آقا سید مجتبی گویی از همان ابتدای معرفی اندیشهٔ اسلامی، دغدغهٔ جهانی شدن اسلام را در خاطر داشته است. زمانی که در نشریهٔ مکتب اسلام مقالاتی مینگاشت نیز در کنار امام موسی صدر، در فکر جهانی شدن اندیشهٔ اسلام بود. بارها با امام موسی به بحث مینشست و اندیشهٔ ترویج جهانی اسلام را بررسی میکرد. ادامه …
این نور، کسی است که در آسمان اسم او منصوره است، در زمین اسم او فاطمه است. مطلب به قدری مهم است که پیغمبر خاتم سؤال کرد… وَهِيَ فِي الْأَرْضِ فَاطِمَة. قُلْتُ: حَبِيبِي جَبْرَئِيلُ! لِمَ سُمِّيَتْ فِي السَّمَاءِ الْمَنْصُورَةَ؟ بشناسید، به مردم بشناسانید تا بفهمند که این مملکت باید در فاطمیه یکپارچه غوغا بشود. اگر شعوری باشد، اگر درکی باشد، اگر فقاهتی باشد، این احادیث را بفهمد، آن وقت میفهمد [شب دفن او] چه شبی بود و چه بدنی زیر خاک رفت، چه قبری! چه دفنی! -لا اله الا الله –. ادامه …
علامه طباطبایی نگاه خوشبینانهای به غرب نداشت. او بارها در آرای خود، تمدن غرب را معیاری برای فساد و بیبندوباری در نظر میآورد. وی در تفسیر المیزان وقتی که سخن از قانون به میان میآید، اینگونه به قوانین غربی میتازد که «تمدن عصر حاضر قوانین خود را مطابق هوا و هوس اکثریت افراد وضع و اجرا میکند». مرحوم علامه، حکم میکرد که قوانین ملل غربی بر بنیان اخلاق مبتنی نیست و لذا به فساد جامعه و شکسته شدن قوانین میانجامد. ادامه …
میرزا هاشم آملی فقیهی بود درویشمسلک، بذلهگو، آزاداندیش و شجاع. او با این منش خود، فقاهت را لطافت بخشیده بود. وی دلبستهٔ تتبعات فقهی بو و به فرزندانش توصیه کرده بود که ایام عمر را صرفا در بحث و درس بگذرانند و به شاگردان خود کراراً توصیه میکرد که بیش از تبلیغ متعارف حوزوی، به تتبع فقهی و اصولی اشتغال داشته باشند. ادامه …
صادق طباطبایی در خانوادهای به دنیا آمد که به نیکی بر سیرت روحانیت وقوف داشت. به دلیل جایگاه پدرش در حوزه علمیه قم، روابط عمیق و پیوسته با بیوت مراجع داشت. … او از نزدیک با اموری که در بیوت مراجع میگذشت آشنایی یافته بود. زمانی که شریفامامی پس از درگذشت آیت الله بروجردی به منزل ایشان رفته و با حضرات شریعتمداری و بهبهانی دیدار میکرده، صادق طباطبایی هم حاضر بوده و گفتگوها را از نزدیک میشنید. ادامه …
امام در کتاب «ولایت فقیه»، سابقه این بحث را به گذشتگانی از فقها نسبت داد و آن را بحثی جدید التأسیس ندانست. آیت الله خمینی، از ملا احمد نراقی به عنوان یکی از پشتوانههای فکری خود نام برد و گفت: «از متأخرین، مرحوم نراقی همه شئون رسول الله را برای فقها ثابت میدانند». امام خمینی از دیگر فقهایی نیز نام برد و مرحوم نائینی و کاشف الغطاء را از جمله قائلین به ولایت فقیه دانست، اما در این میان، ملا احمد نراقی بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفت. ادامه …
محمدباقر بهبودی که روز ۲۱ بهمن ۱۳۹۳ در سن ۸۶ سالگی درگذشت، در محضر استادانی چون آیت الله خویی و میرزا هاشم قزوینی شاگردی کرده بود. علاقه او به متون روایی سبب شد که پژوهش بر این منابع را به عنوان دغدغه اصلی خود برگزیند. دکتر مژگان سرشار که از شاگردان شاخص مرحوم بهبودی است، درباره انگیزه استادش از انتشار آثاری چون صحیح کافی معتقد است: «انگیزه او در انتخاب احادیث صحیح … تصفیه روایات شیعه از خرافات و موهومات است.» ادامه …
ما مانند مسیحیت برای روحانی مقامی جدای از مقام بشری قائل نیستیم … بلکه میگوییم عالم دینی و روحانی، انسانی کاملا معمولی و مهذب شده است که در دین تخصص دارد و بر اساس آیه «فاسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون»، چون متخصص است و تهذیب نفس کرده است، مردم باید در این تخصص همراه با تعهد به او مراجعه کنند. روحانیون واسطه بین خدا و خلق نیستند که بهشت بفروشند و جهنم بخرند، بلکه آنها واسطه بین ائمه و خلق هستند. ادامه …
آداب تعلیم و تعلم را خوب انتقال میداد. کلمات قصاری داشت که بسیار آموزنده و تأثیرگذار بودند. بهویژه آنگاه که با طنز و مطایبه همراه میشدند؛ به عنوان مثال، اگر کسی بیجا و بیموقع سوالی میپرسید، به لهجه زیبایی میگفت: «بالام، دایان فوطه گلسین؛ فرزندم صبر کن تا لُنگ بیاید». هر چند این عبارت قابل ترجمه دقیق نیست، اما مفهوم تقریبی آن چنین است که عجله در سخن، همانند شتابزدگی در عریان شدن قبل از تدارک تنپوشی مناسب است و بیش از آنکه نشانه علم و فضل باشد، طبل بلاهت و نادانی را به صدا درمیآورد. ادامه …
حجتالاسلام والمسلمین سید قاسم رزاقی موسوی: پیامبر اکرم که در مکه مقابل بتپرستان، کفار و مشرکان قریش چارهای جز سیاست مدارا نداشت و تلاش آن حضرت بر آن بود که با مدارا به آرامی آنها را به سمت دین اسلام بکشاند، در مدینه و پس از تشکیل حکومت اسلامی نیز از این سیاست دست نکشید و هر دو نوع برخورد را داشت؛ یعنی تا آنجا که ممکن بود با گفتگو و عهد و پیمان سعی در برقراری زندگی مسالمتآمیز در کنار هم داشت، اما وقتی آنها پا را فراتر نهاده، خیانت میکردند، یا نقض پیمانی صورت میگرفت، پیامبر با شدت برخورد مینمود. ادامه …