میتوان گفت که افکار ایشان دقیقتر از مرحوم آقای خویی و حتی مرحوم آقای بروجردی بود. بزرگانی را دیدم و شنیدم که حتی در زمان حیات آقای بروجردی، آقای میلانی را اعلم میدانستند. از فرد ثقهای شنیدم که مرحوم علامه طباطبایی در زمان حیات آقای بروجردی، آقای میلانی را اعلم میدانستند. ادامه …
با وجود چیرگی نگرش منفی نسبت به دموکراسی، روحانیت موضع یکسانی نسبت به تمامی شاخصهای دموکراسی و ترتیبهای نهادی آن ندارد. شاخصها و ترتیبهای صوری مانند انتخابات نسبت به شاخصهای ماهوی مانند حاکمیت قانون، تفکیک قوا، حقوق بشر که به کاهش اقتدار سیاسی روحانیت میانجامد، از اقبال بیشتری برخوردار میباشند. ادامه …
چندی پیش آیتاللهالعظمی موسوی اردبیلی درگذشت؛ فقیهی که میتوان جایگاهش را با کمی مسامحه، منحصر به فرد دانست. آیتالله اردبیلی در یک حکومت شیعی تازهتأسیس به گستردگی ایران، ده سال قاضی القضاة بود؛ دورهای که در آن بسیاری از احکام فقهی برای نخستین بار به قانون تبدیل شد؛ ولی با بازگشت وی به قم چیزی از انباشتههای ذهن او وارد فضای عمومی حوزه علمیه قم نشد و دستیابی به مبانی فقهی وی، چندان آسان نیست و نیازمند صرف وقت بسیار است. ادامه …
سخنان آیت الله العظمی وحید خراسانی در روز شهادت امام حسن عسکری (ع)، درباره کرامات و علم امام یازدهم شیعیان، آغازگر مباحثه و گفتگوهایی شد که در ابتدا انتقاد برخی از چهرههای سیاسی را در پی داشت و سپس برخی از اساتید حوزه علمیه قم، به پاسخگویی در این زمینه پرداختند و این گفت و گو همچنان ادامه دارد. ادامه …
واضح است که صاحبنظران حوزه، با پویایی و تعالی آموزش فقه و اصول مخالفتی ندارند و اساتید نیز مدعی عاری بودن برنامه و کتب موجود از هر عیب و نقصی نیستند، اما راه صحیح انتقاد و کمک به تحول و تغییر صحیح، ارائه مباحث و نقدها در بین فضلا و اندیشمندان حوزه است تا در صورتی که سخنی بر اساس ضوابط علمی و معیارهای صحیح اجتهاد باشد، مورد پذیرش قرار گرفته و در میدان عمل نیز وارد شود. ادامه …
محققان در مسأله اقتصاد اسلامی باید توجه داشته باشند که بحثها ریشهیابی شود، گاهی ممکن است یک موضوع از لحاظ اقتصادی یک نتیجه داشته باشد ولی از نظر فقهی آثار دیگری بر آن بار شود. مثلاً ممکن است «بهره» از نظر اقتصادی توجیه داشته باشد، ولی در فقه نظر دیگری در مورد آن باشد. همین طور است مسائلی از قبیل احتکار، استضعاف، تجمیع ثروت، استعمار و استثمار و امثال آن. ادامه …
عدم برداشت انحصارگرایانه از دین و برابری فرصت طرح دریافتهای متفاوت از آموزههای دینی شرط لازم برای حفظ مدنیت نهاد روحانیت است. داوطلبانهبودن، هم در مورد عضویت و پیوستن و گسستن از این نهاد و هم در کنشهای مربوط به ساماندهی آن است؛ مثلاً در مورد مرجعیت تقلید ـ که یکی از سلسله مراتب اقتدار در سازمان روحانیت است ـ قدرت سیاسی و دولت هرگز نمیتوانند مداخله و یا اعمال نفوذ کنند. ادامه …
از نگاه آیتالله مهدوی کنی باید شأن رهبری و امامت را از بحث دولتسازی تفکیک کنیم. امام مسلمین، امام است؛ مشروعیتش صددرصد الهی است و منصوب است؛ چه معصوم باشد، چه غیر معصوم. اما این امام مسلمین، هنگام دولتسازی، متناسب با اقتضائات یک نظمی را برقرار میکند (مثلاً قانون اساسی). پیامبر(ص) نیز هنگام دولتسازی،اقتضائات را رعایت میکند. ادامه …
با علوم انسانی نمیتوان مانند علوم پایه برخورد کرد؛ مثلاً مباحث مربوط به علوم تربیتی بر پایه فلسفه و متدولوژی خاصی که در غرب بوده، شکل گرفته و اگرچه در خاستگاه خود کاربردی بوده و نتایج لازم را داشته است، اما بهدلیل تفاوتهای شکلی و ماهوی عمده و فارغ از برخی اصول کلی، در جامعه ما کارایی لازم و نتیجه مطلوب را نخواهد داشت. ادامه …
بسیاری از جمعهایی که آقایان انجام میدهند، فقط در همین مدارس پیدا میشود و عرفی هم نیستند و اگر این جمعها را قبول کنیم، دیگر مصداقی برای روایات دال بر تعارض میان روایات نخواهیم یافت. حتی شیخ طوسی هم جمعهای عجیب و غریب و وحشتناکی کرده و عظمت او باعث شده که این روش او بهعنوان اصول موضوعه پذیرفته شود که این درست نیست. بسیاری از عمومات قرآنی دارای اطلاق مقامی هستند؛ نه لفظی. ادامه …