون کردند
ناشناس
از بزرگترین کرامات ایشان احتکار غله در زمان قهطی بود
محمد علی زاده
نشانه حقانیت و مظلومیت آیت الله مجتهد تبریزی همین بس که بزرگان فقه و فرهنگ او را تجلیل کرده اند و دشمنان ایران و اسلام او را کوبیده اند؛ بزرگان که از ایشان تجلیل کردند مثل «آيه الله شيخ حسن مامقانى، آقا بزرگ طهرانی، ملا على واعظ خيابانى، آیت الله شبیری زنجانی، ثقه الاسلام تبریزی، مدرّس تبريزى، آیت الله سبحانی و دكتر مهدى مجتهدى» و دشمنان آیت الله مجتهد تبریزی هم مثل کسروی و قشون روس و تروریست های قفقازی! حتی تقی زاده نیز به بزرگی او اعتراف کرده است. تو خود حدیث مفصل بخوان از این مجمل!!
ناشناس
راستی این رو هم بدونید که این آقا جزو کسانی بود که پرچم سفید از در خانه اش آویخت. بر خلاف ستارخان که مردانه ایستاد.