الان عقلانیت حوزه، یک عقلانیت انتزاعی است. فقهای ما هم الان میگویند که ما هم در اجتماع هستیم، اما وقتی به اجتماع میروند، در امتداد عقل پیشینی انتزاعیشان وارد میشوند. یعنی اینطور نیست که خاستگاه مسالههایی که درباره آنها تفقه میکنند، به صورت پیشینی اجتماع باشد. یعنی ما از مساله به اجتماع میرویم، از اجتماع وارد مسائل نشدیم و نقطه عزیمت یا نقطه رصد مسائل ما خود اجتماع نیست. ادامه …
این فقه شیعی باید به گونهای سامان داده شود که برای اداره جامعه حضور داشته باشد. جامعه که صرفا جامعه شیعی نیست، بلکه جامعه غیرشیعی هم که باشد باید فقه بتواند آن را اداره کند. پس اگر فقه ما بخواهد جامعه غیرشیعی را نیز اداره کند، حتما باید نوآوری داشته باشد. تاکید میکنم که نوآوری باید با اصحاب فن باشد تا به سمت و سوی بیراهه و از دین خارج شدن نرود. ادامه …
مفهوم نواندیشی دینی را مفهومی گویا نمیبینم که بخواهم بر اساس آن تقسیمات حوزوی داشته باشم. نواندیشی دینی را چه تعریف کنیم؟ مثلا بگوییم هر کسی که نوآوری دارد نواندیش است؟ در پاسخ میتوان گفت این نوآوری یا برپایه اجتهاد شیعی است، یا برپایه اجتهاد شیعی نیست. اگر بر پایه اجتهاد شیعی نباشد، جزو تحریفیون قلمداد میشود، اگر با روشمندی شیعی بیاید، همان روش اجتهادی میشود، که البته اجتهاد او با اجتهاد دیگری تفاوت دارد. ادامه …
ما به آقای شبستری درخواست دادیم که هر کجا شما بفرمایید ما حاضر به مناظره هستیم. البته ایشان نیامد و گفت که من فقط میخواهم با خود مراجع مناظره کنم. بنده گفتم هدف شما اصلاحگری است و بدین شکل بهرهای از اصلاحگری هم محقق میشود. حداکثر اینکه در آخر میگویید که این آقا چیزی بلد نبود. در هر صورت ایشان نیامد، من هم احساس کردم که لازم است که پاسخهایی داده شود، این بود که پاسخهایی دادیم. البته ایشان هیچ پاسخی در این زمینه ادامه …
جریان نوگرای متاثر از انقلاب اسلامی طی سالهای آینده نیاز به بازخوانی و بازبینی دالهای مرکزی خود دارد. اگر روزگاری فلسفه و پرسشهای کلامی و فلسفی اذهان جوانان را پرکرده و دغدغه این جریان شده بود، امروز مساله کارآمدی فقه و ولایت فقیه یکی از مسائل امروز انقلاب اسلامی میباشد. لذا در شرایط فعلی دانش فقه سیاسی یکی از مهمترین دانشهایی است که این جریان در تلاش است تا خود را در آن بهروزرسانی و شبهات مطرح در نسبت با عملکرد نظام اسلامی را از این بستر پاسخ دهی کند. ادامه …
باید مراقب بود که عناوینی مانند نواندیشی حوزوی، نواندیشی دینی، روشنفکری حوزوی و غیره ما را فریب ندهد. والا همه ميتوانند با نگاهي لغوی مدعی شوند که ما دغدغه نواندیشی داریم، به این معنا که دوست داریم مسائل جدید را بشناسیم، اما نباید نگاه ما بسته و غیرمنطقی و غیرضابطهمند باشد. ادامه …
جوامع بشری همیشه با مسائلی چون برخی از تفکرات غلط مواجه بودهاند یا برخی تحولات رخ داده که لازم است با آن منطبق شوند، اما به خاطر چسبندگی آنها به سنتها این تحولات را نمیپذیرفتند. از این رو همیشه به … ادامه …
مفهومشناسی روشنفکری از آن دسته مفاهیمی است که در جامعه ایرانی معانی مختلفی از آن برداشت میشود. این مفهوم در درون حوزه نیز سرنوشتی مشابه فضای کلی کشور دارد و حداقل دو معنا در اذهان متبادر میکند: روشنفکری براساس سنت … ادامه …
علامۀ طهرانی، هم رهبر فقید انقلاب و هم مقام معظم رهبری را ولیفقیه میدانسته و بهصراحت، اطاعت از ایشان در امور اجتماعی و سیاسی را حتی برای افراد اعلم از آنها واجب تلقی میکردهاند. آیا نبودند افراد سرشناسی که با وجود داشتن شناخت کامل از رهبر معظم انقلاب و در عین دفاع اولیه از رهبری ایشان در مجلس خبرگان، در ادامه به جرگۀ مخالفان ایشان ادامه …
آقای طباطبائی و امثال اینها خودشان اهل فقه و اصول و حرم و طاعت بودند، یک چیزی در فلسفه نوشتند که خودشان متوجه نشدند. فلسفه و عرفان به خدا قائل نیست. فلاسفهی یونان به هیچعنوان اصلاً نبی، پیغمبر و خدا ادامه …