سنت آگوستین مردم را به دو دسته تقسیم میکند: «مردان شهر آسمانی» و «مردان شهرزمینی»؛ و میگوید آدمها که به دنیا میآیند بالذات یا آسمانی هستند یا زمینی. بر اساس این نگاه، این تلقی وجود دارد که امر آسمانی کاملاً در تقابل با امر زمینی قرار دارد و این در تفکر مسیحیت خیلی تداوم پیدا کرده است. اسلام مبتکر تلفیق این دو ساحت است؛ توحید به نوعی همین تلفیق آسمان و زمین است. ادامه …
با ظهور انقلاب اسلامی از سویی ایده تقیه کنار گذاشته میشود و از سوی دیگر اصل و مشروعیت نظام سلطنتی زیر سؤال میرود؛ که هر دو نکته را میتوان در فقه سیاسی امام خمینی(ره) به روشنی مشاهده کرد. در این دوران پرسش جدیدی فراروی فقه سیاسی قرار میگیرد و آن سؤال از مشروعیت یا عدم مشروعیت نظام مردمی است؛ یعنی عدم مشروعیت نظام سلطنتی امری مفروغ عنه است. ادامه …
آیتالله مکارم شیرازی: گاهى دشمنان تعبیر مىکنند که اگر ما موفق شویم حجاب را از سر مسلمانان یا از سر زنان ایرانى برداریم، در واقع تا حد زیادى توانستیم اسلام یا نظام جمهورى اسلامى را شکست دهیم. آیتالله نوری همدانی: اساساً شأن فقیه بیان کلیات احکام خداست؛ اما شکل حجاب و خصوصیات آن را باید به خود خانمها واگذار کنیم یا از نظرات مشورتى آنان استفاده کنیم. ادامه …
دکتر طباطباییفر: اسپریگنز بر این عقیده است که در یک موضوع، هر متفکری با توجه به بحرانی که در آن موضوع تشخیص میدهد، سعی میکند راه حلی را ارائه نماید. مبنای کار در این کتاب، نظریهی ایشان است؛ تلاش کردم بدانم دغدغهی اصلی هر یک از این جریانات متکثر در حوزهی علمیهی قم چیست و چه چیزی بحران و مسألهی اصلی آنها بوده است و در مقابل چه بحرانهایی این راهحلها را ارائه کردهاند. ادامه …
تعبیری که امام دارند این است که تحجر میتواند نسبت روحانیت با سیاست را توضیح دهد. قبل از انقلاب، صورت غالب تحجر عبارت است از تنزهطلبی و ورکشیدن رخت و دامن افراد و جریانهای حوزوی از میدان سیاست و میدان مبارزه با امر سیاسی. اما بعد از انقلاب عبارت است از تلاش برای به انحصاردرآوردن عرصه سیاسی؛ که تعبیر امام در اینباره «قیممأبی» است. ادامه …
نظامی که نتواند استمرار خودش را با تربیت نیروهای جدید و با تربیت امواج مختلف نیروی انسانی تضمین کند، باید مراقب خودش باشد؛ باید بداند مشکل دارد. این درس را از فعالیتهای شهید آیتالله بهشتی بگیریم. آقای بهشتی میدانست اگر قرار است جامعهای شکل بگیرد، اصلاح شود و حرکت مستمر و پویا داشته باشد، نمیتواند متکی به فرد باشد. ادامه …
اصولاً شهید بهشتی بر این باور بود که مبنای نظام اجتماعی در عصر غیبت و فقدان معصوم بر «رأی اکثریت» است؛ نه بر «حقانیت»؛ زیرا هر کسی رأی خود را حق میپندارد. این دیدگاه در برابر دیدگاه کسانی است که سخن از «کشفِ فقیه جامع شرایط از میان فقیهان» میزنند، یا «رأی اکثریت را تزئینی و تشریفاتی» قلمداد میکنند. ادامه …
در دیدار با آیتاللهالعظمی سیستانی بحثی را درباره مسأله سرعت بیاعتقادشدن به باورهای دینی، خصوصاً در بین جوانانی که به کشورهای غیر اسلامی میروند مطرح کردیم. مسألهای که باعث میشود باور دینی برخی از جوانان در مقابل مجموعهای از سؤالات و شبهات دینی و عقیدتی شکسته شود و حتی گاهی اوقات از مسلمانی معتقد، به منتقد شدید باورهای دینی تبدیل شوند. از همین رو پرسش اساسی درباره روش نتیجهبخش در تعامل با این پدیده بود. ادامه …
در نظریه «مردمسالاری اسلامی» مشروعیت الهی حکومت منوط به اراده و خواست مردم است. از سوی دیگر مردم وظیفه دارند، برای برپایی حکومت ولی مرضیّ خداوند تلاش و با وی بیعت کنند. آنجا که مردم به تکلیف خود عمل کنند، ولیّ تعیینشده از سوی خداوند حق حکومت و اِعمال ولایت دارد. در جایی که مردم از تکلیف خود سرباز زنند، معاقب و گناهکارند؛ اما آن فردِ دارای صلاحیتِ ولایت بر مردم، حقی برای حکومت ندارد. ادامه …
نهاد روحانیت، بهواسطه نفوذ اقتدار سیاسی، ساختار بورکراتیک پیدا کرده است و نهادهایی حاکمیتی مانند شورای عالی حوزههای علمیه، جامعه مدرسین، جامعه روحانیت و دادگاه ویژه روحانیت، آن را اداره و هدایت میکنند و بر آن نظارت دارند. اختصاص طبقات حاکمیتی خاصی مثل قضاوت و عضویت در شورای نگهبان، پیوند میان روحانیت و حاکمیت را مضاعف کرده است. ادامه …