با پیروزی انقلاب نیز سید قاسم از مرام سابق خود دست نکشید و به امور سیاسی وارد نشد. در سالهای اول انقلاب در برابر اصرارها مبنی بر پذیرش شغل و سِمتی در انقلاب، نیز پای پس کشیده و دل به امور اداری نداده بود. در حضور امام خمینی در مقابل این پافشاریها گفته بود که من نوکر جد شما هستم و همین مرا بس است. ادامه …
زبان رایج در تاریخ شفاهی به کلی از زبان رایج در حوزهها متفاوت است و با تکیهکلامها و عباراتی مواجیهم که خاص حوزه است. بنابراین اولین گام در ثبت تاریخ شفاهی حوزه این است که کسی را پیدا کنید که زبان حوزه را بداند و از ظرایف سخن، آگاه باشد. ادامه …
سبحانی: حرکت امام حسین، نمیتواند به هدفِ تحقق فقط یکی از اهداف فوق، انجام شده باشد؛ این اهداف و یا حداقل برخی از آنها میتوانند در کنار هم قرار بگیرند/اسفندیاری: آقای سبحانی ادعا میکند که یکی از اهداف امام امر به معروف و نهی از منکر بوده است. این اشتباه را مرحوم شهید مطهری بر زبانها انداخت ادامه …
برخی گویی برای تندی علیه دیگران و زدن پنبه آنها آفریده شدهاند؛ نه برای دانستن. این اخلاق طالب علم نیست. کاش میشد مثل سنایی در این باره فکر کرد و زیست. البته عنوان مطلب از عطار است. تا وقتی ما در مسیر علمی و نگارشی خود، نه در صدد دانستن واقع، بلکه در صدد ردّ و نقض و تنقیص دیگران هستیم و از روشهای جدلی تند استفاده میکنیم، بدانیم که چیزی بر علم ما افزوده نمیشود؛ بلکه زیر سایه تعصب، کورتر میشویم. ادامه …
خطبه حضرت زینب(س) در مسجد کوفه بدون شک حماسیترین بیانی است که در همان آغازین روزهای پس از واقعه عاشورای سال ۶۱ ایراد شد. به لحاظ ادبی متن این خطبه کاملاً شبیه به کلمات امیرالمؤمنین علی(ع) است. گاه فهم هر کلمه از آن حتی برای عرب نیز نیاز به دقّت در معنا و شرح دارد. حیدرقلیخان برای توضیح برخی عبارات این خطبه به مباحث اجتهادی ادبی ورود پیدا کرده. ادامه …
درست است که در دوران بین حفظ ظاهر شریعت و از بین رفتن آن، اولیای دین حفظ ظاهر شریعت را مقدم دانستهاند و به ظاهر دست از پیگیری ولایت ظاهری خود برداشتهاند؛ اما این بهمعنای نفی ولایت باطنی آنها نیست/همراهی امیرمؤمنان در برخی مقاطع به دلیل حمایت از اسلام یک امر کاملاً فقهی و مربوط به باب تزاحم است و باب تزاحم نیز مقام تقدیم اهم است ادامه …
مرحوم مبارکهای از وعاظ دانشمند و روشنفکر زمان خود معرفی شده که افکار انتقادی و اصلاحی درباره مسائل اجتماعی و فرهنگی داشته و انتقاداتی به نهاد روحانیت در آثار وی دیده میشود که از آن جمله است مخالفت با لعن خلفای سهگانه از سوی محقق کرکی… وی همچنین در جایجای اثر خود، منبریهای بیسواد را مینوازد و قمهزنی را به سختی نکوهش میکند. ادامه …
از جمله مطالب قابل توجه این کتاب نامههای تاریخیای است که بین مرحوم آیتالله سید مصطفی خوانساری و مرحوم آیتالله بروجردی صورت گرفته است. توجه به متن این نامهها و ادبیات نامهنگاری این دو بزرگ، نکات قابل توجهی را مشخص میکند؛ از جمله نحوه برخود مرحوم آقای بروجردی با مرحوم آقای صفائی است که آکنده از ادب و احترام است. ادامه …
تاریخ داستانی، از تاریخ استفاده میکند برای ترویج نوعی ایدئولوژی. در واقع این ژانر تلاش دارد ایدهای از دل گزارههای مذهبی مد نظرش را با استفاده از ظرف تاریخی، به مردم عوام و طبقات پایین، القا و تفیهم نماید. کاملاً طبیعی است که حکومتها، برای صحبت با مردمِ عادی و القای آنچه از ایدهها و ایدئولوژیهایشان در سر دارند، بهجای صحبتِ منطقی و عقلی، به داستان و ادبیات داستانی و قصهگویی رو آورند. ادامه …
برخی بر این باورند که مأمون عباسی، امام را ملقب به «رضا» کرد، ولی امام جواد (ع) این نظر را رد کرده است. ایشان فرمود: به خدا سوگند اینان مردمی بدکار و دروغگو هستند و خیال نابهجایی کردهاند؛ بلکه خدای متعال او را رضا نامیده است؛ زیرا آن حضرت، خدای تعالی را در آسمان و پیامبر (ص) و ائمه (ع) را در زمین از خود خشنود ساخت. ادامه …