معنا و مفهوم انقلابی بودن
بنده در چیستی انقلابی و معنای انقلابی با آقای قاضی زاده اختلافی ندارم. اینکه واژه انقلابی بهتر است باشد یا خیر، اصولاً واژهها مشترک لفظی هستند. قیاس هم در منطق معنای مثبتی دارد؛ اما در فقه مطرود است. اما در معانی اصطلاحی که ایشان ذکر کردند، بنده نیز معتقدم بهمعنای کارهای غیرقانونی و تحمیل هزینه کردن بر نظام نیست. پس بر اساس این تعریف ایشان، بنده نیز حمله به سفارتها را خودسرانه میدانم؛ اما کسانی که به بهانه تقلب نظام را متهم کردند و حمله کردند را نیز محکوم میکنم. حوزه انقلابی حوزهای است که رفتارهای خودسرانه از هر جناحی را محکوم کند؛ نه اینکه از جناح خودمان که قرابت داریم را محکوم نکنیم؛ اما جناح مقابل را محکوم کنیم. پس باید حریت داشته باشیم. پس اگر ما نگران تعطیلی سفارتها و شرکتها هستیم، نگران کل نظام نیز باشیم. مسأله نظام که مهمتر است؛ به نظام حمله شد و بیانیههای زیادی علیه نظام صادر شد. پس باید در مورد همه امور غیرقانونی حساس باشیم و آنها را محکوم کنیم؛ البته با رعایت اخلاق و حریم اخلاقی. بنابراین انصاف نیست که مثلاً حرکت یک کاندیدا را در انتخاباتی ـ از جمله انتخاب اخیر ـ برجسته کنیم و مثلاً بگوییم چرا فلانکار را کرده و فلان عکس را گرفته؛ اما کاندیدایی که کل دستاوردهای نظام در چهل سال را با تعابیری از بین برد، چیزی نگوییم. ضمن اینکه تا آنجا که بنده خبر دارم برخوردهایی با افراد خودسری که به سفارتخانهها حمله کردند، صورت گرفت.
بنده نیز معتقدم انقلابیبودن، یعنی پایبندی به ارزشهایی که باعث انقلاب شد و ارزشهایی که مرحوم امام تأکید داشتند و همینطور رهبری نیز توصیه میکنند. یکی از بزرگترین خطرات حوزه این است که حزبی شود. پس ما با حرکات غیرانقلابی هر دو طرف مخالفیم؛ نه یک طرف.
بنده معتقدم با توجه به اینکه در مفهومشناسی اختلافی نیست، در این بحثها نمانیم و سراغ حوزه انقلابی برویم. اینکه اول بگوییم حوزه انقلابی هست یا خیر؛ شروعی خوبی نیست؛ بلکه باید اول ببینیم حوزه انقلابی چیست؛ بعد با وضع موجود مقایسه کنیم.
حوزه انقلابی
اصطلاح حوزه انقلابی را مقام معظم رهبری در ۲۵ اسفند ۹۴ در دیدار نمایندگان مجمع طلاب قم مطرح کردند؛ البته بعد از آن مراجع نیز تأکید داشتند؛ از قبیل آیتﷲ صافی گلپایگانی، آیتﷲ جوادی آملی و… . حضرت امام نیز در صحیفه نور در جلد ۲۱ صفحه ۶۱۴ هشداری به حوزه و دانشگاه میدهد و میفرماید: «اگر دیر بجنبیم اسلام امریکایی از جلسات سیاسیون ظاهرالصلاح وابسته به امریکا و نیز از همین حوزهها و دانشگاهها، چنان زیبا برای جهان پابرهنگان تشنه عدالت ترسیم میگردد که همگی محکوم به فنا هستیم». بنده سعی کردم تمامی فرمایشات رهبری درباره حوزه انقلابی را جمعآوری کنم تا ببینم دغدغه ایشان چیست و این اصطلاح که ایشان مطرح کرده، تلقیاش چه بوده تا بعد اگر کسی نقدی داشت بررسی کنیم.
سه ساحت مدنظر رهبری در انقلابی گری
بینش و تفکر انقلابی؛ روحیه انقلابی؛ حرکت انقلابی
رهبری بسیار دقیق این بحث را تبیین کردهاند؛ ایشان میفرماید: انقلابیگری در ساحت بینش و تفکر انقلابی، روحیه و حرکت انقلابی باید توسعه پیدا کند. پس حوزه انقلابی سه ساحت دارد.
بینش و تفکر انقلابی؛ اعتقاد به مبانی و ارکان انقلاب: در بخش اول (بینش و تفکر انقلابی)، اعتقاد به مبانی انقلاب، ارکان فکری انقلاب از جمله اسلام سیاسی، استکبارستیزی، تمدن باشکوه اسلامی و… را مد نظر قرار میدهند. اگر حوزه ما بینش و تفکرش انقلابی باشد و به مبانی انقلاب اعتقاد داشته باشد، ارکان فکری را قبول داشته باشد، به تمدن نوین اسلامی معتقد باشد، اسلام سیاسی را بپذیرد و… در این صورت میتوان گفت در بخش بینش و تفکر، حوزه انقلابی عمل کرده است.
روحیه انقلابی؛ دغدغه اجرایی کردن مفاهیم، ارزشها و آرمانهای انقلاب: در بخش روحیه انقلابی که ساحت دوم است، افراد از نظر روحی و روانی دغدغه اجرایی کردن مفاهیم انقلاب و ارزشها و آرمانها را داشته باشند. پس صرف قبولداشتن کافی نیست؛ بلکه باید دغدغه اجراییشدن این مفاهیم در سطح جامعه را نیز داشته باشد. بنابراین پایبندی به ارزشها در سطح جامعه و اصرار به اجراییکردن مفاهیم انقلابی از جمله مصادیق روحیه انقلابی است. این مفهوم اصرار از تعابیر رهبری است و این معنا را میدهد.
اصولاً انقلابیبودن و انقلابیشدن، ذو مراتب است؛ و چون ذو مراتب است، ایدهآل این است که حوزه انقلابی قم تأمینکننده تمدن نوین اسلامی باشد. حوزهی ما در مراتبی، انقلابی است؛ اما با وضع مطلوب نهایی فاصله داریم و به آن معنا حوزه انقلابی نداریم. البته اینکه میگوییم حوزه انقلابی، حوزهای است که تخصصی و پویا باشد، صرفاً به تخصصی بودن اکتفا نمیکنم؛ بلکه باید به مبانی و ارزشهای انقلابی نیز پایبند باشد.
حرکت انقلابی؛ احساس خطر از انقلابزدایی: در بخش حرکت انقلابی که ساحت سوم است نیز باید گفت، حوزه انقلابی حوزهای است که باید همیشه دربارهی انقلابزدایی احساس خطر داشته باشد. رهبر انقلاب بیان کردند حوزه در معرض خطر است. بنده از فرمایشات ایشان این برداشت را نکردم که امروز حوزه انقلابی نیست؛ هنوز انقلابزدایی در حوزه صورت نگرفته است؛ ولی باید این احساس خطر را داشت؛ خطر انقلابزدایی بهعنوان یک تهدید؛ چرا که عدهای در مقابل استکبار ستیزی بهدنبال الگوی توسعه غربی هستند. عده ای اساساً به دنبال تمدن اسلامی نیستند؛ بلکه به دنبال تمدن مدرن غربی هستند. عدهای در حوزه با اسلام سیاسی و غربستیزی مخالف هستند؛ عدهای به دنبال تربیت نیروهای غربگرا در حوزه هستند، تا طلاب و مدرس غربگرا و نیروهای ضد انقلاب تربیت کنند. این احساس خطر باید همیشه در حوزه وجود داشته باشد. البته حوزه ما گرفتار نشده است؛ بلکه عدهای گرفتار هستند؛ و این تفاوت دارد؛ چرا که گاهی میگوییم انقلابزدایی در حوزه نهادینه شده و گاهی میگوییم در گوشه و کنار این کارها انجام میشود. پس به فرمایش رهبری حوزه باید احساس خطر داشته باشد و این احساس خطر جزو مسائل اصلیاش باشد. انقلاب اسلامی تنها حذف نظام طاغوت نبود؛ بلکه ایجاد چالش در برابر استکبار جهانی و اسلام آمریکایی بود. رهبری میفرماید: حوزه علمیه از انقلاب تهی نشده است؛ ولی عدهای دارند این کارها را انجام میدهند.
در همین ساحت سوم ایشان میفرمایند به فکر علاج باشیم و تدبیر کنیم و این از طریق ارتباط با طلاب مقدور میشود. زمینه رشد این نیروها را فراهم کنیم و در همین ساحت حرکت انقلابی، در عرصه نیازها کار کنیم. میفرمایند انقلابیگری حوزه باعث انقلابیگری نظام است؛ میفرمایند: حوزههای علمیه و علمای دین موظفند نظریههای اسلامی را در زمینه سیاست داخلی و خارجی، امنیت و اقتصاد از متون الهی بیرون بکشند. به تعبیر بنده حوزه باید بر روی فلسفههای مضاف و فقههای تخصصی که ناظر به ارکان، ابعاد و ساحتهای نظام است، کار کند؛ چرا که اینها نیازهای تئوریک و معرفتی نظام است. حوزه باید نظریه فرهنگ، نظریه اقتصاد و نظریههای متعدد دیگر در ساحت فقه و فلسفه را مدون کند. پیش از این، نظریه سیاسی را امام مطرح کردند که اکنون دنبال میشود. در همین ساحت و حرکت انقلابی میفرمایند همانگونه که حوزه برای مبارزات حوزوی قبل از انقلاب فراگیر عمل کرد و مراجع و طلاب فعال بودند و در سطوح مختلف اثرگذار بودند، باید حوزه انقلابی در ساحت حرکت، فعالیت انقلابیاش را در حوزه معرفت، اندیشه و همچنین عمل فراگیر نماید. طلاب باید بین امت و امام نقش واسط در جامعه را داشته باشند.
حوزه انقلابی حوزهای است که بتواند با تئوریپردازی، با فعالیتهای تبلیغی و عملی در مسیر تحقق دولت اسلامی و جامعه اسلامی و در نهایت تمدن نوین اسلامی گام بردارد. قطعاً حوزه انقلابی این نیست که با رفتارهای غیر اخلاقی و غیر منطقی و کارهای نادرست حرکت کنیم. حتی وقتی آتش به اختیار مطرح میشود، توضیحش بلافاصله میآید که خلاف قانون عمل نکنید؛ بلکه منتظر نباشید در حوزه فرهنگ فقط فلانسازمان و فلاننهاد عمل کند؛ بلکه شما خودتان کار فرهنگی قانونمند انجام دهید.
اصولاً انقلابیبودن و انقلابیشدن، ذو مراتب است؛ و چون ذو مراتب است، ایدهآل این است که حوزه انقلابی قم تأمینکننده تمدن نوین اسلامی باشد. خوب با این وصف الآن هست؟ پاسخ خیر است. پس آیا حوزه انقلابی نیست؟ بله هست؛ ما در مراتبی، حوزه انقلابی را داریم؛ حوزهی الآن را با حوزه بیستسیسال پیش و قبل از انقلاب مقایسه کنید؛ در فقه پزشکی، اندیشه و فقه سیاسی چه چیزی داشتیم؟ رشتههای متعدد فقه سیاسی و رشتههای تخصصی دیگر در حوزه شکل گرفته و ظرفیت بسیار خوبی است. حوزه قم قبلاً فقط فقه و اصول بود؛ اما الآن کلام، تفسیر و… دارد. پس در مسیر انقلابیشدن است. البته با وضع مطلوب نهایی فاصله داریم و به آن معنا حوزه انقلابی نداریم. البته اینکه میگوییم حوزه انقلابی، حوزهای است که تخصصی و پویا باشد، صرفاً به تخصصی بودن اکتفا نمیکنم؛ بلکه باید به مبانی و ارزشهای انقلابی نیز پایبند باشد.
سکولاریسم حوزوی؛ چالشها و ابهامات پیشرو
ما غرب را ساده گرفتیم/ استاد ابوالحسنی منذرعدالت و صداقت را در مورد دشمن نیز رعایت میکرد
«حوزه سکولار» اتهام یا واقعیت؟
جایگزینی تبیینهای غیردینی با تبیینهای دینی، نشانهٔ سکولارشدن حوزه است/حوزه با هیچ تعریفی سکولار نیست؛ رادیکالیسم حوزه را تهدید میکند