مقام معظم رهبری مردم انقلابی و حزباللهی را به سربازان آمادهی اقدام، تشبیه کردهاند که در شرایطی که مسئولان در مقابل ناهنجاریها، مفاسد و انحرافات و کجرویهای فکری و رفتاری بیتفاوت هستند، آنها موظفند با تشخیص وظیفه در چارچوب اصول به صورت خودجوش و داوطلبانه به مسئولیت اصلاحی خود عمل کنند. البته با توجه به سابقه مصادره جناحی بیانات مقام معظم رهبری، حساسیت نخبگان فکری به این موضوع قابل فهم است. ادامه …
اگر یک حادثه کوچکی در یک گوشهای از کشور اتفاق افتاد، هیچ ترسی نباید به خود راه داد. مرحوم کاشفالغطا میگوید: وجود مبارک امیرالمؤمنین از حسین بن علی شجاعتر بود؛ حسین بن علی روز روشن مسلحانه وارد میدان شد؛ اما امیرالمؤمنین با دست خالی به جای پیغمبر خوابید؛ در حالتی که چهل شمشیردار آمدند که او را تکه پاره کنند. اما همین علی میگوید در شب جنگ بدر دیدم وجود مبارک پیامبر از سر شب تا صبح، کنار یک درخت دارد با خدا زمزمه میکند؛ گویا اصلاً فردا جنگی نیست. ادامه …
برای روحانیت مهم نیست که بر قدرت باشد یا در قدرت. اینها صورت مسأله است؛ در هر زمانی و بر حسب شرایط و مصالح ممکن است در قدرت باشد یا بر قدرت. برای روحانیت مهم این است که در صحنه باشد و برکنار از قدرت و بیاعتنا به جامعه و مناسبات قدرت نباشد. همچنین روحانیت باید توجه کند قدرت چه مسیری بهدست آمده است (با زور و شمشیر یا…) و در چه مسیری از آن استفاده میشود و چه اهدافی را دنبال میکند. بنابراین بر قدرت و در قدرت بودن اهمیت ثانویه دارد. ادامه …
تصور بسیاری از روحانیون و علما این است که پرداختن بیش از حد معمول حوزویان به امور سیاسی و حزبی، جایگاه مرجعیتی آنان را کاهش داده و این نهاد اثرگذار را تا سطح طرف دعوای دیگر گروههای سیاسی تنزل داده است. نتیجه چنین رفتارهایی، به گمان جریان غیرسیاسی فعلی، کاهش دینداری و اخلاق در جامعه است و روحانیت اکنون وظیفه دارد که با کمرنگکردن فعالیتهای سیاسی و اجرایی خود، فکری به حال بحران اخلاق و دینداری جامعه کند. ادامه …
دگردیسی اساسی در نظام روحانیت اتفاق افتاده است که روحانیای که دغدغهاش توزیع دین، نظارت بر حوزه دین و دینداری جامعه است، خود عاملیت پیدا میکند و میخواهد یا دین را محقق کند و یا جامعه را بسازد. بنده معتقدم روحانیت از خودش عبور میکند و دیگر دغدغهاش برپایی دین نیست؛ بلکه ساختن جامعه است؛ به همین دلیل نتیجهی کنشگری روحانیت، سکولاریسم اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خواهد بود. ادامه …
انتخابات فرصت خوبی شد تا ما به این حقیقت بیندیشیم که آیا وظیفه حوزه «نظریهپردازی» و تقویت مبانی تئوریک نظام اسلامی در همه عرصههای سیاسی، اقتصادی، انتخابات و… است یا ـ همانند سایر مردم و جوانان ـ دعوت از کاندیداها و حضور در میتینگهای تبلیغاتی و همراهی با نامزد انتخاباتی و شهربهشهر مسافرت کردن؟ ادامه …
علوم سیاسی رایج در دنیا، نقص را برای انسان نمیپذیرد و نقطه شروعش «الانسان ناقص» نیست؛ بلکه نقطه آغازینش «الانسان کامل» است؛ همان اومانیسم؛ یعنی فرد خود نیازهایش را میشناسد و خود نیز آن را تدبیر میکند؛ خودبسنده و خودسامان است. به قول علامه جوادی از این اومانیسم یکجور مردمسالاری درمیآید که همان باغوحش منظم است. ادامه …
تشویق به شرکت در انتخابات، منافاتی با نقش پدری روحانیت ندارد؛ ولو در حد مقام مرجعیت؛ چراکه چنین عملی، تشویق مردم به تعیین سرنوشت و بهرمندی مردم از حق خودشان و به نوعی تشویق ایشان به انجام وظیفهشان درقبال کشورشان است. ادامه …
برگزاری نشست اساتید در آستانه انتخابات در بیت آیتالله وحید ـ با توجه به همسویی واضح شخصیتهای محوری این نشست با دولت مستقر ـ میتوانست بار معنایی خاصی داشته باشد؛ لغو آن که به گفتهی برگزارکنندگانش ناشی از سفر زیارتی آیتالله وحید به مشهد مقدس بوده، میتواند برخاسته از همان سیره متعارف معظمله در خارج شدن از قم برای اجتناب از دیدارهایی باشد که رد و قبول آن دوران الامر بین المحظورین است. ادامه …
فردی که در مناظره شرکت میکند، تا چه مقدار حق دارد در حریم خصوصی رقیب خود یا همراهان او و یا همحزبیهای او ورود پیدا کند؟ اینکه میگوییم حریم خصوصی هم مسائل خانوادگی و هم برنامهها و فعالیتهای آنان را شامل میشود. معنای مناظره قطعاً نقد برنامهی طرف مقابل هست؛ اما نقد شخصیت خود فرد شاید قابل دفاع نباشد. ادامه …