آیتالله هادوی تهرانی با بیان اینکه افراطیگری غیردینی نیز یکی از وجوه افراط است، افزود: سکولاریسم از جملهی همین افراطهاست. این استاد حوزهی علمیه تدبر و تفکر را مسیر برونرفت از اسلامهراسی امروزین دانست و گفت تفکر در اسلام، لزوماً به معنای اندیشیدن نیست؛ بلکه نظامی منسجم برای قیاس ادیان با یکدیگر و نیل به درک متقابل و زندگی مسالمتآمیز قلمداد میشود. ادامه …
گروههای مختلفی برای انقلاب مبارزه میکردند و شکنجه میکشیدند؛ ولی مردم بهواسطه سخن آنها به میدان نیامدند؛ بلکه به پیروی از مراجع تقلید، روحانیت و حوزهها به میدان آمدند. لذا طبیعی است که نظام را با حوزه یکی بدانند و نتوانند ببینند که حوزه میگوید من در مقابل این حکومت و نظام هیچ مسئولیتی ندارم. فرزندان مردم بهخاطر حرف مرجعیت و حوزه به شهادت رسیدند. ادامه …
قبل از انقلاب ما فقط به همین ادله مراجعه میکردیم و در حجره مینشسیتم و استنباط میکردیم و فتوا میدادیم. فقها و بزرگانی بودند که چون مقتضیات زمان را نمیشناختند، میگفتند این حرفهایی که در کتابها نوشته شده به راحتی قابل اجراست. امام در اینگونه موارد با محک عینیت و واقعگرایی وارد شدند تا ببینند اجرای چه چیزی ممکن است و چه چیزی ناممکن. فقه قبل از انقلاب، فقه تئوری و مدرسهای بود. اگر ما همچنان در فضای قبل از انقلاب مانده بودیم، هزارسال دیگر هم، وضع به همان منوال بود.
تا وقتی که کلیت نظام، اسلامی باشد، حوزه از آن حمایت میکند. نظام مولود حوزه است و حوزه در ارتباط با اشتباهاتی که در قسمتهای مختلف ممکن است وجود داشته باشد، گوشزد میکند و نمیگذارد انحرافی پدید آید. نه مرجعیت قم و نه مفاخر حوزه و مدرسین منفعل نیستند که در نهایت سپر شوند و نظام هم شأنش بالاتر از این است که برخورد ابزاری نسبت به حوزه داشته باشد و حوزه را سپر قرار بدهد. ادامه …
حوزه نباید به گونهای عمل کند که تلقی مردم این باشد که حامی مطلق است و کاری ندارد به اینکه آنچه از آن حمایت میکند، نقطه قوت است یا نقطه ضعف. حوزه باید مراقب این جهت باشد که اگر هم سپر است، در برابر خدمات سپر باشد و در برابر عیوب، مطالبهگر. درحقیقت زبان مردم باشد و مطالباتی که مردم از نظام دارند، حوزه هم باید از نظام داشته باشد.
ادامه …
سبحانی: در دانش تجربی امروز، اساساً نه استقرایی وجود دارد و نه کسی استقرا و تجربه را به برهان برمیگرداند. امروز منطق تولید دانش، حداقل دربخش بزرگی از دانشهای طبیعی و انسانی، خلق فرضیهها در باب واقعیت، به آزمون گذاشتن آنها و نشان دادن کارآمدی و تأثیر آنهاست/پارسانیا: کارآمدبودن یک نظریه و جوابدادن در عمل، دلیل بر درست بودن آن نیست. اگ نظریهای مبانی فرهنگی خودش را اشراب و فرهنگ ما را تخریب میکند موظفیم بهسرعت فرهنگمان را مصونیت بخشیم. ادامه …
آیتالله اردبیلی در مسأله سیاست، رهیافت فرهنگی داشت و مانند تمام فرهنگگرایان تلاش میکرد منطق فرهنگ را بر سیاست اعمال کند/آن مرجع عظیمالشان معتقد بود تخطی از قانونی که توسط مجلسی که نمایندگان آن با آزادی کامل و با رأی مردم، انتخاب شدهاند حرام است؛ همانطورکه نباید بحث معصومیت مسئولان را مطرح کنیم تا راههای انتقاد به آنها بسته شود. ادامه …