به قول بزرگی، نخبگان و گروههای مرجعی که نتوانند در مقاطع خاص تاریخی به مثابه قسمتی از راه حل مشکلات مردم نقشآفرینی کنند، بهطور فزآیندهای به قسمتی از مشکل، معضل و بحران تبدیل خواهند شد. ادامه …
علیرغم آنکه بعد از پیروزی انقلاب و شکلگیری حوزهٔ علمیه در قامت جدید، دروس عقلی و بهویژه فلسفه بهصورت رسمی در برنامهٔ درسی طلاب قرار گرفت، اما واقعیت آن است که همچنان پرداختن به فلسفه در حوزه ـ هم در بخش آموزش و هم در بخش پژوهش ـ حساسیتهایی را به همراه دارد؛ حتی برخی مراجع و اساتید بهطور جدی مخالف آناند و از ابراز این مخالفت نیز ابایی ندارند. ادامه …
کاهش روزافزون سرمایه اجتماعی روحانیت نیز دیگر همانند گذشته قدرت بسیج و هدایت افکار عمومی را ندارد. طبیعتاً از چنین حوزهای که سلاح انقلاب و اصلاحاتش به «توجیه» وجود نظام اسلامی بر زمین مانده و از سوی دیگر به واسطه عدم توجه لازم به پیوند اجتماعی، پشتوانه مردمی خود را کمرنگ کرده است نمیتوان انتظار داشت در تحولات اجتماعی نقشی فراتر از تألیف کتاب، بیانیهنویسی و برگزاری تجمعات مقطعی ایفا نماید. ادامه …
برخی گویی برای تندی علیه دیگران و زدن پنبه آنها آفریده شدهاند؛ نه برای دانستن. این اخلاق طالب علم نیست. کاش میشد مثل سنایی در این باره فکر کرد و زیست. البته عنوان مطلب از عطار است. تا وقتی ما در مسیر علمی و نگارشی خود، نه در صدد دانستن واقع، بلکه در صدد ردّ و نقض و تنقیص دیگران هستیم و از روشهای جدلی تند استفاده میکنیم، بدانیم که چیزی بر علم ما افزوده نمیشود؛ بلکه زیر سایه تعصب، کورتر میشویم. ادامه …
متأسفانه اینگونه زیادهرویها و تندرویها نسبت به محکومکردن فلسفه و عرفان از گذشته وجود داشته و هنوز هم ادامه دارد. کار به جایی رسیده است که تدریس و تحصیل فلسفه در یکی از مدارس علمیّۀ شهر قم، ممنوع و حرام اعلام شده است! و یا اینکه در همایش و میزگردی علمی که اساتید و متخصصان علوم عقلی مشغول تبادل نظر و همفکری بودهاند، شخصی از درون جمعیت با سروصدا و لعن و نفرین جلسه را بر هم زده است. ادامه …
در سال دهها هیأت خارجی با مراجع، علما و مراکز علمی قم دیدار میکنند. به اعتقاد بنده قریب به اتفاق این دیدارها برای کسب اطلاع از مواضع طرف مقابل است. حضور برخی از دیپلماتها یا حتی نیروهای سرویسهای امنیتی در این گروهها کاملاً بدیهی است. اگر نگاه واقعبینانه داشته باشیم این دیدارها فرصتی است برای تبیین دیدگاههای اعتقادی، فرهنگی و سیاسی. ادامه …
روحانیت و اسلام مسلط بر دولت از یک سو تحت فشار منطق درونی دولت و قدرت سیاسی در معرض سکولاریسم و حرکت در مسیر ضد خود قرار دارد، و از سوی دیگر در رقابت دائم با حوزههای علمیه و مراجع تقلید قرار گرفته است. این وضعیت بغرنج امکان هرگونه تعادل نسبتاً پایداری را بین دین و دولت بهعنوان دو مرکز اقتدار خارجی از بین برده. ادامه …
خطبه حضرت زینب(س) در مسجد کوفه بدون شک حماسیترین بیانی است که در همان آغازین روزهای پس از واقعه عاشورای سال ۶۱ ایراد شد. به لحاظ ادبی متن این خطبه کاملاً شبیه به کلمات امیرالمؤمنین علی(ع) است. گاه فهم هر کلمه از آن حتی برای عرب نیز نیاز به دقّت در معنا و شرح دارد. حیدرقلیخان برای توضیح برخی عبارات این خطبه به مباحث اجتهادی ادبی ورود پیدا کرده. ادامه …
به آقای اعرافی، مدیر محترم حوزه عرض میکنم که این قبیل نوشتهجات نشان میدهد که اخلاق، ادب و رسم استادی و شاگردی در حوزه مرده است. ریشسفید در حوزه دیگر این روزها حرمتی ندارد. حریمهایی که امروز به راحتی در هم شکسته میشود، به راحتی به دست نیامده است. جناب استاد نائینی عزیز، ما را ببخشید ادامه …
بعد از انقلاب ۸۰۰ پیشنویس قانون اساسی ارائه میشود که سهم حوزه علمیه دو پیشنویس بود! همین مسأله نشان میدهد که ما آدمهایی عمیق و غیرمفید هستیم و حتی نمیتوانیم صورتبندی کلان اداری کاری را که خودمان راه انداختهایم انجام بدهیم. ادامه …