در حوزه های علمیه دچار نگاه افراطی یا تفریطی هستیم. در بین طرفداران فلسفه چنین قانون نانوشتهای وجود دارد که همه باید فلسفه بخوانند و در مقابل هم عدهای بر این باورند که کسی نباید فلسفه بخواند و حتی برخی ادامه …
برای دامن زدن به مباحث «فقه نظام» لازم است بار سیاسی آن زدوده شود تا با مشارکت بیشتر منتقدان، به حلقههای بحث اساتید حوزه راه یابد و محتوای علمی آن ادامه …
ایشان تأکید فراوانی بر مطالعه و کتابخوانی دارند و در عمل هم خودشان به آن پایبند هستند؛ نه اینکه صرفاً توصیهای باشد برای دیگران. فردی در سن و سال ایشان با این سطح از مشغلهٔ فکری در ادارهی کشور، ساعتها از وقتشان را اختصاص میدهند به بازدید از نمایشگاه بینالمللی کتاب. بهنظرم در دنیا کمنظیر است. ادامه …
در یادداشت وارده تصور شده است که یا دلیل دیگری بر حرمت الحاق به دو کنوانسیون مزبور وجود نداشته یا مهم ترین دلیل بر حرمت «قاعده نفی سبیل» است، و سایر ادله قابل پاسخگویی است. اما همانگونه که نویسنده در مقاله خویش تصریح کرده است، حداقل دو دلیل دیگر بر حرمت وجود دارد ادامه …
موضوع مثلیَت در پول، چیست؟ آیا موضوع آن، عددی است که روی پول نوشته شده است؟ در واقع آیا پول هم مانند گندم است و اگر ارزش و قدرت خریدِ آن افت کرده باشد، قرض گیرنده چیزی بیشتر از آن صد هزار تومان را ضامن نیست؟ یا موضوع مثلیتِ پول، قدرت خرید آن است؟ ادامه …
اگر سنت حسنهٔ متشرعهٔ مفید را به نام دین به مردم ندهیم، گرفتار بدعتگذاری هم نشدهایم. نباید سنتهای اینچنینی را به مردم، واجب دینی معرفی کنیم؛ بلکه باید به مردم بگوییم چنین سنتهایی، به حال ساحت فردی و جمعیِ دینداران مفید هستند؛ هرچند احتمال دارد با دلایل دیگری وجوب و لزومشان هم اثبات شود. ادامه …
بعضی از علما با نقد حکایات و روضههای نامعتبر و موهن عاشورا، آنها را از مصادیق تحریفات عاشورا به شمار آوردهاند. اما با این وجود عدهای نیز با تمسک به بعضی از قواعد فقهی یا بهرهبرداری از احساسات مذهبی کوشیدهاند هرآنچه به عنوان بدعت و خرافه معرفی شده، به عنوان سنت و شعائر بشناسانند. ادامه …
این تلقی مشهور که متافیزیک، جایی در فلسفههای غربی و به طور خاص فلسفه تحلیلی ندارد، ناشی از عدم آشنایی با فلسفه تحلیلی و ادوار و تطورات تاریخی آن میباشد. اولاً فلسفه تحلیلی قوامش به روشش است؛ یعنی یک مکتب نیست تا از حیث محتوایی سمت و سویی خاصی داشته باشد؛ ثانیاً سنت فلسفه تحلیلی، ۵ دوره مختلف را به خود دیده است: دوره اول: دوره مؤسسان (فرگه، راسل و مور) ادامه …
فلسفهٔ اسلامی از دنیایی میآید که توسعه را نمیشناسد. توسعه یک مفهوم مدرن است و در واقع شما مطالبهٔ یک مفهوم مدرن و نتایج یک دنیای مدرن را از آن علم و دانشی که در واقع پیش از مدرنیته ـ و با یک مناسبات دیگری بوده ـ دارید. توسعه یک مفهوم مدرن است؛ شما پیش از مدرنیته مفاهیمی بهنام توسعه یا پیشرفت را ندارید. ادامه …
هرچند بیشتر فقهای شیعه بر جایگاه برجستهی عقل در فرایند استنباط احکام تأکید میکنند، اما واقعیت آن است که اگر در مسألهای امر دائر شود بین حجیت عقل و نصی همچون قرآن، قطعاً نص را ترجیح میدهند. همچنین اعتبار عقل را تا جایی میدانند که بفهمد که بعضی مسائل (مانند عالم غیب) را بیمدد وحی نمیتواند بفهمد. ادامه …