صادق طباطبایی در خانوادهای به دنیا آمد که به نیکی بر سیرت روحانیت وقوف داشت. به دلیل جایگاه پدرش در حوزه علمیه قم، روابط عمیق و پیوسته با بیوت مراجع داشت. … او از نزدیک با اموری که در بیوت مراجع میگذشت آشنایی یافته بود. زمانی که شریفامامی پس از درگذشت آیت الله بروجردی به منزل ایشان رفته و با حضرات شریعتمداری و بهبهانی دیدار میکرده، صادق طباطبایی هم حاضر بوده و گفتگوها را از نزدیک میشنید. ادامه …
امام در کتاب «ولایت فقیه»، سابقه این بحث را به گذشتگانی از فقها نسبت داد و آن را بحثی جدید التأسیس ندانست. آیت الله خمینی، از ملا احمد نراقی به عنوان یکی از پشتوانههای فکری خود نام برد و گفت: «از متأخرین، مرحوم نراقی همه شئون رسول الله را برای فقها ثابت میدانند». امام خمینی از دیگر فقهایی نیز نام برد و مرحوم نائینی و کاشف الغطاء را از جمله قائلین به ولایت فقیه دانست، اما در این میان، ملا احمد نراقی بیش از دیگران مورد توجه قرار گرفت. ادامه …
در اوج نزاعها و خشونتطلبیهای داعش و در نهایتِ تهدیدهای نابخردانه، شیعیان با راهپیمایی سکوتِ اربعین، مشی خشونتپرهیزی را ترویج دادند؛ بدون اینکه خونی بریزند و سنگی بر بنای ناراست خشونتطلبی بیفزایند. آنان مدارا میکنند و لب فرو میبندند و با سکوتِ عظیم خود، منش دینی و اخلاقی خود را به انجام میرسانند. ادامه …
آیت الله العظمی صافی کتاب را میخواند و در ۱۹ مورد، نظر جرداق را صائب نمیبیند. آیت الله صافی اما تاکید میکند که این نظرات، مطابق با آیین مسیحت است و از این حیث خردهای بر این نویسنده مسیحی وارد نیست. آیت الله العظمی بروجردی در جلسهای به توصیف این کتاب میپردازد و ابراز تمایل میکند که این اثر به فارسی هم ترجمه شود. ادامه …
بیش از سه قرن از نگارش کتاب بحار الانوار میگذرد. اگرچه نقدهای درازدامنی بر این اثر شده است اما منتقدان هم نتوانستهاند چشم بر ویژگیهای ممتاز آن ببندند. کتابی که چالشهای فراوانی برانگیخته است اما زبان تحسین را هم نبسته است. ادامه …
محمدباقر کمرهای در تاریخ ایران چندان شناختهشده نیست. او خود را پیرو سید جمالالدین اسدآبادی میدانست. رویکرد او به دین، یک نگاه اصلاحی بود و شاید اگر در اوج مبارزات سیاسی انقلابیون، از درِ دفاع از ایدههای حاکمیت پهلوی برنمیآمد، امروز به عنوان یکی از برجستگان روشنفکری در عرصهٔ دین، شناخته میشد. ادامه …
در نظر شیخ بهایی، اگر دانشی لقب دینی بر خود میگیرد، باید راهی به سعادت آدمی هم بگشاید. وی بر این باور بود که در راه کسب دانش، باید ابتدا قلب را از تعصب و تقلید خالی گردانیم، روی به حق آوریم تا شک و تردید را از دل بیرون کند. وی از دینداری، سعادتبخشی را انتظار میبُرد. ادامه …
بر اساس اندیشهٔ شیخ طوسی، دو گونه فساد ممکن است دامان دینداران را بگیرد؛ یکی توجه صرف به تقلید و دیگری توهم دست یافتن به دانش و رأی نهایی. به نظر او اگر فردی به دانشی دست یابد و خود را تکیه زده بر حقیقت محض بپندارد، زود است که بر فساد مبتلا شود. او تأکید میکند که تنها راه دوری از این دو فساد، درافتادن در وادی عقل و نظرورزی است. ادامه …
کتاب تصحیح الإعتقاد اگرچه اثری است که یک اندیشمند اسلامی نگاشته و بر عقاید استاد خود نقد وارد آورده، اما در نمایی کلیتر، بازتاب اوج عقلانیت در زمانهٔ چهارم و پنجم هجری است. زمانهای که مکتب بغداد، فقه شیعه را رهبری میکرد و عقلانیت را به فقه شیعه وارد کرد. ادامه …
از آنجا که پس از رحلت پیامبر (ص) بخشی از صحابهٔ حضرت به سایر شهرها هجرت کرده بودند، به تدریج مکتب حدیثی خاصی در هر شهر پدید آمده بود. در هر یک از شهرها یکی از صحابه پیامبر حضور داشت و احوالات ایشان را بازگو میکرد. همین امر سبب شد روایتِ هر شهر، از پیامبر (ص) متفاوت باشد. ادامه …