یکی از اساتید ما میگفت اگر یکدهم یا یکصدم نوآوریهایی که علامه حلی در زمان خودش داشت را ما هم ارائه میدادیم، جامعه امروز ما مشکلات حاضر را نداشت. امروز برخی مقلدین مجتهدان ما در کشورهایی زندگی میکنند که عضو سازمان مللاند و منشور سازمان ملل را امضا کردهاند. در چنین فضایی نمیتوان به آنها گفت جهاد در زمان غیبت، مثل نماز لازم است و باید مرتب کافر بکشید. ادامه …
متأسفانه در عرصه مباحث اجتهاد فقهی ـ اعتقادی کمتر کار کردهایم. یکی از شخصیتهای بزرگ معاصر که این خلأ را بازشناخت، میرزا مهدی اصفهانی، شاگرد بزرگ مرحوم آیتالله نایینی بود. ایشان در هر بابی که وارد شدهاند، یک نکته تازه و یک اجتهاد جدید در حوزهی عقاید ارائه دادهاند. ممکن است قلم ایشان برای برخی نامأنوس باشد؛ ولی اندیشههای بکری در آثارشان وجود دارد. امروز از ده جلد آثار خود ایشان و دو جلد هم شناختنامه و اندیشهنامهی ایشان رونمایی میکنیم. ادامه …
باید توجه کرد که اسلام، فقط فقه نیست. وقتی قرآن میگوید «لیتفقهوا فی الدین»، یعنی کل دین؛ یعنی حتی مباحث تاریخی، اخلاقی، کلامی و اعتقادی باید مورد توجه باشد. اینطور نیست که تمام مشکلات به این برمیگردد که مردم مسأله و احکام بلد نیستند. فقه ما ناقص است از این جهت که اصلاً به بعضی مسائل جواب نمیدهد. ادامه …
قبل از انقلاب ما فقط به همین ادله مراجعه میکردیم و در حجره مینشسیتم و استنباط میکردیم و فتوا میدادیم. فقها و بزرگانی بودند که چون مقتضیات زمان را نمیشناختند، میگفتند این حرفهایی که در کتابها نوشته شده به راحتی قابل اجراست. امام در اینگونه موارد با محک عینیت و واقعگرایی وارد شدند تا ببینند اجرای چه چیزی ممکن است و چه چیزی ناممکن. فقه قبل از انقلاب، فقه تئوری و مدرسهای بود. اگر ما همچنان در فضای قبل از انقلاب مانده بودیم، هزارسال دیگر هم، وضع به همان منوال بود.
از ویژگیهای مکتب قم این است که دادههای دانش تاریخ را در استنباط مطمح نظر قرار میدهد؛ به وثوقِ صدور، بیشتر از سندشناسی توجه میکند؛ کمتر بهصورت ریاضی فکر میکند، به قرآن و مقاصد توجه میکند و نگاهش به شریعت اجتماعی است؛ در مقابل، مکتب نجف نصبسند است و برای یک مسأله دنبال یک روایت خاص است، بسیار ریاضیوار فکر میکند، اصول آن بیش از حد فربه شده و فقهِ آن، در مواردی فقهِ کشف نیست؛ بلکه فقهِ عذر است. ادامه …
سبحانی: در دانش تجربی امروز، اساساً نه استقرایی وجود دارد و نه کسی استقرا و تجربه را به برهان برمیگرداند. امروز منطق تولید دانش، حداقل دربخش بزرگی از دانشهای طبیعی و انسانی، خلق فرضیهها در باب واقعیت، به آزمون گذاشتن آنها و نشان دادن کارآمدی و تأثیر آنهاست/پارسانیا: کارآمدبودن یک نظریه و جوابدادن در عمل، دلیل بر درست بودن آن نیست. اگ نظریهای مبانی فرهنگی خودش را اشراب و فرهنگ ما را تخریب میکند موظفیم بهسرعت فرهنگمان را مصونیت بخشیم. ادامه …
اولین تناقض در علم کلام جدید از اینجا شروع میشود که الهیات مدرن به نام کلام جدید خوانده شد و سبب انحراف ذهنی ما و پنداشتن این موضوع شد که آنچه آنها دارند متناظر با علم کلام ماست. همچنین کلمهی مدرن نیز به اشتباه ترجمه شده است؛ درحالیکه مقصود غربیان این است که این فکر از اساس با میراث الهیات مسیحی متفاوت است ادامه …
پژوهشهایی صرفاً برای پژوهش؛ برای ارتقای رتبه علمی و بالتبع کسب درآمد بیشتر؛ برای قبولی در مصاحبه دکتری؛ برای معروفیت و… . مهم نیست که پژوهش ما مشکلی را از گره فروبستهی جامعه حل کند؛ تعداد خوانندگان برخی از آنها به عدد انگشتان یک دست هم نمیرسد. پژوهش از مضمون اصیل خود تهی و بیشتر به صنعتی درآمدزا برای عدهای و هزینهزا برای عدهای دیگر تبدیل شده. ادامه …
فلسفه و کلام نسبت به فقه وضعیت خوبی ندارند؛ در بین ایندو نیز، کلام وضعیت خوبی ندارد. انتظار داریم به کلام هم در حد فقه توجه شود. فلسفه دانشی است که از بیرون آمده است و ما از مطالب خوب آن استفاده میکنیم و البته آن را رشد هم میدهیم و مکتبهای فلسفی جدیدی هم تأسیس میکنیم و هیچ اشکالی هم ندارد؛ اما کلام دانش اصلی است و از فلسفه هم استفاده میکند. ادامه …
خیلی از این روایات طبی، اَسناد درستی ندارند و نمیشود اِسناد بَتّی [و قطعی] به ائمه(ع) داد. آنهایی که سند درستی دارند قابل استناد هستند؛ ولی اگر فقط دارای ظهور باشند، امر قطعی نیست؛ بلکه ظنی است و اگر الآن خلاف علم است همان هم از اعتبار میافتد. با اینها میآیند معامله قطع میکنند و بعد گیر میکنند. ادامه …