اینکه گفته میشود علاّمه جعفری از تفسیر مثنوی پشیمان شده و گفته کاش من این کار را نمیکردم! در چندین جا ایشان فرمودند، این دروغ است. ما کتاب مثنوی را به عنوان کلاس تمرین انتخاب کردیم تا با سرمایهی بیشتری سراغ نهجالبلاغه ادامه …
استاد صفایی یکی از شخصیت هایی است که توانست یک اندیشه را به جریان فکری تبدیل کند. زمانی که دکتر سروش ادعاهای خود را مطرح کرد، اولین اتفاقی که در فضای اندیشهای حوزه علمیه رخ داد، بُهت بود؛ در حالیکه استاد صفایی ادامه …
به نظر میآید تصویری که ارزیابی همهجانبۀ اشعار حافظ از شخصیت او به ما میدهد بیش از آن که عارفی دلسوخته را برای ما تداعی کند، ما را با انسانی مواجه میسازد که اشعار او در عین حال که در بستر اجتماعی ـ تاریخی خاصی سروده شدهاند، چندین وجه از وجوه مختلف فرهنگ ایرانی را بازنمایی میکنند. ادامه …
متأسفانه اینگونه زیادهرویها و تندرویها نسبت به محکومکردن فلسفه و عرفان از گذشته وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. کار به جایی رسیده است که تدریس و تحصیل فلسفه در یکی از مدارس علمیّۀ شهر قم، ممنوع و حرام اعلام شده است! و یا اینکه در همایش و میزگردی علمی که اساتید و متخصصان علوم عقلی مشغول تبادل نظر و همفکری بودهاند، شخصی از درون جمعیت با سروصدا و لعن و نفرین جلسه را بر هم زده است. ادامه …
در «سودای تفکیک» میتوان سه ضعف اساسی یافت: ۱. ناکافی بودن تلاش نویسنده در تبدیل مقالات پراکنده به یک کتاب منسجم و یکدست؛ ۲. استفاده از ادبیاتی که «سودای تفکیک» را واجد نقدهایی از جنس نقدهای سید حسن اسلامی به اصحاب تفکیک میسازد؛ اتکا به زبان جدلی، و در مواردی، به کارگیری ادبیاتی نهچندان اخلاقی؛ ۳. تکرار عبارات، مضامین و حتی جملهها در نقاط مختلف کتاب. ادامه …
ما باید محدویتهای انسانی خود را بپذیریم و اصول اخلاقیای را نیز مراعات کنیم؛ از جمله این که حق نداریم سخن کسی را به نفع ادعای خود مصادره کنیم؛ بلکه باید انسانها را در جغرافیای فکری خودشان ببینیم و مثلاً هرگز نمیتوان علامه طباطبایی را ضد فلسفه معرفی کرد.
ادامه …
مراجعه به فقها در چنین عصری تنها مانع از سرگردانی مطلق و بلاتکلیفی و بنبست نظری و عملی است و کمک میکند احکام و ارزشهای دینی در حدی نسبی و محدود محقق شوند؛ اما این قابلیت، ظرفیت و شأنیت را ندارد که بتواند به تأسیس جامعه، دولت و تمدن تراز دین منجر شود. ادامه …
معیار آزمون و تصدیق و تکذیب در هر لایه از علم، به حسب همان لایه میباشد و معتقدم فرهنگستان به حد بضاعت خود در مقیاس راهبردی ـ و نه کاربردی ـ در مواضع مهمی ورود پیدا کرده است و وقتی با متخصصان هر علمی به بحث پرداختهایم، متوجه شدهایم که تفکرات فرهنگستان، نهتنها کمبودی ندارد، بلکه در برخی نقاط، قوت قابل توجهی هم دارد. ادامه …
غایت و هدف دینداری را میباید برگزید. نمیباید دین و دینداری را در تمسک به اموری معرفی کرد که با عقل زمانه کمتر سازگاری دارد. پاینهادن در عرصهی عمومی، اشباعِ عقلِ جمعی را نیز میطلبد. میتوان به دستاوردهای جدیدِ امروزین به دیدهی عنایت نگریست و همچنان بر مرام دینی مقیّد بود. مرحوم شیخ مفید قرنها پیش متدیّنان را هشدار داده بود که «جماعتی از شیعیان که دیانت آنها از روی تقلید و بدون تأمل است… شایستهی خلود در جهنم میباشند». وی حتی معتقد بود: «امام غائب(عج) از آن جهت تا کنون ظاهر نشده است که میداند اعتقاد بیشترین پیروان او مبتنی بر تقلید است و بر چنین مردمی نمیتوان اعتماد کرد». ادامه …
چگونه میشود از اعتباریات پیش از اجتماع سخن گفت؟ اگر همه ادراکات غیرحسی اعتبار از نوع انسانیست، آیا همهچیز نسبی میشود؟ جایگاه اخلاق در این تقسیمبندی کجاست؟ اگر همه گزارههای حقوقی و اخلاقی حاکم بر روابط انسانی و اجتماعی به تعبیر علامه طباطبایی اعتبار است و درنتیجه ـ و به تعبیر نگارنده ـ الهیات نیز بازتاب روابط اجتماعی در سپهر اعتقادات، جایگاه دین و وظیفهی انبیا چگونه است؟ ادامه …