دستاورد پژوهش از این قرار است: انسان هابزی، انسانی خلق الساعه و بدون گذشته و پیوندهای اجتماعی و تحت تسلط قوای طبیعی و غریزی و غیرعقلانی است؛ از این رو، وضعیت طبیعی که در آن به سر میبرد، وضعیتی وحشیانه و ددمنشانه است که راه برونرفتی جز قرارداد اجتماعی مشروط و به نفع شخص ثالث و واگذاری همه حقوق و اختیارات به او ندارد. این شخص ثالث، که بدین ترتیب، تبدیل به لویاتانی میگردد که انسانهای منفرد در او مضمحل میگردند، طرف قرارداد نبوده و تعهدی به آنها ندارد و تنها در مقابل خدا مسئول است. همچنین به جهت ناتوانی عقل انسان یاد شده، بلکه هر انسانی حتی در زندگی مدنی، چارهای جز استبداد و مرجعیت عقلِ حاکم در حوزه سیاسی، و حتی اعتقادی، وجود ندارد. بدین ترتیب، انسانشناسی هابزی، توجیه استبداد سیاسی و دین حکومتی را فراهم میآورد.
علامه طباطبایی، انسان را موجودی اجتماعی تصویر میکند که از سابقه و تجربه زندگی خانوادگی و اجتماعی برخوردار است. انسان منفرد در روی آوردن به زندگی اجتماعی، که ناشی از ویژگیهای وجودی اوست، برای بهرهگیری از دیگران؛ ناگزیر، بهرهدهی به آنان را میپذیرد و بدین ترتیب، استخدام متقابل، که همان عدالت اجتماعی و قرارداد عملی و ضمنی اجتماعی است، را بر میگزیند. در نگاه علامه طباطبایی، انسانهای اولیه، تحت تأثیر قوای طبیعی بودند و سلطه قوای طبیعی، عقل را نیز در بَر میگرفت. اما عقل، در سیر طبیعی و اجتماعی، کمال یافته و با وحی و نبوت تقویت شده و حاکم بر غرایز و قوای طبیعی میگردد و همین عقل است که مخاطب وحی شده و امکان دریافت پیام وحی و ارزیابی آن را دارد. این تصویر از انسان در تبیینِ اجتماع و سیاست و حکومت، و روابط دین و حکومت و اجتماع، تأثیر تعیینکنندهای میگذارد. انسان اجتماعی به زندگی اجتماعی نائل میآید. در اجتماع، مُلک و حکومت پیدا میشود. برای تعدیل و تصحیح روابط اجتماعی و مُلک و حکومت؛ انسان، وحی الهی را دریافت میدارد. مخاطب وحی الهی، انسان اجتماعی است که با تدبّر و اجتهاد اجتماعی، آن را بررسی میکند و میفهمد.
بدین ترتیب، دو انسانشناسی متفاوت در اندیشه این دو اندیشمند؛ هابز و علامه طباطبایی، به دو تحلیلِ متفاوت از سیاست و حکومت میانجامد. انسانشناسی هابزی به وضعیت مدنی، دولت مطلقه، استبداد سیاسی و دین حکومتی منتهی میشود و انسانشناسی علامه طباطبایی به استخدام متقابل، اجتماع تعاونی، حکومت اجتماعی و دین اجتماعی، راه میبرد.
نویسنده این کتاب، حجتالاسلام دکتر احمدرضا یزدانی مقدم، مدیر گروه و عضو هیئت علمی گروه فلسفه سیاسی پژوهشکده علوم و اندیشه سیاسی پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی است و توسط انتشارات پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی به چاپ رسیده است.
کتابی در تجلیل از مرجعیت
آیتالله حاج میرزا حسنآقا مجتهد؛ مجتهدی عالیمقام و مجاهدی شجاع
راههای شرعی سپردهگذاری در بانکها
منابع و ادله علم اصول فقه