پژوهشهایی صرفاً برای پژوهش؛ برای ارتقای رتبه علمی و بالتبع کسب درآمد بیشتر؛ برای قبولی در مصاحبه دکتری؛ برای معروفیت و… . مهم نیست که پژوهش ما مشکلی را از گره فروبستهی جامعه حل کند؛ تعداد خوانندگان برخی از آنها به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. پژوهش از مضمون اصیل خود تهی و بیشتر به صنعتی درآمدزا برای عدهای و هزینهزا برای عدهای دیگر تبدیل شده. ادامه …
فلسفه و کلام نسبت به فقه وضعیت خوبی ندارند؛ در بین ایندو نیز، کلام وضعیت خوبی ندارد. انتظار داریم به کلام هم در حد فقه توجه شود. فلسفه دانشی است که از بیرون آمده است و ما از مطالب خوب آن استفاده میکنیم و البته آن را رشد هم میدهیم و مکتبهای فلسفی جدیدی هم تأسیس میکنیم و هیچ اشکالی هم ندارد؛ اما کلام دانش اصلی است و از فلسفه هم استفاده میکند. ادامه …
خیلی از این روایات طبی، اَسناد درستی ندارند و نمیشود اِسناد بَتّی [و قطعی] به ائمه(ع) داد. آنهایی که سند درستی دارند قابل استناد هستند؛ ولی اگر فقط دارای ظهور باشند، امر قطعی نیست؛ بلکه ظنی است و اگر الآن خلاف علم است همان هم از اعتبار میافتد. با اینها میآیند معامله قطع میکنند و بعد گیر میکنند. ادامه …
سنت فلسفی علیرغم پختگیای که پیدا کرده، پاسخگوی یک نظریه اخلاقی اسلامی نیست و کاستیها و نقایصی دارد که اگر نتواند این نقایص را پرکند، نمیتوانیم آن را بهعنوان یک نظریه اخلاقی در سنت اسلامی بهحساب آوریم/آیا کلام ما واقعاً میتواند نظام اخلاقی بسازد و ظرفیتش را دارد؟ بحثهای کلامی، در حد بحثهای نظری ماندهاند ادامه …
شاید بهتر باشد در نخستین گام، حق نوآوری مشروع در برپایی آیینهای دینی را همانند سایر آیینهای ملی و محلی به رسمیت بشناسیم و تعدد منابع مشروعیتزا در امر مناسک را بپذیریم تا ارتباط میان توده مقید به مناسک با اصلاحگران برقرار شود. در گام بعد نیز میان مصلحتسنجیهای سیاسی و اصلاحگری دینی تفکیک قائل شویم تا دین عامه نیز مرجعیت جریان اصلاحگر را به رسمیت بشناسد. سومین گام نیز درک مختصات دنیای امروز است. ادامه …
ملا احمد نراقی هم زبان به گلایه گشوده بود. وی برخی واعظان و منبریان و مداحان را نقد میکرد که چرا به قصد اشکریزی، هر سخنی را بر زبان میآورید و هر قصهای را میپرورید. علی شریعتی حتی مداحی و تشریفاتِ سوگواری را وسیلهای میدانست که مردم از شناخت حقیقت و تفکر در هدفهای اصلی مکتب تشیع و انقلاب کربلا غافل بمانند. ادامه …
ملاک ما در حلال و حرام، فقه است و اگر بخواهد این پول حرام شود باید عنوانی فقهی ـ مثلاً کمکاری ـ بدان تعلق گیرد. احراز رضایت امام نیز در این زمینه آنقدرها سخت نیست؛ مخصوصاً برای این مقدار کم. اگر از حالت عرف خارج و به حالت عقل دقی یا ادق برویم، مخالف منش دینمان و مخالف روش دینشناسان عمل کردهایم؛ همانطور که در بسیاری از احکام دینی ملاک تشخیص را عرف میدانند؛ نه عقل دقی یا ادق. ادامه …
از موضوعاتی که این روزها در شبکههای اجتماعی به آن دامن زده میشود، تمدنگرایی و ایرانشهرگرایی به مناسبت روز کوروش است. گذشتهی هر ملتی هویت تاریخی اوست؛ مثبتبودن آن باعث افتخار و منفیبودنش سبب ناخوشایندی است. گذشتهی خوب یا بد قابل انکار نیست. انکار هویت تاریخی حماقت است؛ همانطور که بازگشت به گذشته نیز حماقت است. ادامه …
فرق است بین وقتی که یک دانش را در حد عمومی و تمدنزا استفاده کنیم؛ یا صرفاً در حد چهار متخصص که فقط بلدند محاسبات کنند. مسأله مهمتر اینکه ما مسلمانها انقلاب علمی نکردیم و فقط حرفهای یونانیها را به اندازه یک سانت جلو بردیم. ما هیچوقت نتوانستیم فیزیک را از قید جوهر و عرض رها کنیم. ما اگر این همه ریاضی بلد بودیم، چطور نتوانستیم یک دوچرخه ساده بسازیم؟! ادامه …
فلسفه علم وقتی از ابتدای انقلاب، وارد ایران شد، بدون توجه به تاریخ علم مطرح شد؛ در حالیکه در غرب، این حوزه عمدتاً با عنوان فلسفه و تاریخ علم شناخته میشود. این تاریخ علم است که فلسفۀ علم را از پرواز در آسمان و سخنان انتزاعی دور میکند و به روی زمین میآورد. با این نگاه است که میتوانیم دریابیم که بخش زیادی از نظریات و سخنان نیوتن که اینشتاین او را بزرگترین دانشمند همۀ اعصار مینامد، ربطی به مشاهده و آزمایش ندارد. ادامه …