گویی ویژگیهای ممتاز پدر، اینک در فرزندش نیز نمایان شده بود. سید محمود حسینی شاهرودی را احیاگر سنت پیادهروی اربعین دانستهاند. فرزند او سید محمد نیز این سنت را به کرّات به انجام رساند. گفته میشود که او بیش از صد بار پیاده به کربلا رفت. آماری که بسیار شگفت میآید. سید محمد در محضر پدر از اسرار این پیادهروی مطلع شده بوده و ترک آن را روا نمیدانسته است. پدرش گفته بود که من تا بیست و یک سالگی سید محمد را از خود دور ننمودم.
سید محمد شاهرودی در نجف به دنیا آمده بود. پدرش سید محمود پس از درگذشت سید ابوالحسن اصفهانی به زعامت شیعه نائل آمد. مادرِ سید محمد نیز دختر شیخ محمدرضا فاضل نیشابوری از روحانیون پاک نهاد نجف محسوب میشد. سید محمد علاوه بر پدر، از محضر میرزا هاشم آملی و عبدالحسین رشتی استفاده کرده بود. در شانزده سالگی موفق شد که سطوح را سپری کرده و به درس خارج وارد شود. این مهم با وجود سن کم، البته مایه اعجاب بوده است. حضور مستمر سید محمد پای درس پدر کافی بود تا تقریرات درس اصول و فقه ایشان را به رشته تحریر درآورد و از جانب پدر اجازه اجتهاد دریافت کند. گفته میشد که مرحوم سید محمود شاهرودی به سختی اجازه اجتهاد صادر میکرده است. از این رو در نجف وی را «ذوالشهادتین» نامیده بودند؛ چرا که اجازه او به مانند شهادت و اجازه دو فقیه عالِم محسوب میشده است. علاوه بر پدر، سید جمال الدین گلپایگانی هم برای سید محمد اجازه اجتهاد صادر کرد.
بیشترین اُنس و اُلفت اما میان پدر و پسر بود. هر زمان که پدر کسالت احوالی داشت، سید محمد بود که جای او به امامت نماز میایستاد. گفته میشود در برخی مواقع نیز سید محمود شاهرودی به پسر خود اقتدا میکرده است. مرحوم سید محمود همچنین احتیاطات مسائل شرعی را به فرزند خود ارجاع داده بود، و این به معنای اوج اعتماد پدر به پسر محسوب میشد. همین نحوه اعتماد بود که پس از درگذشت سید محمود شاهرودی، بسیاری از مقلدان وی از فرزندش سید محمد شاهرودی تقلید کردند.
سید محمد که زاده نجف بود و تحصیل و تدریس را در این شهر به انجام رسانده بود، با سختگیریهای حاکمیت بعثی مجبور به ترک عراق شد. او در سال ۱۳۵۹ به ایران آمد و در قم ساکن شده و به تدریس فقه و اصول مشغول شد.
برخی آثار و افکار
سید محمد آثاری نیز به رشته تحریر درآورد. علاوه بر رساله عملیه، توضیح مناسک حج، درسهای ویژه بانوان، کتاب الطهاره، کتاب الصوم نیز از جمله آثار اوست که همگی سویهای فقهی دارد. اگرچه از سید محمد شاهرودی در مجادلات کلامی و اعتقادی چندان ردپایی دیده نمیشود، اما پاسخ او به برخی استفتائات، نمایانگر بنای فکریِ او است.
به عنوان نمونهای از اندیشه او، میتوان موضعش در خصوص دموکراسی را بیان کرد. وی دموکراسی را مقبول نمیدانست. گفته بود که دموکراسی به معنای غربی آن که حکومت مردم بر مردم است، مورد قبول اسلام نیست. «دموکراسی به این معنا که همه امور به رأی مردم بستگی داشته باشد، حتی در تشریع و همچنین به مردم آزادی در رفتار، حتی ارتکاب محرمات به صورت آشکار و بدون هیچ قید و بندی را میدهد، بلکه حکومت از این آزادی فردی حمایت میکند، چنین مفهومی از دموکراسی مورد قبول اسلام نیست»[۱] . وی با پیش کشیدن برخی از معایب دموکراسی و آن را رو در روی شریعت اسلامی قرار دادن، به نفی کامل دموکراسی حکم کرده بود. او همچنین معتقد بود که درخواستهای مجلسی که غیراسلامی باشد، جایز نیست و نمیباید به حکم آن گردن نهاد. چرا که حق قانونگذاری تنها از آن خداست و در مجالس غیراسلامی این اصل مراعات نمیشود و شایسته اعتنا نیست. سید محمد شاهرودی با استناد به اینکه ولایت و سرپرستی غیرمسلمانان بر مسلمانان جایز نیست، پذیرش قوانین غیرمسلمانان را جایز نمیدانست.
در سخنان و نظریات سید محمد نهایت مدارا با دیگران و غیرهمکیشان دیده میشود. در پارهای از احکام، او عنوان میکند که واجب است با غیردینداران با عطوفت و از درِ رحمت برخورد شود. اما در پاسخ به استفتائی نیز اینچنین میگویند که: برای کفار میتوان طلب هدایت کرد؛ اما پس از مرگشان جایز نیست که طلب آمرزش صورت گیرد[۲] .
نیاز به گفتن نیست که سید محمد بر شعائر دینی تأکید بسیار داشته است. مجالسی که همواره در بیت ایشان در ایام عزا و شادی اهل البیت(ع) برقرار بوده نیز گواه این موضوع است. وی بر خلاف برخی اختلافنظرها در خصوص شعائر حسینی و ضربه زدن و جاری شدن خود در هنگام عزاداری، این امور را جایز میشمرده است. او در خصوص ماجرای بحث برانگیز غلو در شیعه نیز معتقد بود که غلو تنها به این معناست که انتساب برخی افعال را به پیامبران و امامان بدون محوریت خدا در نظر آوریم. در غیر این صورت، خداوند به پیامبر و ائمه قدرتی داده که در برخی امور تصرف کنند و این به معنای غلو نخواهد بود.
با ذکر برخی از آراء آیتﷲ سید محمد شاهرودی، میتوان او را پاسدار اعتقادات بنیادین شیعه دانست. اعتقاداتی که اگرچه با برخی از چالشها در دنیای امروز همراه است، اما وی میکوشید تا از آن پای پس نکشد و تمام قامت از آن به دفاع بپردازد. این فقیه شیعه، شانزدهم تیر ماه ۱۳۹۸ در ۹۴ سالگی دیده از جهان فروبست.
روحش شاد
مهدی
در یک کلام…خلف صالح
رضوان الله تعالی علیه