مباحثات

رسانه فکری تحلیلی حوزه و روحانیت
گزارش تفصیلی نشست علمی

یکی از موارد مناقشه‌آمیز در سخنان علیدوست، لزوم بحث از منبع‌واره‌های اهل سنت در اصول فقه بود. تأکید او چنان بود که معتقد بود حتی اگر در نهایت منبع‌واره‌های اهل سنت مانند استحسان را ردّ کنیم، اما بحث از آن باید در اصول فقه حضور داشته باشد. به باور او، برخی از بزرگان ما، استحسان در اصول فقه اهل سنت را به درستی نمی‌دانند؛ مصالح مرسله را هم همین‌طور. ادامه 

مُصحِّح در انتخاب هریک از شیوه‌های چهارگانه در تصحیح، مختار نیست؛ بلکه چگونگی نسخه‌ها و مقتضیات متن، او را به پیروی یکی از این شیوه‌ها ملزم می‌کند؛ و دانستن این‌که هر متنی اقتضای چه شیوه‌ای دارد از مهم‌ترین هنرهای یک مصحّح است. به‌طور کلی با آن‌که بیش‌ترین ضوابط کلّی نقد و تصحیح متون با توجه به ویژگی‌های عمومی متون پدید آمده‌اند، مصحح، در تصحیح هر متن، با توجه به مقتضیات ویژه همان متن، از برخی تصرفات در شیوه‌های معمول و اجتهادات روش‌شناختی ناگزیر است.

ادامه 

نگاهی به وضعیت فعلی فلسفه در حوزه علمیه قم

به‌نظر می‌رسد گرچه جریانات فلسفی و از سویی بخشی از حاکمیت حوزه در جهت تقویت جریانات فلسفی در حوزه علمیه قم تلاش می‌کنند، اما امروزه جریان مکتب تفکیک و سایر جریاناتی که با فلسفه نسبتی ندارند با نوعی همپوشانی گفتمانی در حال تفوق بر جریان فلسفی می‌باشند. جریانات فلسفی با به روزرسانی و برقراری نسبت با تحولات و تطورات زمانه، کالایی دل‌رباتر از فلسفه موجود عرضه خواهند کرد؟ ادامه 

حجت‌الاسلام والمسلمین محمود شفیعی در دومین نشست اندیشه‌ورزی مباحثات:

بر اساس نظریه اجتهاد ارتباطی با مجموعه‌ای از ارزش‌های بالفعل برای زندگی اجتماعی سروکار داریم که باید به شکل بین‌الاذهانی تولید شوند و بنده بین‌الاذهانی‌بودن این ارزش‌ها را از منظر دینی و فرادینی دنبال کرده‌ام و تلاش کردم اثبات کنم که بین‌الاذهانی‌بودن ارزش‌های مشروع، هم شرعاً قابل دفاع است و هم از منظر نگاه برون‌دینی و جامعه‌شناختی. ادامه 

پیش‌ترها مرجع اعلم کسی بود که بتواند فتوایی سازگارتر با منابع فقهی و به‌ویژه قرآن و روایات داشته باشد. به همین دلیل همواره بر مفهوم اعلمیّت تأکید می‌شد. در حالی که در مرجعیّت به‌معنای امروزین‌اش بیش‌تر به سودمندی فتاوا و نیز آگاهی فقه از مسائل اجتماعی تکیه می‌شود. بر اساس این روند، نسل آینده مراجع شیعه بیش‌تر بر سودمندی نظرات فقهی خود تأکید خواهند داشت و مردم دنبال فقیهی هستند که فتاوای او بتواند زندگی روز‌مره‌ی آن‌ها را به سامان رسانده و برایشان سودمندتر باشد. ادامه 

نظری به رأی آیت‌الله‌العظمی اسحاق فیاض در فعالیت‌های اجتماعی زنان

مبنای اصلی ایشان چنین است که از نگاه فقهی، تفاوت‌های حقوقی و فقهی بین زن و مرد را تنها در صورتی می­‌توان پذیرفت که دلیل معتبر شرعی به‌صورت نص یا ظهور، بر اثبات آن وجود داشته باشد؛ وگرنه موضوع، داخل در قلمرو منطقه‌الفراغ یا اباحه خواهد بود و منطقة‌الفراغ یک عنصر متغیّر، متحرک و سیال است که با تغییر شرایط زمان و مکان قابل تغییر است. ادامه 

چالش‌های فقهی زنان

هر چند نمی‌توان جنسیت را در استنباط احکام از ادله عقلی و نقلی دخیل دانست، اما بنا به گفته‌ی برخی از بانوان سطوح عالی حوزه، به علت نوع ابتلای زنان، احتمال خطای استنباط احکام فقه النساء در صورت استنباط زنانه به حداقل خواهد رسید. مناقشات فقه زنان علاوه بر مناقشات استنباطی، به چالشی با رویکرد اعتقادی تبدیل شده؛ طوری‌ که بسیاری از بانوان مترصد فرصتی برای بهره‌گیری از احکام ثانویه برای رفع برخی موانع هستند. ادامه 

یادداشت وارده

معیار فقها در تعیین آغاز ماه، سنت دینی سلف است که آغاز ماه را با رؤیت تعیین می‌کردند. اما پرسش این‌جاست که آیا مؤمنین سلف در قرون گذشته، امکاناتی جز چشم و رؤیت برای تعیین اول ماه داشتند؟امروز می‌توان از امکانات و ابزارهای جدید و از داده‌های علم نجوم در تعیین آغاز ماه استفاده کرد؛ بدین ترتیب که حلول و تولد ماه نو را معیار قرار داد و هر قسمت از کره زمین که وارد شب شد، در آن‌جا آغاز ماه محسوب شود. ادامه 

یادداشت وارده

فقه، احکام تناسبات زندگی سنتی است که ناظر بر این تناسبات وارد شده‌اند؛ احکامی که در حضور معصوم یعنی مصدر تشریع و در نسبت با آن تناسبات(عینیت زیست سنتی جزیرة العرب) صادر شده است. لذا قوام حکم به شخص معصوم و در نسبت زیست سنتی است. حال در شرایط فقدان این تناسبات و ایجاد روابط اجتماعی جدید، به علاوه فقدان معصوم، آیا اساساً امکان تسری آن احکام به عینیت اجتماعی جدید ممکن است؟ ادامه 

حوزه علمیه قم و فلسفه (۴)؛ استاد عبدالرسول عبودیت در گفت‌وگو با مباحثات:

نمی‌گویم عین سابق شود؛ اما باید آن‌چه بود اصلاح می‌شد؛ نه آن‌که نظام آموزشی را کلاً تغییر دهیم؛ آن‌هم نظامی که می‌گویند در دانشگاه جواب نمی‌دهد؛ آن را به حوزه بیاوریم! در دانشگاه آن‌هایی که خوب کار می‌کردند، طلبگی کار می‌کردند؛ اگر سه واحد یک درس را می‌گرفت، کنارش ده واحد آن درس را کار می‌کرد؛ این می‌شد باسواد و نخبه. ادامه