چندی پیش جمعی از طلاب و فضلای استان کرمان با حضور در دفتر حضرت آیتﷲ علوی گرگانی با ایشان دیدار کردند. در این دیدار آیتﷲ علوی گرگانی ضمن خیر مقدم به طلاب و روحانیون حاضر در جلسه، بیاناتی ارائه کردند که متن کامل آن را در ادامه میخوانید:
تشکر میکنم از اینکه افتخار به ما دادید که از نزدیک شما را زیارت کنیم تا دیداری تازه شود و موعظهای بیان گردد که متوجه خودم و شما باشد و این گونه نیست که موعظه من فقط مربوط به شما عزیزان باشد. هرچه بنده میگویم مخاطبم، خودم و شما قرار دارید.
جد ما امیرالمؤمنین(ع) که وجودشان یک وجود استثنایی بود و در میان همه ائمه بالاترین شخصیت بعد از پیامبر(ص) بودند، چنین شخصیت بالایی که همه وجودش نور بود، در خطبههای نماز جمعهشان خود را مورد موعظه قرار میدادند و میفرمودند: «أوصیکم و نفسی بتقوی ﷲ»، من خودم و شما را به تقوا وصیت میکنم.
امیرالومنین(ع) میخواهد بگوید آقایان اهل علم و روحانیت محترم وقتی منبر میروید و سخنرانی میکنید، این حرفهایی که میزنید برای خودتان هم باشد. یعنی من هر چه میگویم باید خودم هم همانطور باشم. اگر قرار باشد من بگویم و عمل نکنم، هیچ اثری ندارد. لذا امام صادق(ع) میفرماید: «من صدق فعلُه قولَه فهو رجل تام». کسی تمام و کامل است که رفتار او گفتارش را تصدیق نماید.
مشکل امروز جامعه ما و حتی تا حدودی مشکل امروز روحانیت، همین است. چرا امروز روحانیت ما آن طور که قدیم بود، نیست؟ العیاذ بﷲ خدا عوض شده؟ ابداً. آسمان و زمین عوض شده؟ نه وﷲ. چه معنویتهایی در قدیم بین علماء بود که دیگر این روزها به چشم نمیآید! خودم را میگویم. شخصیتها و علمای قدیم چه مقام، قرب و منزلتی داشتند. باور کنید و بروید مطالعه نمایید و حالاتشان را ببینید. آقایان! از گذشتهها عبرت بگیرید. رفتار و کردار علمای گذشته را ببینید. من و شما مسئولیتمان خیلی بالاست. ما روحانیت مسئولیت خیلی سنگینی داریم.
خداوند متعال در آیه ۱۵۵ سوره مبارک انعام میفرماید: «هذا کتاب أنزلناه مبارک فاتبعوه واتقوا لعلکم ترحمون». این آیه چه به ما میگوید؟
قرآن خیلی مبارک است و خیلی برکت دارد. چه چیز قرآن برکت دارد؟ همه چیز قرآن برکت است و این مبارک، صفت کل قرآن است. این کتاب مبارک است، یعنی علمش مبارک، الفاظش مبارک، معنایش مبارک و همه بطونش مبارک است. این کتاب شایسته است که انسان دنبالش برود. دنبال قرآن بروید و مطالب و دستورات را از قرآن بگیرید. عملتان مطابق قرآن و سرلوحه کارتان باشد. قرآن را داشته باشید و تقوا به دست آورید و به جلو حرکت نمایید. سپس خداوند میفرماید: «لعلکم ترحمون». آقایان مواظب باشید. گفته نمیشود حتماً مورد رحمت قرار میگیرید، بلکه میفرماید شاید مورد رحمت واقع شوید. عجب! آدم به قرآن عمل کند و دنبال قرآن برود و تقوا هم داشته باشد، ولی باز شاید مورد رحمت قرار بگیرد؟ چرا؟ چون ما نمیدانیم چقدر کار و عملمان برای خداست! چقدر به خدا نزدیکیم؟
خدا رحمت کند مرحوم آیتﷲالعظمی گلپایگانی را. ایشان نقل کردند که زمان مرحوم حاج شیخ (آیتﷲالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی) این قدر امکانات نبود و حوزه طلبه زیادی نداشت و کلاً حوزه ۷۰۰ نفر طلبه داشت. آیتﷲالعظمی گلپایگانی میفرمودند: مقسم مرحوم آیتﷲالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری، مرحوم شیخ محمد تقی بافقی بود. این مطلب را با دقت گوش کنید تا ببیند آنها چه بودند و ما چه هستیم. روزی ۴۰۰ طلبه آمدند به منزل مرحوم حاج شیخ و پیش مرحوم آقای بافقی و گفتند: ما طلبهها عبایی نداریم که بتوانیم خودمان را گرم کنیم. ۴۰۰ عبا میخواهیم. مرحوم بافقی میرود خدمت مرحوم حاج شیخ و میگوید ۴۰۰ نفر طلبه آمدهاند و ۴۰۰ عبای زمستانی نیاز دارند. حاج شیخ تا این موضوع را شنید سر مبارک خود را پایین انداخت و گفت من ۴۰۰ عبا از کجا بیاورم؟ من که امکاناتی ندارم! من چیزی ندارم که بتوانم برای ۴۰۰ طلبه عبا تهیه کنم. مرحوم بافقی میگوید: چرا ندارید؟ و حاج شیخ جواب میدهد که پول آن را ندارم. مرحوم بافقی میگوید: از آقا میگیریم. از امام زمان(عج) بگیرید. مرحوم حاج شیخ میفرمایند: من راهی ندارم به امام زمان(عج). چطور از ایشان بگیرم؟ سپس مرحوم بافقی خطاب به حاج شیخ میگویند: آقاجان! من از امام زمان(عج) میگیرم، شما زحمت نکشید! من میروم جمکران تا از امام زمان(عج) بگیرم.
خدا مرحوم امام را رحمت کند، من با ایشان خیلی مأنوس بودم. به منزل ایشان میرفتم و ایشان به منزل ما تشریف میآوردند. ما با مرحوم امام(ره) به جمکران میرفتیم که گاهی در مسجد بسته بود. آن وقت مسجد جمکران مثل الان نبود؛ فقط یک ساختمان و حیاط کوچک داشت.
خلاصه مرحوم بافقی شب جمعه به مسجد جمکران میرود و فردا به خدمت حاج شیخ میآید و میگوید: الحمدﷲ حواله را گرفتم. حاج شیخ میفرماید: چه حوالهای؟ و ایشان پاسخ میدهد: دیشب که رفتم جمکران، آقا فرمودند فردا برای شما ۴۰۰ عبا میفرستیم. به هر تقدیر روز جمعه حدود ساعت ۱۰ صبح، تاجری از اصفهان آمد و گفت ۴۰۰ عبا آوردهام، آقا فرمودند این عباها را برای طلبهها بیاورم. وقتی عباها را آوردند محضر مبارک حاج شیخ، اشک از چشمان ایشان جاری شد و فرمودند: آقاجان! شما این قدر نزدیک هستید و ما از شما دوریم؟
برادران عزیز! اگر شما خودتان را سرباز امام زمان(عج) میدانید، باید در محضر آقا باشید و بدانید سرباز ایشان هستید. آقا به ما اشراف دارد.
معنای پیروی کردن از قرآن، تقارب است؛ یعنی برویم به طرف قرآن و نزدیک به خدا شویم. به جدم، اگر روحانی عامل باشد، خدا میداند که در بین مردم چقدر اثرگذار میشود. من به بعضی از شهرها رفتم و دیدم مردم آنجا خیلی متدیناند. به آنها گفتم چطور شده که شما این قدر متدینید. گفتند: فلان آیتﷲ اینجا بود که وقتی صبح در مسجد نماز میخواند، آن قدر جمعیت زیادی به مسجد میآمدند که جای خالی در مسجد نبود؛ از بس که این عالم، مردمی و در بین مردم بود. گفتم بارک ﷲ. یک عالم با عمل، این طور تأثیرگذار است. ما باید با عملمان مردم را به دین دعوت کنیم، نه فقط با گفتارمان.
حضرت عیسی(ع) میگویند: «لا تکونوا علماء السوء فإنهم صخرة علی رأس عین لا یشرب الماء نفسه و یمنع الناس عن شرب الماء». عالمهای بد مثل سنگ مقابل آب هستند؛ نه خودشان آب میخورند و نه میگذارند دیگران آب بخورند. از ایشان سؤال کردند علماء سوء چه کسانیاند؟ فرمودند: آنهایی که متهم به دنیاطلبیاند.
عالم اگر دنیاطلب باشد، از مذمت دنیا چیزی نمیگوید، چون اگر بگوید به او خواهند گفت پس چرا خودت دنیاطلبی؟ خوش به حال شما! افتخار کنید به همین زندگی متعارفی که دارید.
مرحوم امام(ره) از استادشان مرحوم آیتﷲ ملکی تبریزی نقل کردند که اگر طلبهای ۴۰ سال شب و روز درس بخواند ولی تقوا نداشته باشد، نمیتواند برابری کند با طلبهای که چهار سال درس خوانده و باتقواست. این چهار سال درس باتقوا بالاتر از ۴۰ سال درس بیتقواست. چرا این فرمایش را کردند؟ چون «لباس التقوی ذلک خیر» یعنی تقوا لباس خیر است.
پایههای ویران یک استدلال
ساحل حوزهها امن است، ولی نه تا ابدالدهر!
تقریرات مکمل فراگیری دروس حوزوی است/ غناء و موسیقی از موضوعات هویتساز هستند
طلبه و روحانی، منهای مردم، کارآیی نخواهد داشت/ الان ما طلاب یک صفکِشی برای خودمان انجام دادهایم و خودمان را در هالهای از نور تصور کردهایم و مردم هم که راه خود را میروند