روحانیت دارای صدای مسلطِ بعد از انقلاب اسلامی، با به دست گرفتن قدرت سیاسی، برای اثبات خود اولاً و مکرراً در پی نفی و انکار غرب و فرآوردههای آن بوده و هست؛ ثانیاً با اینکه برخی از مفاهیم و آموزههای غربی، مانند دموکراسی و جمهوریت را در عرصهی سیاسی و اجتماعی ایران پذیرفت، سعی کرد به آنها صبغهی دینی بدهد؛ و مثلاً قید و بندهایی به مفهوم دولت مدرن افزود که ذاتیِ آن نبود. ادامه …
یکی از تطورات محسوس ورود اصطلاحات جدید به ابواب و کتب فقهی است؛ مثلاً در کتاب علامه حلی اصطلاحات جدیدی ـ همچون احوط، اشبه، فیالاقرب، اقوی، علیرأیٍ، اصح و … ـ به ادبیات فقهی افزوده شد که قبلاً وجود نداشت. این فرایند در دوران جدید هم ادامه داشته؛ مثلاً در انتهای کتاب جامعالفروع، از مرحوم آیتالله بروجردی دربارهی معنای تعبیرات جدیدی مانند خالی از رجحان نبودن یا سزاوار نبودن، سؤال شده و ایشان نیز این مفاهیم را تبیین کردهاند. ادامه …
از دیر زمان، القائات نادرستی علیه کتابهای فلسفی و عرفان عقلی در اذهان ایجاد میشد. برخی تصور میکنند احیاناً آنچه درکتب فلسفی وجود دارد معاذالله درمقابل ظواهر کتاب و سنت است؛ درحالیکه واقعاً دانش فلسفه عهدهدار تبیین این معارف و احکام است. ادامه …
استاد مطالعات عربی و مدیر مرکز اسلامشناسی دانشگاه اکستر انگلستان در بخشی از سخنانش با ذکر اهمیت کتابخانهی آیتاللهالعظمی بروجردی و همجواری آن با مرکز مدیریت حوزه، به جایگاه برتر آیتاللهالعظمی بروجردی پرداخت و گفت: این روحانی مطرح، در سال ۱۹۶۱ میلادی فوت کرده است و گرچه عالمی سیاسی نبوده، ولی رابطهای بسیار خوب با شاه داشته و به همین دلیل هم توانسته بود قم را مستقل از دولت حاکم، مطرح کند. ادامه …
اگر روحانیت شیعه انتقال حق از حوزه خصوصی به حوزه عمومی را نپذیرد و دولت را محصور اراده افراد و یک قرارداد مدنی بین آنها و فقیهِ حاکم نداند، اساساً راهی بهسمت دولت مدرن باز نمیکند و اتفاقاً مشکل اولیه روحانیت شیعه این است که حوزه مشترکات را حوزه حقوق افراد نمیداند و به همین دلیل نوبت به عناصر یا ارکان دولت در تحلیلهای فقهی نمیرسد. ادامه …
ایشان بر این مسأله تأکید داشتند که پاتوق رشد فلسفه، باید حوزه باشد. در راستای همین دغدغه هم بوده که مجمع عالی حکمت اسلامی شکل گرفته و زیر نظر سه نفر از بزرگان حوزه ـ یعنی آیتاللهالعظمی سبحانی، آیتاللهالعظمی جوادی و آیتالله مصباح یزدی ـ فعالیت میکند. ادامه …
ذهنها را اینگونه جهت دادهایم که ما چهار نوع حدیث بیشتر نداریم و یک نوع آن که حدیث ضعیف است هیچگاه به درد نمیخورد؛ در حالی که هویت هر دانشی وابسته به چهار چیز است: یکی موضوعش، دیگری مسائلش، سوم پاسخهایش و چهارم مبانی. ادامه …
صاحبجواهر مشهور به این بود که در مقام اجتهاد و استنباط از محدوده انصاف خارج نمیشد و از تعصبات پیروی نمیکرد. توجه زیادی بر تصدیق احکام بر اساس قوت و تعدد روایات داشت و جمع و حمل روایات را مورد توجه قرار میداد و حرمت روایات را بسیار مراعات میکرد. ادامه …
دغدغهی طلاب مددکار در ارائهی کمک به مددجویان عزیز، گاهی فراتر از وظایفشان و بدون انگیزهی مالی و از روی احساس وظیفهی جهادی و با انگیزهی معنوی و دینی است و به همین جهت است که کار برکت پیدا میکند و بزرگان هم، کار را تأیید میکنند؛ مثلاً آیتالله حسینی بوشهری گفتند اگر نگوییم این طرح بینظیر است، قطعاً کم نظیر است. ادامه …
اولین و بدیهیترین ذهنیتی که از روحانیت در اذهان بسیاری از مردم ـ بهويژه جوانان ـ وجود دارد این است که روحانیت عنصری است که با گرفتن پول و بودجه از مردم و حکومت برای خودش درس میخواند و در نهایت هم در مقابل خواستههای ذاتی و طبیعی مردم میایستد. فارغ از میزان صحت و سقم این ذهنیت، روحانیت باید وجود چنین ذهنیتی را بپذیرد. ادامه …