طرفداران حقوق بشر در توجیه اتفاقاتی مانند اعدام شیخ نمر و جمع کردن آن با برخی حقوق مندرج در اعلامیهی حقوق بشر مثل حق حیات میتوانند بگویند: همهی انسانها حق حیات دارند؛ الا کسانی که ادامهی حیاتشان مخلّ ادامهی حیات یا امنیت دیگران باشد! سؤال اینجاست که مرجع چنین تشخیصی چه کسی یا چه نهادی است؟ بهراستی گره کور ریسمان درهم تنیدهی حقوق بشر کجاست که مدعیان و متصدیان آن، برای برقراریاش بر ضد خودش عمل میکنند؟ ادامه …
در وصف وی (مرحوم آخوند) گفتهاند که از وجوهات برای مصارف شخصی استفاده نمیکرد و بسیار کریم بود و برای طلاب خانه میخرید و به آنان رسیدگی میکرد؛ اما برای خود و فرزندانش سختگیری داشت و این چیزهاست که امروز برای حوزه باید الگو قرار بگیرد/کسی با عوض کردن لباس عوض نمی شود و دین نیز به لباس روحانی پوشیدن و معمم شدن نیست و اگر دیندار واقعی باشیم میتوانیم در مردم هم اثرگذار باشیم. بنابراین لازم است روزشمار زندگانی کسانی مانند آخوند نوشته شود تا امروز همه از آن بهره ببریم. ادامه …
نویسنده درصدد نقد و درنهایت رد نظریهی شهادت پیامبر(ص) بود. لحن مقاله قدری تند بود؛ اما لحن منتقدین هم تند و گزنده بود. در بحثها و نقدهایی از این جنس، حواشی بر علمیت و استدلال، تفوّق دارند؛ بهعبارت دیگر استدلالات علمی هم درخدمت اثبات برخی حواشی هستند؛ اصلاً قبل از ورود به بحث تکلیفمان با طرف مقابلمان روشن است؛ اگر از ما تعریف هم کند باز هم نقدش میکنیم؛ چون با کلام کاری نداریم؛ با صاحب کلام کار داریم. ادامه …
حوزه قم از زمان شیخ عبدالکریم حایری قوام گرفت. زمانی که این حوزه شکل میگرفت بیشتر توجه بزرگان آن به نیازهای جامعه بود. بزرگان حوزه دقت داشتند که چه مسایل و مشکلاتی در جامعه است و به تناسب آن دروس و فعالیتهای علمی حوزه شکل میگرفت. بهنظر بنده حوزه قم میتواند به کمک حوزه نجف بیاید تا انشاء الله این حوزهی کهن و با سابقه بتواند جایگاه گذشته خود را بیابد. ادامه …
بهنظر بنده آن قرائتی که از سیره اهل بیت(ع) مغفول مانده و امروز برای ما بسیار کاربردی و ضروری است، قرائت انسانی است؛ به دیگر سخن، تبیین نگاه معصومین(ع) به انسان و کرامت و حیثیت او. پیامبر اکرم(ص) خطاب به کعبه فرمودند: «تو بسیار مهم و محترمی (و این جمله را سه بار تکرار فرمودند)؛ اما حرمت مؤمن از تو بالاتر است». ادامه …
امام بهوسیله شبکه خاصی که ما آن را «سازمان وکالت و اطلاعرسانی» مینامیم، به امور شیعیان میپرداختند. عدهای معتقدند چنین سازمانی در زمان امام صادق (ع) نیز بوده و حتی برخی آن را به زمان امیرالمؤمنین (ع) نسبت میدهند. از نظر بنده چنین سازمانی از زمان امام صادق (ع) و امام باقر (ع) شکل گرفت و ریشه دواند؛ اما در زمان امام هادی (ع) بهشکل مخفی و البته متقن گسترش یافت. حضرت در بلاد مختلفی که شیعیان حضور داشتند نمایندگانی را گماشته بودند و شیعیان را به آنها ارجاع میدادند و از سامرّا (تحت شرایط سخت امنیتی) شیعیان را امامت میکردند. ادامه …