کثرت اموال و سلاح و حتی وضع اقتصادی و امنیتی هیچکدام دلیلی بر قوام نیست. مهم تعداد افرادی است که از درون ساخته، و تربیت روحی و معنوی شده باشند؛ معیار این است/صرف تشکیل حکومت برای گسترش تشیع کافی نیست؛ علی(ع) امام بود؛ بدون حکومت/در بحث تاریخی باید آن چیزی که مخالف قرآن و عقل است را کنار بگذاریم. ادامه …
هرجا که امروز اصلاحطلبان از یک حرکت افراطی، خشن، غیرمنطقی و غیردموکراتیک در سالهای پس از انقلاب سخن میگویند، قبل از همه رد پا و بلکه نقش تأسیسی خودشان در میان است که باید در مقالی دیگر به این مسأله پرداخت و اتفاقاً در همین موضوعِ مواجهه خشن و غیرمنطقی با حجاب، یکی از بدترین برخوردها را جناب موسوی تبریزی بهعنوان دادستان کل وقت در سال ۶۱ با مقوله بدحجابی و بدحجابان داشته است. ادامه …
با توجه به اینکه بنده واقعگرا هستم، اجراییکردن این منشور را خیلی دیر میدانم. بعد از امام، افرادی در بدنه روحانیت نفوذ پیدا کردند و افرادی هم کنار گذاشته شدند و حرکتهایی انجام گرفت که اجراییکردن منشور را بسیار سخت کرده است. نان عدهای در حوزه بسته به ظاهرسازی، ریاکاری و بزرگنمایی است. ادامه …
پدیده مرجعیت محدود به «مرجعیت در افتاء» نبود؛ بلکه ماهیت آن «مرجعیت ولایی» بود. با انقلاب اسلامی، مرجعیت ولایی در الگوی ولایت فقیه متبلور شد و مرجعیت در افتاء نیز در قالب متکثری ـ شامل ولی فقیه و دیگر مراجع ـ ظهور یافت. ازاینرو، استقلال حوزه و روحانیت از ولی فقیه بیمعناست؛ اما استقلال آن از قوای سهگانه معنادار است. ادامه …
بعد از چهل سال که از انقلاب میگذرد، روحانیت و حوزهها تقریباً دارند از اندیشه انقلابی فاصله میگیرند و اندیشههای مقدسمآبانه فرصت رشد پیدا میکنند؛ چون بودجههای دولتی صرف مراکزی میشود که به سمت و سوی انقلاب نمیروند؛ بلکه به سمت و سوی نانآوری و فردیکردن دین حرکت میکنند. ادامه …
متأسفانه در عرصه مباحث اجتهاد فقهی ـ اعتقادی کمتر کار کردهایم. یکی از شخصیتهای بزرگ معاصر که این خلأ را بازشناخت، میرزا مهدی اصفهانی، شاگرد بزرگ مرحوم آیتالله نایینی بود. ایشان در هر بابی که وارد شدهاند، یک نکته تازه و یک اجتهاد جدید در حوزهی عقاید ارائه دادهاند. ممکن است قلم ایشان برای برخی نامأنوس باشد؛ ولی اندیشههای بکری در آثارشان وجود دارد. امروز از ده جلد آثار خود ایشان و دو جلد هم شناختنامه و اندیشهنامهی ایشان رونمایی میکنیم. ادامه …
باید توجه کرد که اسلام، فقط فقه نیست. وقتی قرآن میگوید «لیتفقهوا فی الدین»، یعنی کل دین؛ یعنی حتی مباحث تاریخی، اخلاقی، کلامی و اعتقادی باید مورد توجه باشد. اینطور نیست که تمام مشکلات به این برمیگردد که مردم مسأله و احکام بلد نیستند. فقه ما ناقص است از این جهت که اصلاً به بعضی مسائل جواب نمیدهد. ادامه …