نوزدهم دیماه، مردم بهعنوان اعتراض نسبت به مقاله روزنامه اطلاعات که به آیتالله خمینی اهانت کرده بود، درسهای حوزه علمیه قم و همچنین بازار و مغازههای اطراف را تعطیل کرده بودند. طلبهها که در مسجد اعظم و مدرسه خان و صحنین اجتماع کرده بودند، بهطور دستهجمعی به منزل شیخ هاشم آملی میروند. میرزا خیلی مختصر در چند کلمه میگوید: «ما این اهانت را محکوم میکنیم و ساکت نمینشینیم. من پیشقدم شده با آیات و مراجع دور هم مینشینیم و تصمیم میگیریم که چه باید بکنیم…». ادامه …
مجادله و مباحثه در اندیشهٔ آخوند خراسانی بسیار است. برخی اندیشهٔ او را با مبانی امروزی تفسیر میکنند و برخی، اجتهادات آخوند را در راستای معتقدات خود میبینند و بر آن مُهر صحّه مینهند. آنچه مهم است، زنده نگه داشتن کورهٔ مباحثاتِ احسن، بر گرد شخصیت آخوند است. ادامه …
خزعلی با اندیشههای غربی بر سر مهر نبود و هر کجا رگهای از آن را مشاهده میکرد، روی در هم میکشید. وی گفته بود: من همیشه در منبرهایم بر ضد دشمنان و معاندان تند حرف میزنم چون معتقدم با اینها نمیشود با پر طاووس صحبت کرد. ادامه …
اگرچه میرزا هاشم روابط حسنهای با امام خمینی داشت و از سر مِهر با ایشان برخورد میکرد؛ اما برخی یاران امام، میرزا هاشم را به عدم همراهی با انقلاب متهم میکردند و علیه وی برمیآشفتند. هرچند منش سیاسی آیتالله آملی در اوج فعالیتهای انقلابی هم چندان تند و آتشین نبوده است؛ بهگونهای که ساواک چندان حساسیتی بر روی ایشان نشان نمیداده است؛ اما وی به امام خمینی علاقه داشت و با اینکه خود مرجع تقلید بود، گفته بود فرزندان من همه مقلد امام خمینی هستند. ادامه …
آیتالله خویی در پاسخ به برخی انقلابیون گفته بود: «در انتشار اعلامیه بحثی نیست؛ ولی خونریزیهای بعدی را چه کسی جواب خواهد داد؟» ادامه …
میرزا در نامهای به آیت الله سید محمد بهبهانی اعتراض خود را نسبت به تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایت اعلام و تأکید کرد که «تصویبنامه مربوط به تشکیل انجمنهای ایالتی و ولایتی چون مخالف با قواعد مقدسه اسلام است مردود میباشد». وی در مورد حضور زنان در انتخابات نیز بر این باور بود که دولت ایران مشکلات عدیدهی دیگری دارد و تصویب قوانینی در مورد بانوان، یک بازی سیاسی است که حاکمیت پهلوی آن را آغاز کرده است. میرزا هاشم در این مقطع، به رسالت نصیحت روحانیت تأکید میکند و بر این باور است که بهواسطه نصیحت مشفقانه میتوان حاکمیت را از انحراف بازداشت. ادامه …
آیتالله قرهی همواره مورد عنایت و اعتماد امام بوده است؛ اعتمادی که در این عبارات امام بازگو شده است: «من عمیقاً آقای قرهی را میشناسم و صد در صد مورد اطمینان هستند». ادامه …
آیتالله خویی با منش میانهروانه خود مکاتباتی با حاکمیت عراق انجام داد و مانع اخراج برخی از روحانیون شد؛ اما آنگونه که آیتالله خمینی و حامیان ایشان انتظار میبردند ظاهر نشد. ایشان در آستانه انقلاب نیز سیاستهای اصلاحگرانه و مداراجویانه را بیشتر میپسندید و در سخنان و بیانات خود تأکید اصلی را بر حفظ دماء مسلمین و عمل به دستورات شرعی مینهاد. ادامه …
محمدباقر مهری با تأسی به امام خمینی(ره) میگفت: «تفرقهافکنان مذاهب اسلامی، نه شیعهاند و نه سنی؛ بلکه مزدوران استعمارند». وی با همین سلوک بود که تفرقه افکنی میان شیعه و سنی را روا نمیدانست. وی در مواجهه با علمای اهل سنت، مستمسک دینی و تحقیقات علمی را شیوه رفتاری خود قرار داده بود. ادامه …
موافقین و مخالفینِ دیدار آیت الله خویی با فرح پهلوی، هرکدام جنبهای از ماجرا را عنوان و تحلیل کردهاند. آیتالله سید صادق روحانی از شاگردان مرحوم خویی، سالها بعد از این ماجرا در پاسخ به پرسشی درباره این دیدار میگوید: «مرحوم خویی در آن زمان نامهای برای من نوشته و مرقوم فرموده بودند که فرح اینجا آمد و من رفتار ظالمانه شاه را بهعنوان اعتراض با او مطرح کردم و او هم با ناراحتی خیلی زود از منزل خارج شد». ادامه …