مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
منش سیاسی سید احمد خوانساری

زمانی که مرحوم امام خمینی را از قم به تهران می‌برند و فضای قم متشنج می‌شود، آیت الله خوانساری واسطه می‌شود و کسب خبر می‌کند تا فضای ملتهب میان روحانیون فروکش کند. در این ماجرا «اعضای محترم جامعه مدرسین، به آقایان مراجع متوسل شدند که در این مورد اقدام جدی بکنند، آنها هم مرتب به وسیله آیت الله العظمی حاج سید احمد خوانساری در تهران، مسأله را پیگیری می‌نمودند. مرحوم آقای خوانساری همواره رابط میان حوزه و دستگاه حاکم و شخصیت مورد احترامی بود. … ایشان هم انصافا از این موقعیت به نفع روحانیت و حوزه بهره می‌گرفت». ادامه 

جناب آقای روحانی در روزهای نخست انتخاب خود، دیداری با مراجع عظام تقلید داشت، اما این سفر پس از گذشت حدود یک سال و نیم از استقرار و فعالیت دولت، بسیار مهم خواهد بود. مباحثات ضمن خیرمقدم به ریاست محترم جمهور و هیات همراه، و از باب وظیفه، نکاتی در این باب بیان می‌کند. حوزه‌های علمیه به واسطه وجود صدها مرکز علمی و پژوهشی، ظرفیت بسیار ارزشمندی دارد که لازم است دولت از محصولات پژوهشی و نظرات کارشناسی این مراکز استفاده کند. قطعا ارتباط با این مراکز برای دولت امتیازات فراوانی دارد. ادامه 

اما جناب آقای جنتی رسیدن «گزارش‌های نادرست به مراجع» را علت اصلی این انتقادها عنوان کرده‌اند که بررسی یک واقعیت نشان می‌دهد این دلیل بیان شده، در حد یک بهانه غیرقابل قبول است! یکی از مهمترین امتیازات هر دولت، ارتباط مستقیم، صمیمی و تاثیرگذار با مراجع عظام تقلید و حوزویان است. … انتظار این بود که شخص رئیس جمهور که برآمده از حوزه است، نسبت به ارتباط نزدیک با بزرگان حوزه عنایت ویژه‌ای داشته باشد که متاسفانه تا یک سال و اندی از آغاز به کار دولت جدید، مشاور امور روحانیون دولت نامشخص بود. ادامه 

حجت‌الاسلام جعفر شجونی:

ما می‌دانستیم که رژیم قابل اصلاح نیست، چون چند بار انقلاب شد در مملکت، و اینها تغییر روش ندادند. به همین دلیل بود که امام دست آخر گفت باید از بین بروند؛ ما همان راه و روش امام را تعقیب کردیم. اوایل در نهضت ما با شهید نواب صفوی بودیم و قصد ما اصلاح رژیم بود؛ ولی بعدها دیدیم نه، اینها قابل اصلاح نیستند؛ بنابراین در فکر تغییر رژیم افتادیم. ادامه 

حجت‌الاسلام والمسلمین دکتر رحیم کارگر: انقلاب اسلامی باید چه برنامه و رویکردی نسبت به فرهنگ اتخاذ کند؟ به عبارت روشن‌تر چه نوع تحول آینده‌نگر و در چه ساحت‌هایی می‌تواند ما را از این وضعیت فعلی خارج کرده و در برابر چالش‌های فرارو، مقاوم ساخته و فرهنگ مطلوب را نهادینه سازد؟ در واقع آینده مطلوب فرهنگی در پرتو انقلاب اسلامی ایرانی چیست و چگونه می‌توان به آن دست یازید؟ گفتنی است آینده‌های مطلوب همان آینده‌هایی هستند که ما بر پایه ارزش‌ها و هدف‌گذاری‌ها، خواستار شکل‌گیری و تحقق آنها هستیم. ادامه 

در حاشیه خبرسازی برخی رسانه‌ها؛

چندی پیش برخی رسانه‌ها از حضور استاد محمدرضا نکونام در دادگاه ویژه روحانیت خبر داده بودند که روز گذشته فرزند وی توضیحات قابل تقدیری ارائه کرد. ادامه 

دکتر محمدهادی مفتح: آن زمان هم بحث بر این بود که آیا کار در دست روحانیون باشد یا نه؟ و همه ترس از تکرار مشروطه بود که آن زمان چون کار دست روحانیت نیفتاد و کار را غیر روحانیون در دست گرفتند، نهایتا نتیجه کار به رضاخان ختم شد و نگرانی مشروطه باعث شد که روحانیت کار را رها نکند. این باعث می‌شد که آقایان معتقد شوند که روحانیت نباید از صحنه خارج شود. البته درباره حدود این مسأله بحث بوده، ولی اصل مسأله بین همه آقایان مسلّم بوده است. ادامه 

تأثیر متقابل حوزه و انقلاب؛

اگر آرزوی دیرینه علمای عصر مشروطه این بود که فقهای منتخب، اجازه نظارت بر قوانین مصوب مجلس شورای ملی را داشته باشند که آن هم با هزاران مشکل و نقص جز در مجلس دوم محقق نشد، اما در انقلاب اسلامی علاوه بر تحقق این آرمان در قالب شورای نگهبان قانون اساسی، شرایط به گونه‌ای رقم خورد که فقیهی عادل و جامع الشرایط در رأس امور قرار گرفت تا به مسیر حرکت کلیه دستگاه‌های قانون‌گذاری و اجرایی و قضایی نظارت کامل داشته باشد تا از اصول اساسی اسلام حراست کند. ادامه 

تأثیر متقابل حوزه و انقلاب؛

آیت الله محمد یزدی: از همان روزهای اولی که نهضت، کار خودش را شروع کرد و مسئله انجمن‌های ایالتی و ولایتی و کاپیتولاسیون، پیش آمد و جامعه مدرسین وارد حرکت انقلاب شد و حمایت از امام را در دستور کار خود قرار داد، امام از اینها حمایت می‌کردند. اگر کسی، مجلدات جامعه مدرسین را … بدون غرض مطالعه کند، می‌تواند راحت قضاوت کند که سیره امام نسبت به جامعه مدرسین، یک سیره مشفقانه، دوستانه و در یکی دو مورد، آمرانه است. ادامه 

سید محمدجواد شیرازی از زبان دوست دیرین؛

حجت‌الاسلام والمسلمین صادق سیبویه درباره حجت‌الاسلام والمسلمین سید محمدجواد شیرازی: به تنهایی یک موسوعه بود. صاحب‌نظر بود، اما اهل صحبت نبود. تا کسی از او چیزی نمی‌پرسید، چیزی نمی‌گفت. علم و حلم را با هم داشت. بسیاری از ما اگر مقداری سواد داشته باشیم، حلم نداریم. اما اگر یک ساعت از آقای شیرازی سوال می‌کردی و حرف می‌زدی، خسته نمی‌شد و آخرین سوال را چنان جواب می‌داد که انگار اولین سوال است. هیچ فرقی نمی‌کرد. تا انتها با حوصله و صبر و روی خوش برخورد می‌کرد. ادامه