پیشترها مرجع اعلم کسی بود که بتواند فتوایی سازگارتر با منابع فقهی و بهویژه قرآن و روایات داشته باشد. به همین دلیل همواره بر مفهوم اعلمیّت تأکید میشد. در حالی که در مرجعیّت بهمعنای امروزیناش بیشتر به سودمندی فتاوا و نیز آگاهی فقه از مسائل اجتماعی تکیه میشود. بر اساس این روند، نسل آینده مراجع شیعه بیشتر بر سودمندی نظرات فقهی خود تأکید خواهند داشت و مردم دنبال فقیهی هستند که فتاوای او بتواند زندگی روزمرهی آنها را به سامان رسانده و برایشان سودمندتر باشد. ادامه …
مبنای اصلی ایشان چنین است که از نگاه فقهی، تفاوتهای حقوقی و فقهی بین زن و مرد را تنها در صورتی میتوان پذیرفت که دلیل معتبر شرعی بهصورت نص یا ظهور، بر اثبات آن وجود داشته باشد؛ وگرنه موضوع، داخل در قلمرو منطقهالفراغ یا اباحه خواهد بود و منطقةالفراغ یک عنصر متغیّر، متحرک و سیال است که با تغییر شرایط زمان و مکان قابل تغییر است. ادامه …
هر چند نمیتوان جنسیت را در استنباط احکام از ادله عقلی و نقلی دخیل دانست، اما بنا به گفتهی برخی از بانوان سطوح عالی حوزه، به علت نوع ابتلای زنان، احتمال خطای استنباط احکام فقه النساء در صورت استنباط زنانه به حداقل خواهد رسید. مناقشات فقه زنان علاوه بر مناقشات استنباطی، به چالشی با رویکرد اعتقادی تبدیل شده؛ طوری که بسیاری از بانوان مترصد فرصتی برای بهرهگیری از احکام ثانویه برای رفع برخی موانع هستند. ادامه …
معیار فقها در تعیین آغاز ماه، سنت دینی سلف است که آغاز ماه را با رؤیت تعیین میکردند. اما پرسش اینجاست که آیا مؤمنین سلف در قرون گذشته، امکاناتی جز چشم و رؤیت برای تعیین اول ماه داشتند؟امروز میتوان از امکانات و ابزارهای جدید و از دادههای علم نجوم در تعیین آغاز ماه استفاده کرد؛ بدین ترتیب که حلول و تولد ماه نو را معیار قرار داد و هر قسمت از کره زمین که وارد شب شد، در آنجا آغاز ماه محسوب شود. ادامه …
فقه، احکام تناسبات زندگی سنتی است که ناظر بر این تناسبات وارد شدهاند؛ احکامی که در حضور معصوم یعنی مصدر تشریع و در نسبت با آن تناسبات(عینیت زیست سنتی جزیرة العرب) صادر شده است. لذا قوام حکم به شخص معصوم و در نسبت زیست سنتی است. حال در شرایط فقدان این تناسبات و ایجاد روابط اجتماعی جدید، به علاوه فقدان معصوم، آیا اساساً امکان تسری آن احکام به عینیت اجتماعی جدید ممکن است؟ ادامه …
نمیگویم عین سابق شود؛ اما باید آنچه بود اصلاح میشد؛ نه آنکه نظام آموزشی را کلاً تغییر دهیم؛ آنهم نظامی که میگویند در دانشگاه جواب نمیدهد؛ آن را به حوزه بیاوریم! در دانشگاه آنهایی که خوب کار میکردند، طلبگی کار میکردند؛ اگر سه واحد یک درس را میگرفت، کنارش ده واحد آن درس را کار میکرد؛ این میشد باسواد و نخبه. ادامه …
برخلاف اندیشهی اومانیستی، اندیشهی اسلامی بر این باور است که کرامت ذاتی، توسط خداوند به انسان عطا شده است و نه طبیعت/در اصلِ داشتن کرامت ذاتی، اختلافی وجود ندارد؛ باید ببینیم چگونه میشود بین کرامت ذاتی بشر با «بل هم اضل» جمع نمود؟/اگر کرامت ذاتی بتواند بهعنوان یک قاعده مطرح شود، آیا دلیل میشود که به مقدسات کفار توهین نشود؟ ادامه …
یکی از تطورات محسوس ورود اصطلاحات جدید به ابواب و کتب فقهی است؛ مثلاً در کتاب علامه حلی اصطلاحات جدیدی ـ همچون احوط، اشبه، فیالاقرب، اقوی، علیرأیٍ، اصح و … ـ به ادبیات فقهی افزوده شد که قبلاً وجود نداشت. این فرایند در دوران جدید هم ادامه داشته؛ مثلاً در انتهای کتاب جامعالفروع، از مرحوم آیتالله بروجردی دربارهی معنای تعبیرات جدیدی مانند خالی از رجحان نبودن یا سزاوار نبودن، سؤال شده و ایشان نیز این مفاهیم را تبیین کردهاند. ادامه …
از دیر زمان، القائات نادرستی علیه کتابهای فلسفی و عرفان عقلی در اذهان ایجاد میشد. برخی تصور میکنند احیاناً آنچه درکتب فلسفی وجود دارد معاذالله درمقابل ظواهر کتاب و سنت است؛ درحالیکه واقعاً دانش فلسفه عهدهدار تبیین این معارف و احکام است. ادامه …
دکتر سارا شریعتی: نمیتوان به آسانی درباره تشیع قبل و بعد از انقلاب صحبت کرد. قبل از انقلاب، تأکید بر مواضعی که الآن شما دارید، به ضررتان بود؛ ولی امروز به نفع شماست و این، همان تغییر جامعهشناسی و مهم است؛ یعنی بحث صرفاً دینی نیست. در ثروت و سیاست، منافع و مواضع مطرح است؛ در حالیکه ما باید در کار علمی، نهایت تلاشمان را بکنیم که به این مسائل آلوده نشویم. ادامه …